بصيرت در مورد زمان اقدام ۲۴ جدی ( دی ماه )

بصيرت در مورد زمان اقدام

۲۴ جدی ( دی ماه )

یاد میگیریم که چه مواقعی با استفاده از انرژی خود باعث تغییر شویم و چه مواقعی لازم است تا رها کنیم.

پاکزیستن،فصل ۳ بیداری روحانی مانفراگیر بودن و احساس تعلق ما ۲۳ جدی ( دی ماه )

 

برای بسیاری از ما زندگی در دوران اعتیاد فعال مثل میدان جنگ بود: یک طرف را انتخاب کردن برنده یا بازنده ،بودن عقب نشینی یا ترس از تمام درگیریها یا قلدری برای رسیدن به آنچه میخواستیم، ما این ذهنیت را با خود به بهبودی میآوریم. بعضی از ما به جای گوش کردن و قبول کردن به دنبال مقابله و ایجاد چالش هستیم. یک عضو مشارکت میکرد که من در روابطم همیشه یک پُتک به همراه داشتم. احساس میکردم که وظیفه دارم تا در هرگونه بحثی نظرات خود را تحمیل کنم وارد نشدن در تمام جنگها برای من به معنای جا زدن و ترسیدن “بود. 

زمانی که در بهبودی به بلوغ میرسیم و رفتارهای خود را از طریق کارکرد قدمها می سنجیم ، اکثر ما درک میکنیم که واژه “ما” در NA” به معنای من و موافقين من نیست. هنگام برگزاری جلسات بدنه های خدماتی و جلسات اداری با خواندن دعای آرامش یا گفتن کلمه “ما” در اصل درخواست بصیرت و درایت برای اقدامات و نظرات خود را داریم ما درخواست میکنیم تا شهامت پذیرش و دانش ما را راهنمایی کنند. به جای اینکه مانند یک گلادیاتور و جنگجو وارد جلسات خدماتی شویم،بر روی پرورش فروتنی کافی برای قدردانی و یادگیری از یکدیگر تمرکز میکنیم.ما اعتماد دیگران را جلب میکنیم و کمتر به پیشبرد اهداف شخصیمان توجه میکنیم.ما این ذهنیت جدید خود را در تمام روابطمان به کارمیگیریم.

ما همچنین میتوانیم از دعای آرامش جهت اولویت بندی وقت و انرژی خود استفاده کنیم. ما میتوانیم تشخیص دهیم تا چگونه تلاشهایمان را متمرکز کنیم تا تغییر دهیم آنچه را که میتوانیم و بپذیریم آنچه را که نمیتوانیم و رها کنیم زمانی که دیگران میخواهند تغيير متفاوتی از آنچه ما میخواهیم را به وجود آورند،ما میتوانیم از خود بپرسیم ـ زیادی درگیر مسائل ریز و جزئی شده ایم به جای اینکه به تصویر کلی و بزرگتر توجه کنیم و اینکه در کجا میتوانیم تاثیر مثبتی داشته باشیم.

یکی از اعضا میگفت برخی اوقات عاقلانه ترین انتخاب این است که حرفی نزنم کنار بکشم و اجازه دهم دیگران کارها را انجام دهند. بعضی مواقع نیز یک خود ارزیابی صادقانه مرا به سمت انتخاب یک مبارزه خاص سوق میدهد و در این حالت سعی میکنم در حالی به این درگیری در زندگی خود نزدیک شوم که اسلحه جنگی من اصول روحانی است و از استفاده از پتک قدیمی خود صرف نظر کنم. این تدبیر در بسیاری از جنبه های زندگی ما کاربرد دارد مثلا در رابطه راهنما و رهجویی پدر و مادر با فرزند، روابط رمانتیک در کار و حال رانندگی و البته در خدمات NA.

هر چیزی ارزش جنگیدن را ندارد امروز چگونه میتوانم انرژی خود را صرف رفاه دیگران کنم؟ از چه موقعیتی که نه به نفع من است و نه به نفع هیچکس دیگر باید عقب نشینی کنم؟ 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

فراگیر بودن و احساس تعلق ما ۲۳ جدی ( دی ماه )

فراگیر بودن و احساس تعلق ما

۲۳ جدی ( دی ماه )

تنوع ما به پیام ساده ما قدرت میبخشد و واقعی بودن آن را ثابت میکند با وجود تمام تفاوتهایی که ما با هم ،داریم این برنامه ساده کار میکند.

اصول راهنما سنت پنج “كلمه به كلمه “فقط برای امروز ۲۳ جدی ( دی ماه ) تسلیم برای پیروز شدن

 

پیام ساده NA این است که هر معتادی میتواند قطع مصرف کند، وسوسه مصرف را از دست بدهد و راه تازه ای برای زندگی پیدا کند. تاکید میکنیم که هر معتادی ما شاهد این بوده ایم که برنامه ما کار میکند چه برای خودمان و چه برای معتادان از اقشار مختلف چه با ما آشکارا نقاط مشترک داشته باشند و چه آنهایی که با ما فرق دارند. سنت پنج میگوید که هدف اصلی گروه رساندن پیام به معتاد در حال عذاب است و فرقی هم نمیکند که یک تازه وارد باشد یا یک عضو با تجربه. 

در حالی که بسیاری از ما موارد فوق را تصدیق میکنیم اما امری مسلم هم نیستند. فراگیر بودن مانند هر اصل روحانی دیگری نیاز به کار کردن دارد. و ما نیاز به تمرین و میزانی از خود آگاهی داریم. تنوع” ما قدرت “ماست فقط یک شعار است مگر اینکه ما اقداماتی را برای مشارکت فعال اعضا دیگر انجام دهیم. یکدیگر را پذیرا باشیم و به یاد داشته باشیم و مشارکت کنیم و به یکدیگر گوش دهیم تقریباً همه ما با این احساس که با دیگران تفاوت داریم و از آنها جدا هستیم و جزئی از جامعه نیستیم به جلسات NA آمدیم. وظیفه ما به عنوان عضو این است که این شکاف را پر کنیم اگرچه این واقعیت است که ما دارای بیماری مشابهی ،هستیم، اما افرادی مشابه نیستیم ما اگر از دیگران در جلسه متفاوت به نظر برسیم و احساس تفاوت کنیم، این مسئله میتواند برای ما تبدیل به چالش شود، یکی از اعضا قدیمی تجربه خود را این گونه در میان میگذاشت من اولین بار وارد جلسه شدم و هیچکس شبیه من نبود. پرسیدم بچه محله و دار و دسته من کجایند؟ و یکی از اعضا جواب داد که در راه هستند. باید همین جا بمانی تا وقتی آنها آمدند تو اینجا باشی این گفته باعث شد من احساس تعلق کنم و هدفمند شوم.”

خوب است که به خاطر داشته باشیم که ما عادت کرده ایم تا عوامل زیادی ما و ارزشهای ما را تعیین کنند صاف و پوست کنده باید بگوئیم که بعضی از ما دارای مزایا و منابعی هستیم که دیگران ندارند در حالی که ما دوست داریم بگوییم این چیزها در اینجا مهم نیست اما لازم است تا به طور فعال این را به تازه واردان نشان دهیم. ما همگی در برابر سنت پنجم پاسخگو هستیم ما هرگز نباید این مسئله را پیش پا افتاده و بدیهی بدانیم، یکی از اعضا میگفت که بیماری میخواهد که ما بر روی تفاوتها تمرکز کنیم. اما بهبودی به ما کمک میکند که قدر تنوع خود را بدانیم فراتر از تفاوتهای خود بنگریم و بدانیم که ما به هم تعلق داریم. 

 

 من چگونه میتوانم شعار تنوع” ما قدرت “ماست” را عملی کنم؟ امروز به دنبال فرصتی هستم تا به عضو دیگری کمک کنم تا احساس تعلق کند.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

فرآیند بخشش و جبران خسارت ۲۲ جدی ( دی ماه )

فرآیند بخشش و جبران خسارت

۲۲ جدی ( دی ماه )

 ماعلیرغم اینکه دیگران چه فکر میکنند، چه احساسی دارند یا چه میگویند خود و دیگران را میبخشیم و به آرامش میرسیم. 

 

* پاک زیستن فصل ۵ جبران خسارت و اصلاح”*ایجاد تعادل عاطفی ۲۱ جدی ( دی ماه )

 

بسیاری از ما پیش از موعد و زودتر به سراغ قدم نه میرویم تا از کسانی که به آنها صدمه زده ایم معذرت خواهی کنیم با این امید که مورد بخشش قرار گیریم. ما نومیدانه میخواهیم مقداری از احساس گناه و شرم خود را از بین ببریم. ما ممکن است معتقد باشیم که وادار کردن دیگران به بخشیدن ما ممکن است میانبری باشد برای اینکه نسبت به خود احساس بهتری داشته باشیم، به ما یادآوری میشود که قدمها بنا به دلیلی به این ترتیب هستند و جبران خسارت بیشتر بستگی به تغییر رفتار ما دارد تا فقط عذرخواهی علیرغم میل شدید ما به یافتن راه میانبری که سریع به نتیجه برسد اما در نهایت تسلیم خرد و تجربه میشویم ما هشت قدم اول را کار میکنیم قبل از آن که بخواهیم سریع اشتباهات گذشته خود را جبران کنیم. زمان ما را برای فرآیند جبران خسارت آماده میکند. یکی از اعضا میگفت اگر بگوئیم که بدون امید به بخشیده شدن جبران خسارت میکردم به شما دروغ گفته ام” علیرغم این آرزوی شدید،ما بر پاکسازی خرابیهای گذشته و اصلاح رفتارمان تمرکز میکنیم بعضی افراد ممکن است ما را هرگز نبخشند اما با این وجود ما خودمان را میتوانیم ببخشیم،از طریق تعهد به کارکرد دوازده قدم راه برای بخشش خودمان آغاز میشود. از این طریق ما راه تازه ای برای زندگی ایجاد میکنیم ما روی چیزی که میتوانیم تغییر دهیم تمرکز میکنیم یعنی خودمان.

در طول زمان رفتار جدید و سالم، احساس آرامش را به روح ما بازمیگرداند. بخشش یک فرآیند محدود و پایان یافتنی نیست – هر چه بیشتر میبخشیم به نظر میرسد بیشتر دریافت میکنیم – یکی از اعضا مشارکت میکرد وقتی” که بخشش میکنم با عشق و مهربانی رشد میکنم و در سفر روحانی خود به پیش میروم،اعمال ما تعهدمان را نسبت به NA و خودمان استوار میسازد،ما دیگر کمتر نگران این هستیم که چه کسی رشدمان را تصدیق میکند یا چگونه جبران خسارت ما را میپذیرد،ما از صلح درونی خود لذت میبریم و کمی بیشتر به خودمان و دنیا بخشش میکنیم. 

 

امروز من اجازه میدهم که قدمها رفتار و انتخابهای من را شکل دهند. از آرامشی که در این راه تازه زندگی پیدا کرده ام، لذت میبرم و با تمرین بخشش خود و دیگران در پی لذت بیشتری هستم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

ایجاد تعادل عاطفی ۲۱ جدی ( دی ماه )

ایجاد تعادل عاطفی

۲۱ جدی ( دی ماه )

ما لازم است تا بین احساساتمان و یا غرق شدن در آن تعادل برقرار کنیم ما نمیخواهیم افراط یا تفریط کنیم. 

راهنمای کارکرد قدم NA ، قدم ،ده،

احساسات در مقابل اعمال. فقط برای امروز ۲۱ جدی ( دی ماه ) ایمان

 

  یکی از اعضا هم عقیده با بسیاری دیگر از اعضا مشارکت میکرد که احساسات واقعیت نیستند، اما این یک واقعیت است که ما احساس داریم و در بهبودی اعمال ما مهمتر هستند تا احساساتمان”ما اغلب در جلسات 

شنیده ایم که اعضا میگویند انجام کار “صحیح” حتی زمانی که احساسات ما برخلاف آن میگوید یک ارزش است اما آیا این بدان معنا است که باید احساسات خود را به خصوص احساساتی مانند ،خشم ترس و خجالت که بار سنگینی دارند را بیان نشده رها کنیم؟ خیر زیرا این احساسات عاقبت آگاهانه یا ناآگاهانه از وجود ما تراوش خواهند کرد و ما از آنها به عنوان اسلحه بر علیه خود یا دیگران استفاده خواهیم کرد.

ایجاد تعادل بین سرکوبی احساسات یا غرق شدن در آنها برای همه معتادان در حال بهبودی یکسان نیست، بسیاری از ما بمبی از عواطف هستیم و هر چیزی ممکن است باعث انفجار ما گردد و هر کسی که سر راه ما باشد را بسوزاند، بعضی دیگر از ما تدبیرمان خودداری و اجتناب است ما ترجیح میدهیم دائم در حال ،انکار انکار و انکار باشیم در حالیکه این یک واقعیت است که وقتی ما به احساساتمان اجازه میدهیم رفتارهای مان را هدایت کنند باید بسیار احتیاط کنیم اما در عین حال نمیتوانیم انکار کنیم که احساساتمان واقعی هستند. در ضمن باید بدانیم که ،احساسات گذرا و موقتی هستند و به همین دلیل اعضا معمولاً پیشنهاد میکنند چند لحظه ای درنگ کنیم، نفسی بگیریم سرمان را در بالش فرو کنیم و فریاد بزنیم و یا بهتر از همه با یک معتاد در حال بهبودی دیگر درباره احساساتمان حرف بزنیم، ایجاد تعادل عاطفی نیاز به تمرین دارد و حالتی نیست که ما به آن دست یابیم و آن را حفظ کنیم مانند هر جنبه دیگر بهبودی یک روش کامل برای دستیابی و پیگیری ایجاد تعادل عاطفی وجود ندارد، ما رباتهای برنامه ریزی شده ای نیستیم که بتوانیم مجموعه ای از عواطف کاملاً واقعی و معتبر را انتخاب کنیم که هیچگاه به دلیل غیر منطقی ای نوسان نداشته باشند،ما و اطرافیانمان خوش شانس هستیم که امروز پاک هستیم و میتوانیم بر روی ابزار قابل دسترس در NA اتکا کنیم تا از انفجار درونی یا بیرونی ما جلوگیری کنند.

من تمرین میکنم تا احساسات واقعی خود را به روشی سازنده بیان کنم و اجازه ندهم تا آنها من را مجبور به عمل کنند. تعادل

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

چشم از خواب گشودن جهت خدمت ۲۰ جدی ( دی ماه )

چشم از خواب گشودن جهت خدمت

۲۰ جدی ( دی ماه )

خدمت عاشقانه به معنای زندگی ای روحانی است. اول میگیریم، بعد بازپس میدهیم و سپس به مشارکت میگذاریم. 

پاک زیستن فصل ۳، اعمال خلاقانه روح”فقط برای امروز ۱۹ جدی ( دی ماه ) سپاسگزاری از عشق راهنما

 

 ما به NA وارد میشویم و میبینیم که مهمترین شخص در جلسه هستیم،برای بسیاری از ما این حالت وحشتناک بود اما برخی از ما نیز از اینکه با ما مانند ستارگان معروف رفتار میکنند لذت میبریم، ما یک جاکلیدی (چیپ) سفید میگیریم و برای مدت سی روز مانند قهرمانان دور افتخار میزنیم حتی روزهای تعطیل، ما در هر جلسه مشارکت میکنیم تا هر دفعه به ما بگویند که وقتمان به پایان رسید پیش خود اما با صدای بلند میگوئیم من اینجا با این آدمها چه کار دارم…… البته کسی دلخور نشود ما اعضا دیگر را با نظریات خود درباره فرق بین فروتنی و تحقیر شگفت زده میکنیم اما آنها حتماً حرفها و کارهای ما را دوست دارند، زیرا به ما میگویند باز هم به جلسات برگرد، ما راهنما میگیریم و گوش او را با جزئیات وقایع پرمیکنیم راهنما به دنبال ما در خانه بهبودی میآید و بعد از جلسه ما را به خوردن غذا دعوت میکند زیاد حرف نمیزند اما به طور حتم شنونده خوبی است. به دلیل اینکه موقعیت مهمترین عضو جلسه بودن برای ما تمام میشود و رنگ جاکلیدی (چیپ) ما از سفید به نارنجی تغییر میکند راهنما به ما پیشنهاد میکند تا بیشتر گوش دهیم به جای اینکه زیاد حرف بزنیم، وظایفی را در جلسه به عهده بگیریم که کمتر توجه را به ما جلب میکند و به تازه واردان کمک کنیم، ما به شش ماه پاکی میرسیم و جاکلیدی (چیپ) آبی رنگ میگیریم و از راهنمای خود درباره خدمت در h&i سئوال میکنیم. او پاسخ میدهد ایده خوبی است. ما فکر میکنیم او از پیشقدم شدن ما راضی است، اگرچه در این رابطه حرفی نزده، اعتماد به نفس کاذب ما بیشتر میشود. ما بیشتر تشویق میشویم و اعضا ما را تنگ تر در آغوش میگیرند و به ما میگویند که داریم خیلی خوب خدمت میکنیم. این حرفی حس به طرز غیر قابل انکاری خوب است و حضور داشتن برای دیگر معتادان حتی احساس بهتری است، داستان ما به همین شکل ادامه مییابد. در یک سالگی جاکلیدی درخشان را میگیریم و در دو سالگی مشکی. تعهد ما به خدمت عمیقتر میشود. ما دعوت میشویم تا بهبودی تجربه نیرو و امید خود را به مشارکت بگذاریم اما یواش یواش حس عجیبی به ما دست میدهد که نمیتوانیم دقیق بر روی آن انگشت بگذاریم. در صرف شام با راهنمای خود که این بار ما او را مهمان کرده ایم سعی میکنیم این حس را به وضوح برای او بیان کنیم و میگوئیم این حس چیزی در رابطه با ارزشمند بودن است، شاید باید کمی قدردان تر باشم…. ؟ ” ما برای یافتن کلمات جهت این احساس خود تلاش میکنیم راهنمای ما جواب میدهد خوب” مثل اینکه تازه داری بیدار میشوی میدهد. 

 

امروز سئوال میکنم چگونه میتوانم عاشقانه خدمت کنم؟” به پاسخ آن گوش میدهم و و عمل میکنم زیرا من میخواهم این گونه زندگی کنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

شرکت خدمت و سنت هفتم ۱۹ جدی ( دی ماه )

شرکت خدمت و سنت هفتم

۱۹ جدی ( دی ماه )

 به عنوان عضو گروه NA ما در به وجود آوردن وجدان گروه نقش اجرا میکنیم و تصمیم میگیریم که گروه چگونه مسئولیتهای خود را انجام دهد و در زندگی یک انجمن بزرگ حضور داشته باشد. 

  *اصول راهنما سنت هفت برای اعضا*مواجهه با مسئولیتها ۱۸ جدی ( دی ماه )

 

 کدام یک از ما در زمانهایی خود را قربانی شرایط حس نکرده است؟ در دوران اعتیاد فعال، ما سرزنش عوامل خارجی برای مشکلاتمان را تبدیل به یک هنر کرده بودیم. این واقعیت دارد که برخی از موقعیتها خارج از کنترل ما هستند و سختی ها و مشکلات بی موردی را به وجود میآورند،اما حال ما دارای حق انتخاب هستیم. بهبودی به ما می آموزد که با پذیرش مسئولیت اعمالمان و شرکت در برنامه NA فعالانه در ایجاد راه حلها شرکت کنیم.

هم چنین ما جهت قبول مسئولیت 

انجمن مان در مباحث و تصمیم گیریهای که بر روی گروهها و بدنه های خدماتی تاثیر میگذارند شرکت میکنیم. هر یک از ما پس از مشورت با نیروی برتر و راهنمای مان باید مشخص کنیم که شرکت در خدمات تا چه سطحی برای ما مناسب است. یکی از اعضا میگفت ” زمانی که کمتر در خدمات فعال هستم و اطلاعات کمتری دارم بیشتر به «ما» در مقابل آنها فکر میکنم، اما وقتی که در خدمات فعال تر میشوم آنگاه احساس میکنم که همگی «ما» هستیم. ” دلیلی وجود دارد که ما وقتی درباره سنت هفت صحبت میکنیم به غیر از پول، خدمت را نیز مطرح میکنیم،زمانی که جهت شرکت فعالانه از وقت و زمان خود مایه میگذاریم به نوعی خود اتکایی را تمرین میکنیم، طبق گفته یک عضو بهبودی یک مسابقه ورزشی جهت تماشا نیست بلکه ما هر چه بکاریم درو میکنیم، حضور و شرکت فعالی را که در NA تمرین میکنیم بر دیگر بخش های زندگی ما مثل خانواده و محل کار نیز تاثیر خواهد گذاشت، هر قدر فعالانه تر شرکت کنیم بیشتر احساس عضو بودن میکنیم، بیشتر احساس میکنیم که نظرمان مهم است و بیشتر نیازهای ما در نظر گرفته میشود ما دیگر قربانی شرایط نیستیم ما فعالانه در راه حل ها شرکت داریم.

 

وقتی من در زندگی . خدمت و بهبودی به گونه ای منفعلانه عمل میکنم در اصل برای خود کم میگذارم امروز حاضر میشوم و فعالانه شرکت میکنم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

مواجهه با مسئولیتها ۱۸ جدی ( دی ماه )

مواجهه با مسئولیتها

۱۸ جدی ( دی ماه )

ما دیگر نمیتوانیم مردم جاها و چیزها را به خاطر اعتیاد خود سرزنش کنیم و باید با مشکلات و احساسات خود روبرو شویم.

 *کتاب پایه فصل۳: چرا اینجا هستیم؟فقط برای امروز ۱۸ جدی ( دی ماه ) رشد کردن

          

زمانی که مصرف میکردیم انکار مانع دیدن نقشمان در نابودی خود بود. ما شرایط یا اطرافیان را برای مصرفمان سرزنش میکردیم، هر از چندگاهی، نوری از ترک دیوار انکارمان گذر میکرد، صدایی از درونمان به آرامی میگفت اگر به این کارهای خود ادامه دهی، نتیجه همانی است که تا به حال “بوده، تا زمانی که از قضای روزگار وارد NA شدیم، خود فریبی بخشی از طبیعت و ذات ما بود آن قدر به سرزنش کردن دیگران عادت کرده بودیم که کار زیادی لازم بود تا بتوانیم این طرز فکر اشتباه خود را تشخیص دهیم و حتی کار بیشتری نیاز داشت تا به طور کامل تبعات آن را کامل درک کنیم، ترازنامه شخصی نوشتن کمک میکند تا حس غیر عادی خود از واقعیت را بهتر درک کنیم. ما نقش خود را – نه بیشتر و نه کمتر – رمزگشایی میکنیم و مسئولیت آن را میپذیریم بله ما ممکن است بعضی اوقات از روی عمد آزار رسانده باشیم. اما به همان اندازه نیز ممکن است انگیزه ما خوب یا حداقل انسانی بوده باشد. ما سعی میکردیم تا کمی احساس امنیت و اهمیت در این جهان نامطمئن داشته باشیم، ما خود را در موقعیتی قرار میدادیم که باعث آسیب دیدنمان میشد و یا به دیگران آویزان میشدیم به این امید که آنها ممکن است ما را از شر خودمان نجات بخشند، درک الگوهای فکری و رفتاری به ما کمک میکند تا زمانی که این الگوها میخواهند دوباره ظاهر شوند،که اغلب هم این اتفاق می افتد، بتوانیم آنها را شناسایی کنیم، برخی از ما بازماندگان آسیبهای غیرقابل توصیفی هستیم،که زخمهای عمیق عاطفی از قبیل نبرد در زمان جنگ،تجاوز جنسی یا جسمی، بلایای طبیعی یا فقر بیش از حد را تجربه کرده ایم.

تقصیر این تجارب وحشتناک برگردن ما نیست ما راهی پیدا میکنیم تا به وقت خود با این آسیبها کنار بیاییم، بعضی اوقات شاید به کمک عواملی خارج از NA مسئولیت ما از آنجا شروع میشود که قدم ها نیاز ما به کمک بیشتر را برای ما آشکار می سازند. التیام واقعی نیاز به شهامت و پشتکار دارد. بهبودی فرصت شناخت از خود را برایمان فراهم میکند تا پاسخگوی وجدان خود باشیم و به جای اینکه بخواهیم عواملی خارج از خود را سرزنش کنیم بتوانیم نقش خود را بپذیریم، ما مسئولیت میپذیریم و پاداش پاسخگو بودن برای اعمال مان را دریافت میکنیم، ما قادر هستیم طیف وسیعی از عواطف انسانی را احساس کنیم و آماده رویارویی با زندگی تحت شرایط آن هستیم. 

 

امروز من پشت بیماری اعتیاد پنهان نمیشوم و اطرافیان خود را سرزنش نمیکنم، من توسط پذیرش سهم خود در مشکلات و نقش خود در ایجاد راه حلها مسئولیت پذیری را تمرین میکنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

ایمان به برنامه و به یکدیگر ۱۷ جدی ( دی ماه )

ایمان به برنامه و به یکدیگر

۱۷ جدی ( دی ماه )

ایمان نیرویی است که باعث میشود ما به تلاش خود ادامه دهیم حتی اگر دلیلش برای ما روشن نباشد. 

اصول راهنما،فصل یک دردهای فزایندهفقط برای امروز ۱۷ جدی ( دی ماه ) بهبودی

          

بسیاری از ما در دوران اعتیاد فعال با این فلسفه که اول” عمل كن و بعد فكر كن زندگی میکردیم،ما کاری را که لازم بود انجام میدادیم – احتمالاً تکاپو برای مصرف – و در هرج و مرج سبک زندگی اعتیادی، به هر حال تا حدی ایمان هم داشتیم،اما لزوماً آن روشهای بی پروا را با خود به اوایل بهبودیمان حمل نکردیم،پس چرا برای بسیاری از ما سخت است که ایمان داشته باشیم و از همان روز اول با NA کنار بیاییم و آن را بپذیریم؟ شاید به این دلیل که خودمان هم نمیدانستیم که چه میخواهیم، ما فکر میکردیم آنچه را که میخواهیم در مواد مخدر پیدا کرده ایم، و پرهیز کامل بعید به نظر میرسید و بهبودی بلند مدت غیر قابل تصور بود، بله ما خواهان زندگی بهتر هستیم چه کسی نیست؟ پیشنهاد شده که به جلسات برویم در آماده کردن اتاق محل برگزاری جلسه کمک کنیم. نشریات بخوانیم اگر حال خوبی نداریم به یکی از اعضا زنگ بزنیم. از کسی درخواست کنیم تا راهنمای مان شود و کمک کند تا دوازده قدم را کار کنیم. ما فکر میکنیم این پیشنهادات برای همه کار خواهد کرد اما اگر کار نکرد چه؟ از کجا این قدر مطمئن هستیم؟ بسیاری از ما پاسخ خواهند داد که دلیل آن مشخص است اینجا یک عده معتاد هستند که امروز مصرف نکرده اند، که جلسه ای را راه اندازی و برگزار کردند که سرساعت شروع شد و سر ساعت پایان یافت، آنها تجربه، نیرو و امید خود را به مشارکت گذاشتند. آنها از شرایط روز خود شکایت کردند اما به هر حال پاک ماندند، آنها با هم شاد بودند و بهبودی را توام با سپاسگزاری جشن گرفتند. زمانی که صحبت میکردند اکثراً از ایمان خود به برنامه و به یکدیگر حرف میزدند،در مقطعی ما تصمیم گرفتیم بدون اینکه تصویر واضحی از مقصدمان داشته باشیم حرکت خود را آغاز کنیم چرا؟ زیرا بعضی از ما آنقدر ناامید و مایوس هستیم که حاضریم هر کاری بکنیم تا درد و رنج خاتمه یابد، برای بعضی دیگر، این یک بیداری روحانی برق آسا است،یک لحظه وضوح، بعضی از ما قدمهای کوچکی بر میداریم یا ممکن است لحظات وضوح بیشماری داشته باشیم، بعضی دیگر از ما یک نفر را پیدا میکنیم تا به او اعتماد کنیم و این به تصمیم ما کمک میکند. 

اما هستند کسانی هم که سعی در حفظ روحیه عصیانگر خود دارند،اما به یکباره میبینند که دارند یک سال پاکی، سپس پنج سال و بعد یک ربع قرن پاکی خود را جشن میگیرند. مهم نیست چه چیزی آن را شروع کرد به هر حال این تصمیم برای بسیاری از ما اولین تجربه مان با ایمان است، شنیده ایم که میگویند الهامات تازه ای در راه است و واقعاً هم هست. 

 

شواهد فراوانی وجود دارد که NA کار میکند. من هر روز فقط به کمی ایمان نیاز دارم تا تمایل خود را جهت ادامه راه بهبودی حفظ کنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

هشیاری و سنت دوم ۱۶ جدی ( دی ماه )

هشیاری و سنت دوم

۱۶ جدی ( دی ماه )

ما باید مراقب عشق خود به خدمت باشیم مبادا به حق جانبی تبدیل شود و همینطور مراقب عدم توافقها باشیم مبادا تبدیل به بدخواهی برای دیگر اعضا شود. هشیاری و مراقبت از خود یک وظیفه شخصی است.

*اصول راهنما سنت دو، در حین خدمت*فقط برای امروز ۱۶ جدی ( دی ماه ) عملکرد این برنامه چگونه است؟

            

تمرین هشیاری میتواند مانند یک شب زنده داری توأم با مراقبه باشد یعنی حفظ فضای سکوت جهت بزرگداشت چیزی ارزشمند،چیزی مانند اصولی روحانی که رهایی و آرامش افکار را به همراه دارد، در بهبودی شخصی هشیاری اغلب به معنی توجه دقیق به احساسات، افکار و اعمال است تا مراقب باشیم به الگوهای رفتاری سابق برنگردیم. کتاب پایه به ما یادآور میشود که ما چشم و گوش یکدیگر هستیم.” راهنمای ما و دیگر اعضا NA میتوانند ما را هشیار سازند و ارزشهای ما را زمانی که آنها را فراموش میکنیم به ما یادآوری کنند،یا وقتی نمیتوانیم رفتارهای نادرست خود را ببینیم به ما گوشزد کنند. ما به هشیاری یکدیگر نیاز داریم. 

هشیاری جایگاه خاصی نیز در خدمات دارد، ما همیشه به دنبال رعایت سنتها هستیم و سعی در حفظ اتحاد، گمنامی، تمرکز بر هدف اصلی و غیره داریم. بسیاری از ما دوره یا دورانی را در خدمت به NA پشت سرگذارده ایم که احساس میکردیم که گویی سنتها به مجریان یا اعمال کنندگانی نیاز دارند و البته فکر میکردیم خودمان بهترین شخص برای این کار هستیم، یکی از اعضا مشارکت میکرد که من” به” خطوط تلفنی زنگ میزدم و تظاهر میکردم که یک معتاد مصرف کننده هستم تا اگر عضو داوطلبی که پاسخگوی تلفن است اشتباهی کرد بتوانم مچ او را بگیرم روزی راهنمایم از من پرسید فریبکاری را در کدام یک ازلیستهای اصول روحانی یافته ام که خیلی باعث شرمندگی و خجالت من شد.” سنتها ما را راهنمایی میکنند تا بهترین کار را برای NA انجام دهیم و هر یک از ما مسئول هستیم تا هشیار باشیم و همیشه از روی وجدانمان صحبت کنیم. بعضی اوقات کسانی که با ما مخالف هستند ممکن است با ما مثل یک خودسر رفتار کنند – کسی که همه کارها را خود انجام میدهد – بعضی اوقات نیز ممکن است ما احساس کنیم که یک قهرمان هستیم که اگر از NA مراقبت نکنیم از بین خواهد رفت – سنت دو به ما یادآور میشود که به نیروی برتری که خود را در وجدان گروه بیان میکند اعتماد کنیم. NA بر پایه و اساس ما شکل گرفته و نه من، به جای اینکه بخواهیم سنتها را تحمیل کنیم یا مچ عضوی که خطا کرده را بگیریم بهتر است فقط وجدان خود را صریح و شفاف بیان کنیم و نتیجه را به نیروی برتر از خودمان بسپاریم. 

 

من میتوانم هشیار باشم بدون اینکه بخواهم قهرمان باشم، دیدگاهها و تفیسرهای من یکی از بسیار است. من به اعضا دیگر چیزی را که همه ما شایسته آن هستیم، میدهم یعنی اجازه اشتباه کردن و فرصت یادگیری از اشتباهات و رشد کردن. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

این وبسایت متعلق به معتادان گمنام افغانستان  میباشد