ایمان ساده ۱۴ قوس ( آذر ماه )

ایمان ساده

۱۴ قوس ( آذر ماه )

 وقتی در زندگی ذهن ما درگیرمسئله ای پیچیده میشود اگر با هشیاری تمام چیزهایی را که به خوبی پیش میرود به یاد بیاوریم کار درستی انجام داده ایم.

 فقط برای امروز ۲۹ دی ازگاه کوه ساختنفقط برای امروز ۱۴ قوس (آذر ماه) افرادی که خواهان بهبودی هستند

       

 بعد از مدتی ،بهبودی این واقعیت را کشف میکنیم که دلیل غیر قابل اداره بودن زندگی مان ما میتواند چیزی به غیر از مصرف مواد مخدر باشد. درعین حال متوجه میشویم بعضی از مشکلاتی که با آنها روبرو هستیم نتیجه عواملی به غیراز بیماری اعتیاد میباشند. چنین واقعیتی میتواند مخصوصاً ناراحت کننده باشد، به خصوص پس از تلاشهای زیادی که برای به دست آوردن رهایی از بیماری مان به کار گرفته ایم، تلاشهایی مانند پرورش توانایی مان در ایجاد و حفظ برنامه روزانه و برگزیدن اهداف و دستیابی به آنها، ما برای مدتهای مدیدی در شرایطی دشوار قرار گرفته بودیم اما بالاخره مشغول حرکت به سوی یک مقصد هستیم و سپس دردسرها شروع میشوند، کسی در لحظه آخر قرار ملاقاتی را لغو میکنداتوبوس دیر میرسد.

 پولی را که روی آن حساب کرده بودیم به موقع دریافت نمیشود مشکلات بیرونی واقعیتی از زندگی هستند و برخی اوقات اداره زندگیمان را دشوارتر مینمایند ما به عنوان کسانی که به آشفتگی خو گرفته ایم میتوانیم تحمل بسیار کمی نسبت به دردسرهایی که مسئولیتشان با ما نبوده است از خود نشان دهیم. پذیرش و ایمان اغلب دست در دست هم دارند، به خصوص تحت این چنین شرایط دشواری، یکی از خطرهای واقعی در رابطه با تمرین ،ایمان زمانی نمایان میشود که ما بیش از حد برروی مشکلات پیچیده تمرکز کنیم ما گرایش آن را داریم که تحت این شرایط به جای اینکه به سادگی با مسائل مربوطه روبرو شویم در مورد آن بیش از حد تعمق کنیم و به فکر کردن در مورد اینکه مشکل مذکور چگونه در برنامه ریزیهای ما خدشه ایجاد میکند ادامه می دهیم. وسواس فکری خود محورانه برای ما قلمروی آشنایی است و تحت شرایطی که هیچ چیز خوب پیش نمی رود، چه جایی بهتر از آن؟ یکی از اعضا این طور مشارکت میکرد:حتی اگر ۹۹ تا از کارهای من به خوبی پیش برود تنها چیزی که میتوانم به آن فکر کنم آن تک کاری است که خوب پیش نرفته .

مشارکت با معتادان دیگر میتواند کمک کند تا از وسواس فکری به سوی ایمان بازگردیم وقتی راهنمای ما پیشنهاد میکند یک لیست شکرگذاری ،بنویسیم، منظور این نیست که تظاهر کنیم سختیها و مشکلات وجود ندارند – منظور این است که نگرش بهتری را نسبت به قضایا پیدا کنیم، نگریستن بی طرفانه به زندگی خود کمک میکند به ایمانمان وصل شویم. بله گاهی اوقات کاری به شکل مطلوب انجام نمیگیرد ولیکن بسیاری دیگر از جوانب زندگی مان به مراتب بهتر از زمانی است که خودمان به تنهایی آن را اداره میکردیم ما خوب خواهیم بود. در واقع خوب هستیم.*

 

 وقتی مشکلی پیش می آید، مجبور نیستم تظاهر کنم که این مسئله باعث ناراحتی ام نشده است، ولیکن در عین حال باید مطمئن شوم توجهی که به آن مشکل اختصاص می دهم متناسب با نوع و ماهیت آن مشکل باشد، به خصوص در مقایسه با تمام چیزهایی که به خوبی پیش میروند.

معتادان گمنام افغانستان naafg.org

آسیب پذیری پیوندها را ایجاد میکند ۱۳ قوس ( آذر ماه )

آسیب پذیری پیوندها را ایجاد میکند

۱۳ قوس ( آذر ماه )

ارزیابی صادقه از خود برای بهبودی ضروری است اما این ارزیابی فقط زمانی ممکن است که ما به اندازه کافی آسیب پذیر شویم تااجازه دهیم کسی آنقدر به ما نزدیک شود که بتواند مانند آینه درون ما را نشان دهد. 

* پاک زیستن فصل ۶ گمنامی، *فقط برای امروز ۱۲ قوس (آذر ماه) بینش بدون محدودیت

      برای ما تمرین اسیب پذیر بودن با تصویر بسیار خونسرد و آراسته ای که در دهن مان از خود ساخته ایم کاملا متضاد است، غریزه ما هنوز به ما میگوید هر نشانه ای از ضعف را از ترس اینکه مبادا مورد سو استفاده دیگران قرار گیرد پنهان کنیم. بنابراین کنار گذاشتن آن ابزار دفاعی که در گذشته امنیتمان را حفظ میکرد نیاز به تصمیمی آگاهانه دارد. ما طبق انتخاب خودمان دردهایمان را به دیگران مشارکت میکنیم و در حین مقابله با فکربیمارمان و رفتارهایی که عمیقا در ما ریشه دوانده ریسک میکنیم.

 با گذشت زمان تمایلمان برای اعتماد به فرایند بهبودی افزایش می یابد و ممکن است حتی قبل از نوشتن ترازنامه بعضی از مخفی ترین اسرارمان را با دوستان جدید بهبودی درمیان بگذاریم، متوجه میشویم که تمرین اسیب پذیری ما را به دیگران نزدیکتر میکند، باوجود اینکه ما داستانهایی را در مورد اعضایی که ،ترازنامه، شان را برای یک راننده تاکسی خونده اند شنیده ایم،به ندرت کسی را پیدا خواهیم کرد که قدم پنجم خود را برای کسی به جز راهنمای خود خوانده باشد. قبل از اینکه به قدم پنجم برسیم، توانسته ایم به رهنمودهای خوب راهنمای خود اتکا کنیم و یاد گرفته ایم که میتوانیم به او اعتماد کنیم و آنچه که با او درمیان میگذاریم محرمانه تلقی خواهد شد. شاید مهم ترین چیز این باشد که راهنمایمان رفتارهای ما را قضاوت نکرده و ما را محکوم نخواهد نمود – ما به اندازه کافی خودمان را قضاوت میکنیم در عوض ایشان سعی میکنند به ما کمک کنند تا روی شرم و خجالت خود کار کرده و به سوی پذیرش حرکت کنیم.

 ماافکارمان را برروی اینکه چگونه به مرور زمان خود را برملا کرده ایم معطوف نموده وفواعد آسیب پذیر بودن را به خود یادآور میشویم. تجربه به ما جسارت آن را میدهد تا بتونیم رو در روی ترسهایمان بایستیم، ما آزادیم تا در ،جلسات، ،واقعی، خام و آسیب پذیر باشیم و به این درک میرسیم که دیوارهای ساخته شده برای حفظ امنیت مان ما را زندانی کرده اند. تلاش میکنیم روابطمان را برروی شالوده ای از اعتماد، صداقت و بی پردگی بنا کنیم.

 وقتی از صمیم قلب مشارکت میکنیم قلب دیگران را لمس میکنیم و رهجوها دوستان و همسران ما نیز خود را برملا مینمایند و به همین ترتیب، ارزش آسیب پذیری بیشتر نمایان میگردد. تجربه نشان داده که ما میتوانیم بدون مخفی سازی آسیب پذیر باشیم، همانطور که یکی از اعضا مشارکت میکرد آسیب پذیری مانند یک چسب بسیار قوی است و به شکل بی نظیری ما را به یکدیگر می چسباند.

امروز شهامت آن را خواهم داشت که آسیب پذیر باشم افکار و احساسات حقیقی ام را مشارکت خواهم کرد و به آنهایی که دوستم دارند اجازه می دهم کلیت مرا بشناسند.

معتادان گمنام افغانستان 

naafg.org

انضباط برای (گاهی) نه گفتن ۱۲قوس ( آذر ماه )

انضباط برای (گاهی) نه گفتن

۱۲قوس ( آذر ماه )

تمرين انضباط برای معتادان ذاتی و طبیعی نیست و نیاز ما به نه گفتن به خودمان هم نیز چالش برانگیز است. 

روح سنت های سنت هفت، برای اعضاءپذيرش واقعیت ۱۱ قوس ( آذر ماه )

           

  آن آزادی که پس از قطع مصرف تجربه ميكنيم خارق العاده است. در پاکی بخش عظیمی از منابع مانند ،زمان،انرژی و چیزهای دیگری که سابقاً صرف حفظ اعتمادمان میگشت به ما بازگردانده میشود، “نه” گفتن به بیماریمان ما را آزاد میگذارد تا به چیزهای که در گذشته در دسترسمان نبودند بله بگوییم،همچنانکه از توانایی نویافته خود برای بله گفتن به خودمان شاد هستیم بعضی از ما ممکن است خود را در شرایطی ببینیم که به دنبال التیام از رفتارهای مخرب دیگران نیز هستیم. یکی از اعضا چنین مشارکت میکرد: پاک شدن زندگی مرا نجات داد اما اولین سال پاکی ام وزن ام چنان افزایش یافت که پوست شکمم دارای علائم کشش شده بود،پولی که قبلاً خرج مواد میشد را صرف خرید چیزهایی که نیاز نداشتم میکردم، تلاش کردم حالم را توسط پول خرج کردن خوب کنم اما این جواب نداد و من کماکان ناراضی بودم. 

انضباط داشتن میتواند در ما احساس تنبیه شدن به وجود آورد،چرا که به نظر میرسد میخواهیم خود را از چیزهایی که واقعا لذت میبریم محروم سازیم. اگر واقعا آزادیم چرا باید به خودمان نه بگوییم؟ همانطور که منابع ما محدود هستند، آزادی مان نیز شامل محدودیت میگردد. انضباط کمک میکند افکارمان را جابجا کنیم و به جای تمرکز بر روی چیزهایی که از خود دریغ کرده ایم – مثل همان تکه کیک اضافی یا لذت آنی از یک خرید اینترنتی – در مورد آنچه که با خردمندانه هزینه کردن نصیبمان میگردد تفکر کنیم. ما به آنچه با استفاده عاقلانه از منابع خود به دست میآوریم فکر میکنیم و مراقب امنیت مالی و آرامش خاطری که برای آن تلاش میکنیم خواهیم بود.

انضباط بدین معنی است که تمایل داشته باشیم به چیزهایی که در همان لحظه حالمان را خوب میکنند ولیکن بعدها برای ما هزینه در برخواهند داشت “نه” بگوییم. وقتی مابه عنوان یک انجمن به پولی که از خارج از NA به ما پیشنهاد میشود “نه” میگوئیم – و به توانایی مان به عنوان یک انجمن در تصمیم گیری برای خودمان و آزاد بودن از تاثیرات سازمانهای خارجی “بله” میگوییم – همان انضباط را به کار گرفته ایم. ما در بهبودی شخصی نیز برای رسیدن به آرامش خاطر در طولانی مدت به وسوسه های آنی و لحظه ای خود نه میگوییم، آیا ترجیح میدهیم کمی راحتی گذرا در زمان حال را تجربه کنیم یا در دراز مدت احساس آرامش و امنیتی عمیق تر و ماندنی تر داشته باشیم. انتخاب با ماست؟

 

 من نمیتوانم به همه چیز جواب مثبت بدهم. “بله” گفتن هایم را برای چیزهایی که امروز حقیقتاً برایم اهمیت دارند حفظ خواهم کرد.

معتادان گمنام افغانستان 

naafg.org

پذيرش واقعیت ۱۱ قوس ( آذر ماه )

پذيرش واقعیت

۱۱ قوس ( آذر ماه )

 همچنان که شروع به دیدن و پذیرش زندگی انطور که هست میکنیم آن دنیای خیالی که در زمان اعتیاد فعال در آن زندگی میکردیم شروع به محو شدن مینماید.

 جزوه شماره ۱۰ کار کرد قدم چهارم در رهنمودهای کلیفقط برای امروز ۱۱ قوس (آذر ماه) بهبودی: اولین اولویت ما

            

 به وجود آوردن ان واقعيت موازی که مدتها در آن زندگی میکردیم به تلاش بسیاری نیاز داشت ما در برداشتهای دروغین و خیالهای واهی در مورد زندگی مان سرمایه گذاری کردیم و حداکثر سعی خود را به خرج میدادیم تا آنها را حفظ کنیم، ما از تمام چیزها و کسانی دربیرون از زندان خود ساخته خویش قرار داشتند جدا شدیم گربه و همان طور که یک معتاد میگفت دنیای من خیلی کوچک شده بود و برای اینکه بتوانم با این واقعیت کنار بیایم خود را متقاعد میکردم هیچ چیز خارج از دایره ای که خود را در آن محصور کرده بودم اهمیت نداشت در حقیقت ما فقط خود را گول میزدیم انکار و ،ناصادقی ما را از دیدن لطمه ای که مشغول وارد کردنش بودیم محافظت میکرد، وقتی پرده خود فریبی را کنار زدیم توانستیم آن دروغهایی که قبلا به خود گفته بودیه را شناسایی کنیم.

در قدم اول ما بسیاری از حقایق را کشف کردیم اما دیدن حقیقت همیشه به پذیرش فوری آن منجر نمیگردد. پذیرش بیماریمان و زندگی همانطور که واقعا هست به زمان زیادی نیاز دارد. همانطور که یکی از اعضا میگفت. من” درذهن خودم یک اسطوره بودم و نمیخواستم این فکر را رها کنم با کارکرد قدمهای چهار و پنج ما چگونگی دقیق خطاهایمان و هم چنین آن نقاط قوتی را که دقیقا مثبت اند، شناسایی میکنیم همچنان که پاکی مان را ادامه می دهیم آن دنیای خیالی محو میشود و ما میتوانیم هم خودمان و هم زندگی مان را واضح تر ببینیم. همینطور که آن دنیای خیالی را که خود خلق کرده بودیم رها می کنیم دنیای واقعی مان سیع تر میگردد و دیگر مجبور نخواهیم بود گناه و خجالتی را که در اعتیاد فعال خلق کرده بودیم را با دلایل” موجه ولی غیر واقعی برای توجیه رفتارهای مان جایگزین نماییم ابراز حقیقت منجر به التیام میگردد.

 با خود صداقت داشته و در لحظه زندگی کردن را تمرین خواهم نمود. خیالبافی ها و توهم های غیر واقع بینانه را رها میکنم تا بتوانم هر آنچه را که زندگی امروز به من ارائه میدهد با سپاسگزاری بپذیرم. ** پذیرش*

معتادان گمنام افغانستان

راهنما و رهجو و عشق بدون شرط ۱۰ قوس ( آذر ماه )

راهنما و رهجو و عشق بدون شرط

۱۰ قوس ( آذر ماه )

فکر میکنم ارزشمندترین چیزی که راهنما بودن به من اعطا میکند فرصت تمرین عشق بدون قید و شرط است که حس قدردانی ام را نسبت به آنچه ه که به من داده شده عمیق تر می‌نماید. 

راهنما و رهجو فصل ۱ قدم دوازدهم در عمل”فقط برای امروز ۹ قوس (آذر ماه) مشارکت کردن من واقعی

           

 درخواست از کسی برای اینکه راهنمای ما شود به شهامت زیادی نیاز دارد، در عین حال راهنما شدن نیز به شهامتی بیشتر و صبوری حتی بیشتری با خودمان و با رهجوهایمان نیاز دارد،شاید نخواهیم به این واقعیت اقرار کنیم،اما بعضی از ما از تازه واردان پرهیز میکنم چرا که خودمان را در آنها میبینیم،ما میدانیم که اعمال خودمان به اندازه کافی باعث دیوانگی مان میشود چه رسد به این که یک نفر دیگر که کاملا مانند خودمان است به آن اضافه شود؟ در ضمن اگر ما شرایط آنها را بدتر کنیم چی ؟ و سالها بعد وقتی مقطع پاکی مان بالا رفت و قدری تجربه کسب کردیم شاید کسی که مورد احترام مان نیز هست از ما بخواهد با او قدم کار کنیم. سپس ان احساس ترس دوباره سراغمان خواهد آمد و از خود می پرسیم اگر توانایی لازم برای این کار را نداشته باشم چی؟ حمایت راسخ راهنما نقش بسیار عظیمی را در بهبودی ما ایفا می کند، به خصوص تحت شرایطی که به آن شخص بیفکری که میتوانیم باشیم تبدیل میشویم، برخی اوقات ما آگاه خواهیم بود که راهنمای مان هم فقط یک انسان است – معتادی که دارای نواقصی مشابه با نواقص خودمان بوده برخی اوقات کم میآورد و میتواند باعث رنجش ما شود. عشق متقابل احترام و پذیرشی که در این رابطه در جریان است برروی تصمیممان برای راهنمای دیگران شدن تاثیری مستقیم خواهد گذاشت. بله حتما باعث افتخار من است که راهنمایت شوم و سپس وظایف یک راهنما را کامل انجام نمی دهیم، برای بعضی از ما که حتی تجربۀ رهجو داشتن را داریم شاید صبور بودن نسبت به رهجویی که پیشنهاداتمان را نادیده میگیرد مشکل باشد. وقتی کسی لغزش میکند یا از روی نواقص خود عمل میکند ما باید با عجزمان روبرو شده و به عمق وجودمان مراجعه کنیم تا بتوانیم عشق بدون شرطی را که مورد نیاز است به نمایش ..بگذاریم.

بعضي وقتها مرتکب اشتباه میشویم اما همانند رابطه مان با راهنمای خود و نظر به اینکه ما برای پاک ماندن به یکدیگر نیاز داریم آنچه را که لازم باشد انجام میدهیم،یا اینکه موفق نمیشویم که در آن صورت شاید جدا شدن از یکدیگر خودش اقدامی از روی عشق باشد.

 

امروز مقداری از عشق بدون شرطی را که دریافت کرده ام برمی گردانم به یک رهجو، به راهنمایم یا هر معتادی که به آن نیاز داشته باشد. 

معتادان گمنام افغانستان

با فکر باز و قلب باز گوش فرا دادن ۹ قوس ( آذر ماه )

با فکر باز و قلب باز گوش فرا دادن

۹ قوس ( آذر ماه )

 

 یاد میگیریم در طی گفتگو با دیگران گوشمان را بیشتر از دهانمان باز کرده و فعالانه مهارتهای شنوایی مان را تقویت کنیم. 

چگونگی عملکرد سنت دوم به کارگیری اصول “روحانی”انعطاف در برابر طوفانهای زندگی ۸ قوس ( آذر ماه )

روشن بین یک اصل روحانی کلیدی در سنت دوم است که ما در طی بکارگیری آن از یک نیروی برتر مهربان دعوت میکنیم تا وجدان گروهی ما را در تصمیم گیری ها شکل داده و هدایت کند یکی از کارهای مفید برای باز نمودن ذهنمان در حدی که قادر شویم در این فرآیند شرکت کنیم باز نمودن گوشمان نسبت به سخنان یکدیگر است و همانطور که به اصطلاح گفته میشود ما فقط کلمات را نمیشنویم ) خوب خوب خوب . حالا بگذار من حرف بزنم بلکه باید به آنها گوش دهیم و برای انجام این کار نیاز داریم کمی سکوت کنیم و زمانی که نوبت سخن گفتن ما میشود نیز در مورد آنچه که میخواهیم به زبان آوریم تعمق نماییم.

یکی از اشتباهاتی که ما در روابطمان مرتکب میشویم و این به سادگی هنگام کردن در NA نیز رخ میدهد – این باور است که مهمترین کمک ما شنیده شدن و بیان نقطه نظرات مان است،بعضی اوقات ما گوش فرا دادن را با بیان این مطلب که ما کاملاً طرف مقابل را میفهمیم اشتباه گرفته و بلافاصله داستان وجه تشابه مان را با او درمیان میگذاریم،در مواقع دیگر شواهد ما برای گوش دادن ارائه فهرست بلندی از راه حلها برای چالش است که یک عضو با ما به تازگی مشارکت کرده، بعضی وقتها یک معتاد فقط نیاز دارد که شنیده شود و ما تحت آن شرایط میتوانیم از ارائه هرگونه پیشنهاد یا توصیه ای خودداری کنیم. وقتی ما در طی یک گفت و شنود دونفره یا در یک گروه فعالانه گوش فرا میدهیم میتوانیم بیشتر از موضوع مورد بحث آگاه شویم،همدلی کنیم، و کنجکاوی به خرج داده و همه را درگیر گفتگو کنیم، وقتی به صدای اعضای دیگر گوش داده و آنها را جذب میکنیم از بخش وجدان سنت دوم بهره میجوییم و این منجر به گسترش نگرشمان و همچنین عمیق تر شدن موضوع میگردد، وقتی گوش مان درحد اعلا باز باشد میتوانیم آنچه را که دیگران میبینند ببینیم و شاید نقطه نظرمان را هم واضح تر بیان نماییم. ما میتوانیم تحت تاثیر قرار گیریم، یکی از معتادان چنین مشارکت میکرد وقتی” به جای تلاش شدید برای شنیده شدن گوش فرا دهم احساس آرامش بیشتری را تجربه میکنم – مگر آرامش همان چیزی نیست که همه ما به دنبالش هستیم؟

 

 امروز روزی است که در طی آن با بازکردن گوش هایم و نه دهانم، ذهن و قلبم را باز خواهم نمود. ذهن من ساکت باش چرا که من دارم گوش میدهم. گوش دادن

معتادان گمنام افغانستان

انعطاف در برابر طوفانهای زندگی ۸ قوس ( آذر ماه )

انعطاف در برابر طوفانهای زندگی

۸ قوس ( آذر ماه )

آن روشن بیی که در بهبودی تمرین میکنیم ما را قادر میسازد تا طی اوقاتی که شرایط زندگی به طور غیر منتظره ای تغییر میکنند انعطاف پذیر باشیم. 

پاک زیستن، فصل ۶ از سر راه خود کنار رفتنفقط برای امروز ۸ قوس (آذر ماه) مراقبت نیروی برتر

        

درختها عموما توسط صفاتی مانند تنومندی و انعطاف پذیر توصیف میشوند 

ویژگی هایی که میتوانند به ما کمک کنند در مقابل دشواریهای پاک شدن و پاک ماندن استقامت داشته باشیم، زندگی طبق شرایط زندگی شامل تجربه نمودن شرایط اقلیمی متفاوتی میگردد — مقدار زیادی هوای آفتابی و گرم و سپس هوای ،سرد، باران و طوفان و برف، بعضی از ما با وجود تلاش بیش از حد در راستای از هم پاشیده نشدن زندگیمان خود را در شرایطی مییابیم که یک چیز کوچک مانند نشستن کسی بر صندلی همیشگی ما در جلسه میتواند کار ما را به هم بریزد، اگر به درختها توجه کنیم میتوانیم بیاموزیم هرچه سفت وسخت و غیر قابل انعطاف باشیم آسان تر میتوانیم درهم بشکنیم،شاید درخت نخل تزئینی چندان قدرتمند به نظر نرسد چرا که اکثرا در ساحل های آرامی که در مسیر نسیم های گذرا قرار دارند یافت میشود و آیا فکر نمیکنید که درخت نخل در مقایسه با درختی مانند بلوط ضعیف تر است؟ ولیکن همان درختهای به ظاهر ضعیف و قلمی چنان شبکه ریشه‌ای ی عمیقی ایجاد میکنند که باعث میشود بتوانند در مقابل طوفانهای بسیار قدرتمند خم شده و درهم نشکنند،بخش نمایان درخت که بر روی زمین قرار دارد انعطاف داشته و میتواند بجای اولیه اش برگردد و درعین حال ریشه های قوی از زیر زمین به آن استقامت می بخشند. گاه و بیگاه زندگیمان پرهیاهو و آشفته خواهد شد با همکارها و همسرانمان دچار اختلاف نظر میشویم و رفتار مردم آزارمان میدهد و وقتی به جلسه خانگی مان میرویم میبینیم که جای همیشگیمان توسط عضو دیگری اشغال شده و مجبور میشویم درجای دیگری بنشینیم تحت این شرایط میتوانیم سخت گیر و ستیزه جو شده و از خم شدن و انعطاف نشان دادن امتناع کنیم،یا اینکه به سوی روشن بینی حرکت کرده و هرجا که نیاز بود کمی گذشت کنیم تا وقتی که تحت فشار قرار میگیریم درهم نشکنیم، وقتی ریشه های مان به طور مستحکم در بهبودی قرار داشته باشند ما معمولاً انعطاف پذیری مورد نیاز را پیدا می کنیم.

 

من نمی توانم وضعیت هوا را تحت کنترل خود قرار دهم اما میتوانم انعطاف پذیری را تمرین کنم، خود را محکم در برنامه NA میکارم و می دانم که قادر خواهم بود پس از تجربه هر احساس گذرایی به جای اولم بازگردم. 

معتادان گمنام افغانستان

مشارکت امید به رایگان ۷ قوس ( آذر ماه )

مشارکت امید به رایگان

۷ قوس ( آذر ماه )

 

 ما پیامی از امید داریم که باید برسانیم و انجام اینکار برای ما هم یک هدیه است و هم یک وظیفه.

*پاک زیستن فصل ۲ ارتباط با دیگران*فقط برای امروز ۶ قوس (آذر ماه) درخواست کمک از خداوند

           

 بعد از مدتی در NA ،بودن اکثر ما بالاخره این سؤال را از اعضای خانواده و یا دوستان خود میشنویم تاکی باید به رفتن به این جلسات ادامه دهی؟ 

شاید حتی خودمان در مورد این سؤال فکر کرده باشیم و سپس بخت با ما یاری میکند و خود را در حال توضیح به رهجویی که در حال کارکرد قدم دوم است یافته و او را با ایدۀ فقط برای امروز پاک ماندن – در طی مابقی زندگی مان آشنا میکنیم. 

یکی از اولین هدایایی که اکثر ما از NA دریافت میکنیم امید است و این خود چیزی است که ما طی احاطه شدن توسط هدایایی ،بیشتر به تازه واردان انتقال میدهیم،تنها وعده NA رهایی از اعتیاد فعال است و برای اکثر ما این آزادی اغلب دستیابی به چیزهای بیشتری را میسر می سازد،چیزهایی مانند ترمیم روابط از هم گسسته، اعتماد به نفس، قابل استخدام بودن ،اعتماد، توانایی در دوست داشتن و دوست داشته شدن، و امنیت مالی. زمانی که زندگیمان،قلبمان موجودی حساب بانکیمان و شکممان پرتر میشود شاید متوجه شویم که کمتر به جلسه میرویم و در بعضی مواقع شاید احساس کنیم زندگی آنقدر خوب است که اصلاً نیازی به جلسات نداریم، ما دوباره و دوباره میگوییم، فقط با درمیان گذاشتن آنچه که داریم میتوانیم آن را حفظ کنیم. بنابراین هرچه به طور مرتب تر تجارب خویش را با دیگران درمیان بگذاریم به طور مرتب تر آن امیدی را که در NA ،یافته ایم به خود یادآور میگردیم یکی از اعضا چنین مشارکت میکرد من نیاز دارم آن روش مهار آتش را که در زمان شعله ور بودن زندگی برایم کارایی داشت برای تازه واردان متعددی بازگو کنم تا اگر در آینده بوی دود را در مشامم احساس کردم کسی در اینجا باشد که همان راهکار را به من یادآوری کند،اولین تجربه ما با امید همان پاک شدن بود و همچنانکه پاک مانده و قدم ها را کارکردیم امیدهای زیاد دیگری را نیز دیدیم که برایمان به واقعیت تبدیل شده بودند.ما این دین را به خود و NA داریم، که امیدمان را با دیگر معتادان مشارکت کنیم،ما روش فائق شدن بر مشکلات و همچنین دستیابی به موفقیتهایمان را مشارکت میکنیم و اینکار را نه فقط برای ایجاد امید ،در دیگران بلکه برای حفظ آن امید درخودمان به انجام میرسانیم. 

 

 برای به روز نگاه داشتن امیدهایم،در مورد اینکه امروز چگونه پاک زندگی میکنم مشارکت خواهم نمود.امیدم را به رایگان با دیگران مشارکت میکنم و میدانم که هر زمان نیاز به شنیدن امید دیگران داشته باشم همیشه جایی وجود دارد که بتوانم به آن رجوع کنم. امید

معتادان گمنام افغانستان

با فروتنی درخواست کمک کردن ۶ قوس ( آذر ماه )

با فروتنی درخواست کمک کردن

۶ قوس ( آذر ماه )

 همه ما شرایطی را تجربه میکنیم که در آن به نوعی کمک نیاز خواهیم داشت و تحت این شرایط درخواست کمک کردن میتواند به اندازه هرکار اصولی دیگری دشوار باشد. 

* اصول راهنما، سنت هفتم برای اعضا*فقط برای امروز ۵ قوس (آذر ماه) مسئولیت

            

نقل مکان به اولین آپارتمان خود در دوران پاکی یادگیری نحوه پرداخت به موقع قبوض، رفتن به یک مجلس ختم یا عروسی برای اولین بار در بهبودی درخواست از کسی که کنارمان بماند تا وسوسه مصرفمان رد شود – زندگی طبق شرایط زندگی هر روز فرصتهایی را برای ما فراهم میکند تا بتوانیم درخواست کمک کنیم،طرز فکر سابق ما – که توسط خود محوری و انکارمان شکل گرفته است از این موضع که درخواست کمک کردن برابر است با ضعف به شدت محافظت مینماید. 

فائق آمدن براین وسوسه که باید کلیه کارها را خودمان به تنهایی انجام دهیم، به شهامت بسیار زیادی نیاز دارد، ما با تسلیم نمودن غرور بیش از حد ،خود فروتنی را پرورش میدهیم. ما از دیگر اعضا درخواست کمک نموده و آن را دریافت میکنیم و شهامت آن را پیدا میکنیم تا با احساسات و تجارب جدید روبرو شویم،یکی از اعضا چنین مشارکت میکرد امروز میبینم که درخواست کمک کردن بزرگترین منبع قدرت است.

برخی اوقات زندگی در مقابلمان ظاهر شده و پیشانی ما را هدف می گیرد. مهم نیست که چقدر برنامه را خوب کار کرده ایم به هر حال زندگی همچنان بالا و پائین دارد. همۀ ما مرگ عزیزان را تجربه خواهیم نمود و حتی موفقیت میتواند برایمان ناآشنا و چالش برانگیز باشد. اغلب ممکن است احساس کنیم ابزار لازم برای زندگی آنطور که هست را در اختیار نداریم و قادر نیستیم به تنهایی با آن مقابله کنیم،خبر خوش این است که در این رابطه دیگر مجبور نیستیم تنها باشیم. شاید دشوارترین بخش کمک ،گرفتن درخواست کمک است. ممکن است احساس کنیم که ارزشمند نیستیم و فکر کنیم که نمیخواهیم برای دیگران مزاحمت ایجاد کنیم. ما غرور خود را کنارگذاشته و از اعضای با تجربه تر درخواست میکنیم تا با درمیان گذاشتن تجارب شان ما را راهنمایی کنند،با وجود اینکه این کار میتواند ناخوشایند به نظر رسد، واکنشهایی که عمدتاً مشاهده میکنیم مثبت و توام با سخاوت میباشند اعضای با تجربه تر که خود بسیاری از موانع زندگی را با حفظ پاکی پشت سرگذاشته اند اکثراً از درمیان گذاشتن تجارب خود و همچنین ارائه حمایت خرسند خواهند شد. لذتی که با کمک به یک معتاد دیگر حاصل میشود صرفا به خاطر اینکه ما به مقطع پاکی فلان سال رسیده ایم خاتمه پیدا نمی کند.

آموختن خوداتکایی بدین معنا نیست که چالشهای زندگی به یک تلاش یک نفره تبدیل میشوند، با تمرین فروتنی ما محدودیتهای خویش را می آموزیم حد و مرزهای سالم ایجاد میکنیم و سفرمان را به جهانی نوین که منجر به توسعۀ نقاط قوت مان می گردد آغاز میکنیم.

 امروز طرز تفکر قدیمی ام را به چالش میکشم و خواهان دانستن تجارب عضو دیگری گردیده و خود را پذیرای دریافت کمک و حمایت از او مینمایم.

معتادان گمنام افغانستان

این وبسایت متعلق به معتادان گمنام افغانستان  میباشد