نویسنده: joomir

بصيرت نیاز به تمرین دارد

۴ حمل ( فروردین )

یاد میگیریم تا بین اصولی که لازم است بر آن ایستادگی کنیم با فکر و نظری که حاضر به رها کردنش ،نیستیم، تفاوت قائل شویم. 

*پاکزیستن فصل ۳، بیداری روحانی مان”فقط برای امروز ۳ حمل (فروردین ماه) نعمتهای خداوند

 

 بسیاری از ما انرژی فراوانی برای انکار واقعیت صرف کردیم ما با احساسات واقعی خود قطع ارتباط کردیم از تصمیم گیری اجتناب نمودیم و اعمالی انجام دادیم که به جای خدمت به حقیقت در خدمت نفسمان بود بسیاری از ما ارزش زیادی برای عقاید خود قائل بودیم – و آنها را به عنوان حقایق غیر قابل انکار پذیرفته بودیم و دیدگاه دیگران که با نظر ما یکسان نبود را بی ارزش می پنداشتیم یا برخی هم دقیقاً برعکس بودیم عقيده؟ اصول؟ ما هيچکدام را نداریم هر چی دیگران بگویند درست است.

در بهبودی ما کار سختی در پیش داریم ما باید بصیرت را هنگام تصمیم گیریها تمرین کنیم و انگیزه خود از انتخابهایمان را مشخص کنیم آیا سعی میکنیم بر اصول ایستادگی کنیم، یا کار آسان را انجام دهیم و یا از روشی که تاکنون داشته ایم دفاع کنیم؟ بسته به شرایط هر یک با همه این انتخابها ممکن است درست باشند در نقل قولی که در این صفحه آمده است میگوید “یاد میگیریم که بازتابی از رشد ما به واسطه تمرین تشخیص است یادگیری از تجربه ای که کسب کرده ایم سرچشمه میگیرد به این معنی که ما یا باعث درد کشیدن دیگران شده ایم با خودمان درد را تحمل کرده ایم اشتباهات خود را بررسی کردیم و در نهایت به نتیجه یا راه حلی رسیدیم. البته از چندبار تکرار این چرخه گاهی اوقات ما توسط یک حس درونی هدایت میشویم با راهنمای خود و دیگر اعضاء درباره اش صحبت میکنیم دعا و مراقبه میکنیم و آن را بر روی کاغذ می آوریم بخشهایی از نشریات NA را در جستجوی راهنمایی مطالعه می.کنیم در ارزیابی اینکه تصمیم ما تا چه حد بر زندگی ما و عزیزانمان تأثیر میگذارد بهترین سعی خود را می.کنیم گاهی اوقات هم به دلیل تجربه گذشته بدون هیچ شکی میدانیم که چه باید بکنیم اما همه این کند و کاوها و بصیرتها هیچ ضمانتی ندارند. ما هر کار ممکن را انجام میدهیم تا مطمئن شویم که به جای عقیده با آداب و رسوم، بر روی اصول ایستادگی کرده ایم اما باز هم در نهایت خراب میکنیم پس بصيرت یعنی تمرین قضاوت درست بر اساس تجربیات گذشته و رهنمودهایی که ما از یکدیگر دریافت میکنیم اما اکثراً فقط وقتی میفهمیم چه کار کرده ایم که به عقب نگاه میکنیم ما تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که با انگیزه درست اقدام و عمل کنیم و اجازه دهیم قطعات معمّا سر جای خود قرار گیرند ما قرار نیست نتیجه را تعیین کنیم. بعضی چیزها را فقط باید به نیروی برتر سپرد. 

با تمرین در تشخیص دادن بهتر خواهم شد بهترین سعی خود را خواهم کرد تا اصولی ترین تصمیم را بگیرم و سپس با فروتنی از نتیجه آن درس میگیرم. 

 انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

سپاسگزاری برای راه حل مشترک ما

۳ حمل ( فروردین )

سپاسگزاری و احساس شگفت زدگی دیدگاه و چشم انداز ما را تغییر میدهد.

*اصول راهنما سنت یک برای اعضاء*فقط برای امروز ۲ حمل (فروردین ماه ) اصل اتکا به خود

 

او در حالیکه سرحال و شگفت زده ،بود با صدای بلند گفت تو هنوز زنده ای؟ دیدن یکی از هم مصرفی های گذشته در NA میتواند شوکه کننده باشد. من معتادان فراوانی را دیده ام که این برنامه برایشان کار کرده اما برای تو هم تو اوضاعت خیلی خراب بود خاطرات را به یاد می آوریم و به خود غره میشویم منظورم این است که عزیزم تو به لعنت خدا هم نمیارزیدی و خیلی آشفته بودی اما حالا نگاهش کن شرط میبندم که مادرت خیلی الان خوشحال است که تو اوضاعت رو به راه شده ما دوباره موجی از غرور و افتخار را حس میکنیم البته این بار برای بهبودی مان شوک دیدن کسی که زمان” مصرف ما را میشناخت به ما یادآوری میکند که راه درازی آمده ایم در ضمن یادآوری خوبی است که این برنامه تا چه حد شگفت انگیز است و به خوبی برای هر معتادی کار میکند. فرق نمیکند که چه ماده مخدری مصرف میکردیم یا مصرف ما را به کجا کشاند به هر حال کمک برای ما در NA در دسترس است. درک و پذیرش این دیدگاه باعث میشود تا بتوانیم تفاوتهایمان را کنار بگذاریم و منافع مشترکمان را در رأس قرار دهیم فروتنی به ما کمک میکند تا خود را عضوی از یک جامعه برابر ..ببینیم. سپاسگزاری ما زمانی بیان میشود که به عضو جدیدی که از مسیری متفاوت از ما به جلسات آمده، خوش آمد میگوئیم علیرغم اینکه اعتیاد فعال در ما تا چه حد مسیر ما آشکار یا تا چه حد پوشیده بود همگیمان در NA یک راه حل مشابه پیدا کردیم. یک معتاد آخر خطی میگفت اگر NA برای من کار کرد پس برای هر کس دیگری نیز کار خواهد کرد من ابتدا دلم نمی خواست که برایم کار کند اما خدا را شکر که اینگونه نشد وقتی که ما به داستان زندگی یکدیگر گوش میکنیم میفهمیم که NA برای همه معتادان است. زمانی که داستان زندگی خود را مشارکت میکنیم به یاد میآوریم که از کجا آمده ایم و نگاهی اجمالی به جایی که میرویم خواهیم انداخت توسط رها کردن بهانه و دستاویز در مورد عضویت – چه عضویت خودمان و چه دیگران تسلیم شدن در برابر اتحادی که سنت یک از آن حرف میزند راحت تر خواهد شد. با سپاسگزاری از راه حل مشترکی که برای هر معتادی که اشتیاق به قطع مصرف دارد ما اتحاد را در رأس قرار میدهیم ما بر روی یک مسئله مهم تمرکز میکنیم این برنامه زندگی بسیاری را تغییر داده است وقتی که به قدرت دگرگون کننده NA در زندگی معتادان در حال بهبودی در سراسر جهان فکر میکنیم سپاسگزاری ما برای کارهایی که این برنامه برای ما انجام داده است تقویت میشود.

امروز با سپاسگزاری به سفرم در بهبودی فکر خواهم کرد و برای لذت بردن از تنوع الهام بخش و دامنه گسترش این انجمن وقت خواهم گذاشت.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

در آغوش گرفتن استقلال 

۲ حمل ( فروردین )

 در جایگاه خوبی قرار میگیریم اگر تمایل به رها کردن داشته باشیم رها کردن به معنی اهمال و غفلت ،نیست بلکه به این معنی است که به خود اجازه دهیم تا آزادی را تجربه کنیم. 

  *پاکزیستن فصل ٤ رها کردن خود*فقط برای امروز ۱ حمل (فروردین ماه ) یک بیماری قابل درمان

 

استقلال در NA انواع فراوانی دارد آشکارترین آن آزادی از اعتیاد فعال است. انتظار برای اینکه احساس کنیم واقعاً مستقل از بیماریمان برای خودمان حق انتخاب داریم، مانند این است که قابلمه آب را نگاه کنیم و منتظر جوشیدن آن باشیم زمانی که مصـ رف مواد مخدر را کنار میگذاریم کمی آزادی به دست میآوریم اما با حضور و شرکت فعال در شیوه تازه زندگی خود احساس استقلال زیادی خواهیم کرد ما به جلسات میرویم با معتادان دیگر مشارکت میکنیم و نشریات NA را مطالعه میکنیم بسیاری از ما میگوئیم که یادمان نمی آید که چطور وسوسه مصرف در ما از بین رفت یکی از اعضاء مشارکت میکرد که من” به جلسات آمدم، به پیشنهادات عمل کردم و یک روز دیدم که هفته ها از آخرین بار که به نشته شدن فکر کردم گذشته است. استقلال در دیگر زمینه ها نیز اغلب با روشی مشابه رقم میخورد بسیاری از ما به خیلی چیزهای دیگر به غیر از ماده مصرفی خود وابسته شدیم ما به مکانیسمهای دفاعی، رفتارهای گریزان و گرایشهای ضد اجتماعی تکیه میکردیم ما ممکن است برای هدایت انتخابهای زندگی خود حتی در بهبودی به دیگران اتکا کرده باشیم قدم شش و هفت توسط نشان دادن چیزهایی که مانع داشتن حق انتخاب ما میشوند به ما کمک میکنند تا این وابستگیها را از بین ببریم یک معتاد درباره به دست آوردن استقلال در مشارکت خود این سئوال را مطرح کرد که اگر من نمیترسیدم زندگی ام به چه شکل بود؟

تمرین استقلال به ما اجازه خلاقیت میدهد. یکی از اعضاء برای ما نوشت : در اوائل بهبودی بعضی اوقات آزادی برای من پرمشقت و مانند تنبیه بود زیرا نمیدانستم که چه کار کنم یکی از اولین تصمیمات مستقل من این بود که درباره بهبودی جدی باشم من شهامت قبول مسئولیت زندگی خود رسیدن به ثبات و جزئی از جامعه شدن را دارم من عادت داشتم برای همه چیز به دیگران وابسته باشم حال دیگران میتوانند به من تکیه کنند. 

 تمرین استقلال کمک میکند تا آزادی را تجربه کنیم به جای اینکه از افق باز زندگی بترسم فرمان را در دست خود میگیرم و به نیروی برترم جهت حرکت اعتماد میکنم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

تسلیم کردن بهانه و دستاویز

۱ حمل ( فروردین )

ما با تسلیم شدن خود را از شر تمام 

راه های گریز خلاص میکنیم فقط و فقط پس از آن است که کمک به ما برای بهبودی از این بیماری میسر می‌شود. 

     *کتاب پایه فصل ٤ ، قدم یک*خوداتکایی فراتر از سبد پول ۳۰ حوت ( اسفند ماه )

 

ما اگر در ذهن خود فهرستی از دلایلی که میتواند مصرف را توجیه کند داشته باشیم در اصل بهانه و دستاویزی جهت لغزش نگه داشته ایم میتوانیم بگوئیم که آنها مشکل ساز خواهند شد بخصوص که ما از آنها دفاع و محافظت میکنیم بهانه و دستاویزها برملا کننده شک و تردید ماست آیا میتوانیم مرگ یک عزیز جدایی و طلاق از دست دادن شغل یا یک تغییر بزرگ در زندگی را پاک پشت سر به بگذاریم؟ وقتی که مشاهده میکنیم اعضاء دیگر مشکلات و سختیهای زندگی را پشت سر می گذارند و پاکی خود را حفظ میکنند ما نتیجه میگیریم که ما نیز ممکن است توان انجام آن را داشته باشیم. دیدن اینکه برخی افراد در برابر شرایط ناگوار زندگی انتخاب میکنند که مصرف کنند این پرسش را برای ما به وجود میآورد که آیا آنها بهانه و دستاویزهای خود را حفظ کرده اند. ما میخواهیم تا به بهبودی ادامه دهیم پس بهانه و دستاویز را از وجود خود ریشه کن کرده و تسلیم میشویم پس از مدتی ،پاکی ممکن است پی ببریم که بعضی دستاویزها همچنان پابرجا هستند. واقعیت این است که ما نمیتوانیم پیش بینی کنیم که با چه چالشهایی رو به رو خواهیم شد هرگز نمیدانیم که چه اتفاقاتی قرار است بیفتند و ما درباره آنها چه احساساتی خواهیم داشت. این یک برنامه برای زندگی کردن است و مطمئناً چالشهایی بر سر راه ما خواهند بود. تسلیم پس از مدتی پاکی همان قدر مهم است که زمان تازه واردی ما بود در نهایت ارزش تسلیم کردن دستاویزها به بهترین شکل ممکن را درک میکنیم و پس از آن تسلیم بیشتر زمانی است که از مسائل جدیدتری رونمایی میشود تسلیم مداوم بهترین فرصت جهت بهبودی از بیماری را در اختیارمان میگذارد ما به جایی میرسیم که درک میکنیم مهم نیست زندگی چه تجربیاتی را به همراه دارد و اگر دوباره مصرف کنیم هیچ چیز بهتر نخواهد شد.

من به تسلیم کردن دستاویزها هر طور که ظاهر شوند ادامه خواهم داد و از ابزار بهبودی جهت پاک ماندن علیرغم چالشهای زندگی استفاده خواهم کرد. *تسليم*

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

خوداتکایی فراتر از سبد پول

۳۰ حوت ( اسفند ماه )

 

زمانی که درک میکنیم خود قادر به برآوردن نیازهایمان هستیم آنگاه احساس میکنیم که آینده خوبی در انتظارمان است.

 

 * اصول راهنما، سنت ۷، پیشگفتار”*فقط برای امروز ۱حمل (فروردین ماه) یک بیماری قابل درمان

 

  اعتیاد فعال یک مدار بن بست از وابستگی بود اتکا به مواد مخدر به روش زندگی یا به فردی که برای بار آخر به ما پول قرض میداد تا بتوانیم سرپا بایستیم ما بدون اینکه چیزی از خود بدهیم همیشه در حال گرفتن بودیم ما حرف میزدیم بدون اینکه گوش کنیم قولهای زیادی میدادیم بدون اینکه به هیچکدام از آنها عمل کنیم ما راه نجات یا آینده ای برای خود متصور نبودیم. تا پاک شدیم و سفر خود را به سوی خوداتکایی در بهبودی آغاز کردیم وقتی که خوداتکایی را به عنوان یک اصل روحانی در سنت هفت در نظر میگیریم بیشتر به بخشش پول – و وقت خود – جهت حصول اطمینان به بقای گروه فکر میکنیم. اما یک گروه NA به واسطه اینکه توسط اعضائی که در زندگی شان خوداتکایی را تمرین میکنند، میتواند به حیات خود ادامه دهد. در بهبودی ما یاد میگیریم که بر روی خودمان سرمایه گذاری کنیم و خودمان نیازهایمان را برطرف کنیم به جای اتکای کامل به دیگران در درون خود قدرت و منابع لازم را جستجو میکنیم.

ما همچنین در موقعیتهایی که قبلاً به نظر میرسید که قادر به انجامش نیستیم مسئولیت شخصی خود را میپذیریم در واقع کمکهای ما به NA نشانگر ظرفیت و تمایل ما به خوداتکایی است. ما از طریق گروه بهبودی خود بر روی خودمان سرمایه گذاری میکنیم و به واسطه این سرمایه گذاری در باز نگه داشتن در جلسات بر روی کسانی که بعد از ما خواهند آمد، شرکت میکنیم این نوع حمایت از دیگران باعث سرپا ماندن و به پیش رفتن ما میشود. خوداتکایی کاری نیست که ما به تنهایی انجام دهیم. زمانی که از برطرف کردن نیازهای خود صحبت میکنیم به این معنی نیست که خودکفا ، هستیم بلکه به این معنی است که پشتیبانی مورد نیاز را دریافت میکنیم ما میتوانیم آن را از دوستان ،راهنما یا نیروی برتر – که همگی از عناصر خوداتکایی هستند – دریافت کنیم ما جزئی لاینفک از این سیستم هستیم، زیرا ما نیازهای خود را بر طرف میکنیم و در نهایت دیگران نیز میتوانند به ما تکیه کنند.

 

من امروز توسط دادن و گرفتن خود اتکایی را تمرین میکنم من در این مسیر باقی میمانم و امید خود را به آینده ای که فکر میکردم هرگز نخواهم داشت، حفظ خواهم کرد.

معتادان گمنام افغانستان naafg.org

احساس وصل بودن یافتن همراه

۲۹‌حوت ( اسفند ماه )

ما احساس ارتباط واقعی با دیگران میکنیم با درک اینکه همه ما در معرض عدم امنیتها و شکستهای مشابه ای هستیم و همه برای آینده خود رویاهای داریم. 

*راهنمای کارکرد قدم قدم هفت، آمادگی جهت کارکرد قدم “هفت”*فقط برای امروز ۲۸ حوت ( اسفند ماه ) پیام کامل

 

وقتی در جلسات زیادی شرکت میکنیم و برنامه NA را به کار میگیریم نتیجه آن ایجاد پیوندهای همبستگی و ارتباطات قوی است که بخشی از مزایای عضویت هستند. شرکت در جلسات به ما آموزش میدهد تا حضور داشته باشیم گوش دهیم و کمک کنیم. این کارها ارتباطات ما را تقویت میکند و برای ما فرصت ایجاد ارتباط با یکدیگر را فراهم می سازد. جلسات راهی برای مقابله با موانع ارتباطی است حس تنهایی و انزوا – که در دوران مصرف همنشین دائمی ما بود – توان مقاومت در برابر پادزهری که مکرر در جلسات میشنویم را ندارد اینکه تو تنها ،نیستی ما خوشحالیم که اینجا هستی به خانه خودت خوش آمدی، ما دوستت داریم.

ما در جلسات در زندگی و برای یکدیگر حضور داریم ما یاد میگیریم که حاضر شویم و گوش دهیم، واقعاً گوش دهیم ما تا جایی که میتوانیم بر مشارکت هر یک از سخنرانان تمرکز میکنیم حتى راهنمای دانای ما ممکن است پیشنهاد در ردیف جلو نشستن را بکند تا کمتر حواسمان پرت شود توجه کامل به مشارکت هر یک از اعضاء هدیه ای به خودمان و به دیگران است وقتی با مشکلات مشترک همدیگر همدلی میکنیم به یکدیگر وصل میشویم وقتی که پیروزیها و موفقیتهای یکدیگر را چنان جشن میگیریم که انگار مال خودمان است احساس تشابه پیدا میکنیم. 

با خود واقعی مان بودن زمینه را جهت ارتباط با دیگران مهیا می.کنیم هنگامی که اشکال جدیدی از غیر قابل اداره بودن یا نواقص شخصیتی آشنا دوباره ظاهر میشوند ما آنها را مشارکت میکنیم تا به همدلی دست پیدا کنیم وقتی ،ترس ما را وادار میکند تا آرزوهای خود را خفه کنیم درباره آن صحبت میکنیم تا شهامت پیدا کنیم کارکرد قدم بعضی از آثار ماندگار اعتیاد را که مانع ارتباط و وصل شدن ما میشوند را از سر راه بر میدارد و کمک میکند تا بفهمیم به اندازه کافی خوب هستیم.

امروز افکار و قلب خود را برای راههایی که NA مرا به سوی آن می کشاند، باز نگه میدارم. از وصل بودنمان قدردانی میکنم و دیگران را تشویق میکنم تا به ما بپیوندند.

 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

آگاهی متفکرانه، اقدام متفکرانه

۲۸ حوت ( اسفند ماه )

 آگاهی ما درباره انتخابها انگیزه ها و رفتارهایمان افزایش می یابد………. و میتوانیم بین تفکر جهت تصمیم گیری با عمل یا عکس العمل نشان دادن لحظه ای تفاوت قائل شویم.

 پاک زیستن فصل ۵ رابطه آگاهانه”خدمت و روحانیت در عمل ۲۷ حوت ( اسفند ماه )

 

 قبل از آمدن به NA، اکثراً در شرایط سخت زندگی از روی غریزه و شانسی عمل میکردیم. خودآگاه بودن یا اندیشیدن به دیگران در اولویتهای ما نبود و بستگی به میل و هوس ما داشت.

اما حالا ما فرصت این را داریم که نسبت به تصمیمات خود و تأثیر آن بر روابطمان آگاه باشیم. جهت اقدام متفکرانه بهتر است ارزیابی کنیم که افکار ما از کجا سرچشمه می گیرند. در بهبودی ابزار فراوانی جهت ارزیابی در اختیار داریم آیا از روی هوس به افکار لحظه ای خود عمل میکنیم یا برای بار دوم یا برای بار سوم و حتی (چهارم) و پس از چند نفس عمیق آنها را دوباره می سنجیم. آیا به وجدان خود گوش میدهیم یا به بیماری مان؟ آیا از روی عشق عمل میکنیم یا از روی ترس به دنبال منافع خود هستیم یا منافع دیگران؟ برای اکثر ما ضرب المثل تکراری چند لحظه مکث کردن معجزه میکند و مطمئناً به ما کمک میکند تا دکمه دیگران را فشار ندهیم دکمه ای که باعث انفجارشان می‌شود. 

تفکر چیزی فراتر از یک آگاهی ساده است ما واقعیت شرایط را در نظر میگیریم و تأثیر آن برای خود و دیگران را می سنجیم و سپس از روی آگاهی که به دست آوردیم عمل میکنیم به خصوص زمانهایی که احساس بی تفاوتی و بی حوصلگی می.کنیم خوشبختانه ما راهنما، اعضاء دیگر NA، و نیروی برتر را داریم تا با آنها مشورت کنیم و انگیزه خود را شناسایی کنیم و عمل منطقی را از غیر منطقی تشخیص دهیم ما میتوانیم به یکدیگر کمک کنیم تا چشم انداز وسیع تری داشته باشیم و در مسیر ، مهربانی ،محبت و حسن نیت باقی بمانیم هر قدر بتوانیم در لحظه سنجیده تر عمل کنیم اقدامات ما متفکرانه تر خواهد بود ما نمیتوانیم از قبل نتیجه را تعیین کنیم یا از دلخور شدن با عصبانی شدن دیگران از خود اجتناب کنیم اما حداقل میتوانیم توسط تصمیماتی که میگیریم زندگی بهتری داشته باشیم زیرا میدانیم تمام تلاش خود را جهت تفکر انجام داده ایم.

 

از تمام ابزاری که در اختیار دارم استفاده خواهم کرد تا روشی متفکرانه داشته باشم اگر غیر ممکن به نظر برسد می‌توانم در برابر میل به عمل مقاومت کنم و صبر کنم تا طوفان عاطفی بگذرد.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

خدمت و روحانیت در عمل

۲۷ حوت ( اسفند ماه )

 زمانی که درگیر خدمت ایثارگرانه شویم، درک میکنیم که لازم است از تمام اصولی که آموخته ایم و به آن عشق می ورزیم استفاده کنیم. خارج شدن از حال و هوای خود، کار آسانی نیست اما دقیقاً چیزیست که ما را از زندان خود ساخته مان آزاد میسازد. 

*پاکزیستن فصل ۳ روحانیت در عمل*فقط برای امروز ۲۷ حوت ( اسفند ماه) شهامت واقعی

 

 ما درباره اختلافات بین افراد در بعضی جلسات اداری که مایه آبروریزی و ننگ NA میشوند چیزهایی شنیده.ایم مواقعی که حرف زدن یا فریاد) (زدن بسیار بود و هیچکس گوش نمی داد مشتها در هوا بود و صندلیها پرت می‌شدند، ما با خود فکر میکردیم برخی افراد اینجا واقعاً نیاز به تمرین اصول دارند اما گاهی متورمترین غرور در آن جلسه یک تازه وارد حساس یا یک عضو قدیمی محترم – که نیاز دارد تا ،اتحاد حوصله و درک دیگران را تمرین کند – نیست بلکه بعضی اوقات آن غرور متورم که مانند بمب ساعتی عمل میکند خود ما – هستیم. ماکسی هستیم که در لیست رنجش دیگر اعضاء قرار میگیریم و راهنمای ایشان به آنها میگوید: تا برای ما دعا کنند.”

راهنما بودن بدون شک نیاز به تمرین ،تمایل همدلی و پذیرش دارد ما نگران هستیم اگر بگوئیم “بله، من راهنمایت خواهم شد باعث بدتر شدن شرایط شان شویم. ما میترسیم از اینکه درباره ایشان قضاوت کنیم یا وقت کافی برایشان نگذاریم. اگر آنها به ما دروغ بگویند چی؟ اگر به پیشنهادات ما عمل نکنند چی؟ اگر فکر کنند ما راهنمای به درد نخوری هستیم و از ما جدا شوند چی؟ ما تمایل داریم که خیلی نرم و دوستانه پیشنهاد آنها را رد کنیم و بگوئیم بهتر است راهنمایی پیدا کنی که برای کمک به تو هر کاری بکند اما به جای گفتن این جمله با پیشنهاد او موافقت میکنیم زیرا این کاری است که به ما آموختهاند و این روشی است که ما میخواهیم بر طبق آن زندگی کنیم. 

رک بگوئیم هیچ کدام از ما قادر نیستیم که هر لحظه و هر روز از همین الان تا روزی که ما را به خاک بسپارند و سکه اَبدیت به ما بدهند اصول روحانی را در تمام امور زندگی تمرین کنیم. اما بخشش از خود – وقت انرژی عشق و مهارتمان – فرصتهای بی پایانی در اختیارمان قرار میدهد تا از سر راه خود کنار رویم آ آنگاه اصل روحانی محبت به دیگران پررنگ تر از نقص شخصیتی ما یعنی خودخواهی میشود. ما از طریق تعهد به کارهایی که قبلاً هرگز انجام نداده ایم اصل روحانی شهامت را تمرین می.کنیم ما زمانی که به کسی کمک میکنیم تا دوازده قدم را کار کند، در اصل تسلیم را تمرین میکنیم وقتی که کسی حقیقت را درباره رفتار ناشایست ما در جلسه اداری بازگو میکند به فروتنی و بخشش نیاز داریم. 

امروز اصول روحانی که در تعهدات خدماتی خود تمرین میکنم را بررسی خواهم کرد. اگر در حال حاضر خدمت کردن جزئی از برنامه من نیست، مسئولیت پذیری حضور فعال و انضباط را به کار می گیرم و شروع به خدمت خواهم کرد.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

پذیرش اینکه همیشه حق با من نیست

۲۶ حوت ( اسفند ماه )

اگر متوجه شویم که در همه موارد ما صدای تنها هستیم، لازم است تا فایده وسودمندی پذیرش و تسلیم را به عنوان اصول روحانی بررسی کنیم. 

*اصول راهنما سنت ۲ بخش ابتدایی*فقط برای امروز ۲۵ حوت (اسفند ماه) احساس تعلق

 سخت است که همیشه حق با ما باشد چیزی که کار را دشوارتر میکند این است که به نظر میرسد مردم متوجه نیستند که چقدر حق با من است. 

قبل از بهبودی ما کاملاً در برابر دیدگاه دیگران مقاومت میکردیم به خصوص در مورد آنچه با زندگی خود انجام میدادیم میگفتیم زندگی خودم ،است و حق انتخاب با خودم بعضی اوقات تظاهر میکردیم که به نظرات دیگران توجه میکنیم و مثلاً می گفتیم: بله ایده خوبی است. فردا میروم و درخواست کار میکنم اما به جای آن میرفتیم سراغ مواد فروش بعد از اینکه پاک شدیم توقع از ما این بود که به پیشنهادات اعضاء با تجربه گوش دهیم. ما می گفتیم بله ایده خوبی است فردا یک تعهد خدماتی میگیرم و واقعاً این کار را میکردیم ما حتی به یک جلسه خانگی میپیوندیم و از شرکت در جلسات اداری آن هیجان زده می شویم. ما همیشه یک فکر بکر داریم که باور داریم باعث رشد گروه میشود مثلاً: اول از همه، پمفلتها باید به ترتیب عدد چیده شود. دوم اینکه هزینه چای جلسه زیاد است من جایی را میشناسم که میتوانیم چای ارزان تر بخریم سوم درباره نحوه برگزاری جلسات ،هم من فکر میکنم در ناحیه ما جلسات کتابخوانی زیادی است

مشاهده میکنیم که هیچکس از پیشنهادات ما برای تغییرات اساسی حمایت نمی کند. در واقع پیشنهادات دیگری مطرح میشود که مورد توجه و علاقه گروه قرار میگیرد. ما با خود فکر میکنیم که این” پیشنهادات به درد نمیخورد، اما گروه احساس دیگری دارد و به آنها رأی میدهد و جلسه به رشد و شکوفایی ادامه میدهد ما نزدیک عضو دیگر که به او اعتماد داریم میرویم و میگوئیم حالا باید چه کار کنم؟” و او پاسخ میدهد بپذیر و بگذر مفهوم وجدان گروهی برای بسیاری از ما بیگانه است به خصوص مفهوم اینکه نیروی برتر از این طریق خود را بیان می.کند به عنوان اعضاء NA همگی ما میتوانیم نظراتمان را به گوش دیگران برسانیم. اگر سعی و تمرین کنیم حتی میتوانیم منطق و آگاهی را در ایده دیگران تشخیص دهیم برای بعضی از ما پذیرش تا این حد به وجود میآید که بگوئیم ایده آنها تقریباً به خوبی ایده من است. 

 

امروز میتوانم بخشی از وابستگیام نسبت به اینکه حق با من است را رها کنم و وجدان گروه را بپذیرم من به شخص دیگری خواهم گفت: بله، ایده خوبی است و بهترین سعی خود را خواهم کرد تا آن را انجام دهم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org