نویسنده: joomir

با فروتنی درخواست کمک کردن

۶ قوس ( آذر ماه )

 همه ما شرایطی را تجربه میکنیم که در آن به نوعی کمک نیاز خواهیم داشت و تحت این شرایط درخواست کمک کردن میتواند به اندازه هرکار اصولی دیگری دشوار باشد. 

* اصول راهنما، سنت هفتم برای اعضا*فقط برای امروز ۵ قوس (آذر ماه) مسئولیت

            

نقل مکان به اولین آپارتمان خود در دوران پاکی یادگیری نحوه پرداخت به موقع قبوض، رفتن به یک مجلس ختم یا عروسی برای اولین بار در بهبودی درخواست از کسی که کنارمان بماند تا وسوسه مصرفمان رد شود – زندگی طبق شرایط زندگی هر روز فرصتهایی را برای ما فراهم میکند تا بتوانیم درخواست کمک کنیم،طرز فکر سابق ما – که توسط خود محوری و انکارمان شکل گرفته است از این موضع که درخواست کمک کردن برابر است با ضعف به شدت محافظت مینماید. 

فائق آمدن براین وسوسه که باید کلیه کارها را خودمان به تنهایی انجام دهیم، به شهامت بسیار زیادی نیاز دارد، ما با تسلیم نمودن غرور بیش از حد ،خود فروتنی را پرورش میدهیم. ما از دیگر اعضا درخواست کمک نموده و آن را دریافت میکنیم و شهامت آن را پیدا میکنیم تا با احساسات و تجارب جدید روبرو شویم،یکی از اعضا چنین مشارکت میکرد امروز میبینم که درخواست کمک کردن بزرگترین منبع قدرت است.

برخی اوقات زندگی در مقابلمان ظاهر شده و پیشانی ما را هدف می گیرد. مهم نیست که چقدر برنامه را خوب کار کرده ایم به هر حال زندگی همچنان بالا و پائین دارد. همۀ ما مرگ عزیزان را تجربه خواهیم نمود و حتی موفقیت میتواند برایمان ناآشنا و چالش برانگیز باشد. اغلب ممکن است احساس کنیم ابزار لازم برای زندگی آنطور که هست را در اختیار نداریم و قادر نیستیم به تنهایی با آن مقابله کنیم،خبر خوش این است که در این رابطه دیگر مجبور نیستیم تنها باشیم. شاید دشوارترین بخش کمک ،گرفتن درخواست کمک است. ممکن است احساس کنیم که ارزشمند نیستیم و فکر کنیم که نمیخواهیم برای دیگران مزاحمت ایجاد کنیم. ما غرور خود را کنارگذاشته و از اعضای با تجربه تر درخواست میکنیم تا با درمیان گذاشتن تجارب شان ما را راهنمایی کنند،با وجود اینکه این کار میتواند ناخوشایند به نظر رسد، واکنشهایی که عمدتاً مشاهده میکنیم مثبت و توام با سخاوت میباشند اعضای با تجربه تر که خود بسیاری از موانع زندگی را با حفظ پاکی پشت سرگذاشته اند اکثراً از درمیان گذاشتن تجارب خود و همچنین ارائه حمایت خرسند خواهند شد. لذتی که با کمک به یک معتاد دیگر حاصل میشود صرفا به خاطر اینکه ما به مقطع پاکی فلان سال رسیده ایم خاتمه پیدا نمی کند.

آموختن خوداتکایی بدین معنا نیست که چالشهای زندگی به یک تلاش یک نفره تبدیل میشوند، با تمرین فروتنی ما محدودیتهای خویش را می آموزیم حد و مرزهای سالم ایجاد میکنیم و سفرمان را به جهانی نوین که منجر به توسعۀ نقاط قوت مان می گردد آغاز میکنیم.

 امروز طرز تفکر قدیمی ام را به چالش میکشم و خواهان دانستن تجارب عضو دیگری گردیده و خود را پذیرای دریافت کمک و حمایت از او مینمایم.

معتادان گمنام افغانستان

قابل اتکا بودن و انتظارات معقول

۵ قوس ( آذر ماه )

ما به گروه خانگی خویش متعهد میگردیم و زمانی که غایب هستیم دیگر اعضا دلشان برای ما تنگ خواهد شد.

 * پمفلت شماره ۲، گروه گروه خانگی* فقط برای امروز ۴ قوس (آذر ماه) مراقبه

        

 وقتی مصرف میکردیم قابل اطمینان بودن برای ما به اندازه شیر مرغ نایاب بود و فقط زمانی که به دنبال چیزی بودیم طبق میل خودمان سرقرار حاضر میشدیم. ممکن بود که در روزهای تولد خویش یا تعطیلات آخر سال درخانه مان حضور یابیم و بلافاصله پس از دریافت هدایای خود آنجا را ترک کرده و آنها را به فروش رسانیم. شاید متعهدانه در محل کارمان حاضر میشدیم تا از دخل مغازه دزدی کنیم و یا داروهای بیماران را برای خود برداریم. درنتیجه، لذتی که در گذراندن وقت با خانواده و دریافت مزد روزانه برای انجام یک کار صادقانه در روز وجود دارد را هرگز نچشیده بودیم،درک این واقعیت که اینگونه زندگی کردن در بهبودی برای ما کارآیی ندارد، نیاز به پاکی چندانی نداشت و این ایده که میتوانیم پاک زندگی کرده و از یک زندگی باثبات و شاد لذت ببریم برایمان الهام بخش بود،ما متوجه شدیم که قابل اتکا بودن، بخش مهمی از عضو مسئولیت پذیر و سازندهای اجتماع بودن را تشکیل میدهد. برای بسیاری از ما قابل اتکا بودن با پیدا کردن یک گروه خانگی و گرفتن اولین خدمت مان شروع می شود، که پس از آن حداکثر سعی مان را به کار میگیریم تا نسبت به آن اعتمادی که به ما شده است مسئولیت پذیر باشیم، همانطور که یک عضو مشارکت می کرد: “جهت وفادار بودن به اعتمادی که به من شده راهنمایم به من گفت که باید قابل اتکا بودن را بر جذب اعتماد مقدم بدانم.همانطور که به من پیشنهاد شده بود یاد گرفتم در محل حاضر شوم و به آنچه که قول داده بودم عمل کنم، با و فاکردن به عهدمان ما اصل قابل اتکا بودن را تمرین نموده و شالوده ای را برای درستکاری بنا میکنیم. به عنوان اعضای یک گروه ،خانگی قابل اتکا بودن ما را به سرمایه هایی حقیقی تبدیل ميکند. اعضای یک گروه خانگی ورای وظایف خاصی که انجام میدهند به فضای بهبودی ثبات می بخشند. در بعضی جلسات ما از برخی از اعضا به عنوان عضو دائمی یاد میکنیم. یکی از اعضای یک گروه خانگی چنین توضیح میداد، ایرادی” ندارد که فکر کنید ما همیشه در این جلسه هستیم و خواهیم بود،چرا که ما به همین دلیل اینجا هستیم. ما مثل شمعی هستیم که محض احتیاط برای روز مبادا نگاه داشته شده ایم و حضور داریم تا در صورت نیاز با ایجاد نوری کم خلق و خوی جلسه را تنظیم کنیم. 

 

امروز به گفته هایم عمل میکنم،در محل حاضر میشوم و آنچه را که از من انتظار میرود ،درخانه، محل ،کار ،جامعه و جلسات به انجام میرسانم. 

معتادان گمنام افغانستان

تمرین بخشش، رنجش های گذشته

۴ قوس ( آذر ماه )

 بخشش از اقدام به عمل و تصمیم تشکیل میشود. ما به بخشوده شدنهای زیادی نیاز داریم و در عین حال فرصت بخشیدن دیگران را نیز پیدا خواهیم کرد. 

   * پاک زیستن فصل ۷ ، “عشق”*فقط برای امروز ۳ قوس (آذر ماه) بهبودی همراه با شکرگزاری

            

 کارکرد ۱۲ قدم NA به ما می آموزد برای خودمان تصمیم بگیریم و آگاهانه عمل کنیم. ما دیگر اجازه نمیدهیم شرایط موجود و بیماریمان کلیه اعمالمان را کنترل کنند،تصمیم میگیریم بخشش را تمرین کرده و سعی نکنیم بیش از اندازه راجع به اینکه آیا عزیزانمان ما را میبخشند یا آنها درچه مقطعی ما را خواهند ،بخشید نگران باشیم، چرا که ما تقریباً همیشه رفتارهای بدی داشته و خسارت وارد کرده ایم، ما برروی چیزهایی که میتوانیم کنترل کنیم تمرکز نموده و کارهای لازم را به منظور بخشیدن خودمان و دیگران انجام میدهیم. خدمت کردن در انجمن فرصتهای زیادی را برای به کار گرفتن این اصل روحانی برای ما فراهم مینماید. همچنان که در کنار اعضای دیگر خدمت میکنیم تقریباً به طور یقین و وقت و بی وقت با یکدیگر در میافتیم، ولیکن اکثر اوقات میتوانیم اختلافهایمان را کنار بگذاریم و برای حمایت از معتاد در حال عذاب متحد شویم، اما تمرین اتحاد نیازمان به بخشیدن را از میان بر نمی دارد،یکی از اعضا میگفت علیرغم تظاهر به داشتن اتحاد، هنوز هم رنجش را با خود حمل میکردم،اما متوجه شدم که اگر بعضی از هم خدمتی هایم را ببخشم خدمت کردن در کنار آنها میتواند خوشایندتر باشد، بسیاری از ما به نوبۀ خویش برروی سکوی شعار دهندگان رفته و آنچه را که طبق باورمان بهترین موضع برای NA میبود را بر زبان آورده ایم،بنابراین باید بتوانیم آنهایی را که با شور و اشتیاق افراطی کارهای سابق خود را انجام میدهند را ببخشیم. به جای آنکه بدترین و زننده ترین لحظات یکدیگر را ثبت کنیم میتوانیم تصمیم بگیریم تمرکزمان را برروی کارهای مثبت یکدیگر معطوف نموده و زاویه دیدمان را بر طبق هدف والاترمان تغییر دهیم، هیچ یک از ما کاملاً خوب یا کاملاً بد نیستیم و با تمرین بخشش به خود و دیگران اجازه انسان بودن می دهیم. مطمئناً همه ما مرتکب اشتباه خواهیم شد ولیکن نیاز نداریم که توسط بدترین لحظات مان تعریف شویم، با تمرین بخشش میتوانیم تمرکزمان را تغییر داده و از آن نیرویی که هر یک از ما به گروه میآورد قدردانی کنیم. 

 

امروز من انتخاب میکنم بخشیدن را تمرین کنم. بعضی از رنجش های گذشته را بررسی میکنم و در رابطه با هر مسئله ای که حل و فصل نشده اقدامات مثبتی را انجام میدهم و هرگونه احساس منفی را که ممکن است نسبت به کسی یا چیزی داشته باشم رها میکنم، اکنون دیگران را همانطور که هستند میپذیرم. * بخشش*

معتادان گمنام افغانستان

مهمان نوازی نقطه مقابل خود محوری

۳ قوس ( آذر ماه )

به سادگی در چشمان یک تازه وارد نگاه کردن و او را در آغوش گرفتن میتواند هم در او و هم در خودمان تأثیر عمیقی بگذارد.

روح سنتها سنت سوم، “اصول “روحانی”بلوغ به قدری فروتنی نیاز دارد ۲ قوس ( آذر ماه )

            

برای آن دسته از ما که عادت داریم برای خانواده ،دوستان و دیگران مزاحمتهای ناخوشایندی داشته باشیم، مهمان نوازی که در NA با آن مواجه میشویم، میتواند غیر منتظره و غیر مترقبه باشد. یکی از اعضا چنین مشارکت میکرد:حتی زمانی که حاضر بودم مواد مصرفی ام را با دیگران تقسیم کنم باز هم آنها نمیخواستند که من در جمعشان حضور داشته باشم، این حقیقتاً در من احساس طرد شدن را به وجود میآورد.” آن مورد استقبال قرار گرفتن خاصی که ما به عنوان یک تازه وارد در NA حس کردیم بسیاری از ما را تشویق میکند تا تلاش کنیم همان حس را در تازه واردان دیگر به وجود آوریم. یک معتاد چنین نوشت در اوایل” بهبودی از راهنمایم پرسیدم چگونه میتوانم عضو یک گروه خانگی شوم و او گفت که برای شروع میتوانم مطمئن شوم هیچکس آن جلسه را با احساس اینکه به او خوشامد گفته نشده ترک نکند، عمل خوشامدگویی به دیگران برروی ما نیز تأثیر عمیقی میگذارد، برای افرادی که خودمحوری گرایش دارند کنار گذاشتن خواسته ها ،نیازها و احساسات خویش هرچند برای مدتی کوتاه که منجر به اهمیت دادن به احساسات دیگران گردد، میتواند بسیار التیام بخش باشد. حس توجه و نگرانی ما گسترش مییابد و به ما امکان میدهد متوجه شویم که چه کسانی در اطراف ما هستند و چه احساسی دارند. همانطور که بسیاری از ما شنیده ایم، ما با انجام کارهای سالم و مثبت عزت نفس پیدا میکنیم . ما برای اینکه کمک کنیم معتادان ،نگران پر از ترس و طرد شده شروع به داشتن حس آرامش ایمنی و مورد استقبال قرار گرفتن در NA بنمایند، نیاز به انجام کارهای زیادی نداریم – و انجام چنین کارهایی پاداشهای قیاس ناپذیری را نصیبمان مینماید. 

 

 زمانی که به دیگران خوشامد میگویم، احساس تعلق و متصل بودنم به NA در حد قابل ملاحظه ای افزایش مییابد. امروز فعالانه تلاش میکنم تا درکسی احساس مورد استقبال قرار گرفتن ایجاد کنم. مهمان نوازی

معتادان گمنام افغانستان

بلوغ به قدری فروتنی نیاز دارد

۲ قوس ( آذر ماه )

انجام کار درست زمانی که کسی نگاه نمیکند و ما را تحت نظر ندارد یک نوع خدمت به باورها و اعتقاداتمان است. بعضی از ما آن را درستکاری می نامیم قدم ششم آن را شخصیت و منش میخواند. نامش را هر چه که بگذاریم این عمل نظم و انضباطی است که از آن طریق پایه و اساس و رشد خود را شکل میدهیم.

     * پاک زیستن فصل ٦، “تعهد”*روبرو شدن با زندگی توام با شهامت ۱ قوس ( آذر ماه )

           

 درستکاری، شخصیت، انضباط و بلوغ از کلماتی هستند که در اعتیاد فعال به ندرت در رابطه با مابه کار گرفته میشدند،به استثنای مواردی که ما را به نداشتن چنین در رابطه با خصوصیاتی متهم میکردند. 

با وجود اینکه بسیاری از اعضای NA به هیچوجه تمایل ندارند که مرکز توجه باشند تعداد مشابهی از اعضا جلوی دوربین رفتن و روی صحنه بودن را خیلی دوست دارند و یا حداقل دوست دارند پستهای خدماتی را که منجر به دیده شدن و تأییدشان می گردد را بر عهده گیرند. در طی مسیر بهبودی ما فرصتهای بسیاری برای تجزیه تحلیل انگیزه های مان خواهیم داشت. شاید بخواهیم به عنوان انجام یک کار ،عملی این واقعیت را اذعان کنیم که اعتیاد فعال ندامتهای زیادی را در ما باقی گذاشت و ما نسبت به بسیاری از کارهایی که انجام دادیم و یا ندادیم احساس شرم میکردیم،در بهبودی ما فرصت آن را داریم که کارهای زیادی را انجام دهیم – در NA در محل کارمان و در زندگی خانوادگی مان – زیرا نیاز است که این کارها انجام شوند، پایبندی به آن حس مفید بودن و وجدان کاری – به جای توجه طلبی و مرا ببینید” – نشانه دهنده بلوغ و درستکاری و درعین حال انضباط و شخصیت است. البته اگر خدمتی داریم که به طور مرتب و به بهترین نحو و شاید با اعمال خلاقیت خاص خودمان انجامش میدهیم شاید تلاشهایمان به طوری مثبت مورد توجه قرار بگیرد و تحت این شرایط قبولِ قدردانی دیگران نیز نشانه ای از بلوغ است. ما مجبور نیستیم الزاماً انجام خدماتمان را طوری برنامه ریزی کنیم که هیچکس آن را نبیند. چنین کاری افراط در گمنامی محسوب ميگردد. به همین ترتیب ما نیاز نداریم که به دلیل انجام کار درست مهارتها و استعدادهایمان را پنهان کنیم. ما توانایی های خود را پذیرفته و به کار می گیریم تا بتوانیم پاکیمان را حفظ کرده و کمک کنیم دیگران نیز پاک بمانند.

امروز تصمیم میگیرم اجازه دهم خدمات من دردنیا خود را نشان دهند. ایرادی هم ندارد اگر که این خدمات فقط به خود من ثابت شوند. و اگر دیگران متوجه شدند و قدردانیشان را به زبان آوردند من با متانت آن را میپذیرم. 

معتادان گمنام افغانستان

روبرو شدن با زندگی توام با شهامت

۱ قوس ( آذر ماه )

ما شهامت، پیروی از قلب خود،گوش کردن به صدای درونمان، خلاقیت، تعهد،کاوش و زندگی کردن را پیدا میکنیم.

*پاک زیستن فصل ۳، اعمال خلاقانه روح”فقط برای امروز ۱ قوس (آذر ماه) ابتدا پایه و بنیان

          

 امتحان کردن راه زندگی به روش NA نیاز به شهامت دارد. چه برای اولین بار و چه برای چهاردهمین بار وارد شدن به اولین جلسۀ NA – یا به اولین جلسه مان پس از یک لغزش یا بازگشت به جلسه بعد از مدتی غیبت – نیاز به عزمی راسخ دارد که این خود تنها شروع کار است، بعد از قطع مصرف و کمرنگ شدن وسوسه مان دشواریهای زندگی آنطور که هست ما را وادار میکند که دوباره و دوباره شهامت به خرج دهیم. باعث خوشحالی است که زندگی به روش NA جرأت و ابتکار لازم را برایمان فراهم میکند تا بتوانیم علی رغم چالشهای زندگی ثبات قدم داشته باشیم و به راهمان ادامه دهیم،ما دوستی های پایداری را بنا میکنیم از همسفرانمان می آموزیم و شهامت مورد نیاز را برای فائق شدن بر چالشهای روزانه از آنها دریافت میکنیم، البته نشریات NA هم میتواند منبعی از شهامت باشد،هر یک از ما میتوانیم درک خودمان را از معنی نهفته در خطوط نشریات و همچنین از سؤالهای دشواری که ممکن است از خودمان بکنیم داشته باشیم،درحالیکه تعمق نموده و آن خرد جمعی ای را که در نشریات مان یافت میشود به کار میگیریم جرات پیدا میکنیم که کاملاً خودمان باشیم و از نیروی برترمان توانایی بگیریم،ما میتوانیم به کمک شالوده مستحکمی که در بهبودی بنا نموده ایم با شهامت و اعتماد به نفس از میان دنیا عبور کنیم. البته ممکن است در بعضی مواقع فرصتهای موجود برای چنین کاری را رد کنیم. یکی از اعضا چنین مشارکت میکرد: زمانی که نگاهی توام با ترس داشته باشم تمرکزم به توانایی بالقوه ام در شکست خوردن یا طرد شدن معطوف میشود، من از شروع نمودن یا خاتمه دادن به یک رابطه و بیان احساساتم و در کل از دیده شدن وحشت داشتم، هیچ تمایلی برای بودن خود واقعی ام نداشتم و هزینه نداشتن این شهامت را نیز پرداخت کردم،در تلاش خود برای اجتناب از درد،فرصتهای شاد بودن را از دست دادم. این راهی برای زندگی نیست. سرمشق دیگران و ایمان ما به نیروی برتر به ما انگیزه میدهد تا با وجود داشتن عدم اطمینان، با شهامت زندگی کنیم. زندگی پرمخاطره است و مسائل همیشه به نفع ما نیست، همان گونه که یک معتاد مشارکت میکرد من عزيز دردانه خداوند نیستم و جواب دعاهای من همیشه مثبت نیست. اما حتی وقتی مسائل بر وفق مراد من پیش نمی رود باز هم من با شهامت به راه خود ادامه میدهم، دانستن اینکه شما اعضا در هنگام نیاز در کنار من هستید کمک بزرگی است. ما جرأت رویا پردازی داریم – تلاش و شکست و دوباره تلاش کردن.

 اگر من ریسک نکنم همه چیز به خطر خواهد افتاد امروز شهامت مورد نیاز را فراخوانده و با ایمان گامهایی بزرگ یا کوچک برخواهم داشت. 

معتادان گمنام افغانستان

‍ بصیرت و وجدان گروه

۳۰ عقرب ( آبان ماه )

 ما اعتماد میکنیم و از درک و شعور خود استفاده میکنیم از طریق زندگی با دیگر معتادان در انجمن ما یاد میگیریم که با درایت و با بصيرت باشيم.

  * اصول راهنما، سنت دو پیشگفتار *فقط برای امروز ۲۹ عقرب (آبان ماه) دستیابی به احساس رضایت

           

 برای تمرین و کارکرد سنت دو،اصل روحانی بصیرت – قضاوت درست – نکته اصلی است. در بهبودی شخصی، ما روی ایجاد یک وجدان راهنما در تصمیم گیری خودکار می کنیم که به ما کمک میکند تا رمزگشایی کنیم که چه چیزی برای ما خوب است و چه چیزی نیست. بسیاری از ما صدایی که در سرمان خوب را از بد تشخیص میدهد، را به عنوان وجدان میشناسیم خیلی های دیگر میگویند که این کار نیروی برتر مهربان ما است. ما این آگاهی را به گروههای خود میآوریم و سعی میکنیم در انجمن و با یکدیگر آن را تمرین کنیم. بصيرت وجدان گروهی در عمل است، استفاده از آن نیاز به عقل سلیم و تجربه دارد و اینکه امیدوار باشیم که نظرات خود را درباره واقعیت و آنچه اهمیت دارد شفاف بیان کنیم، برخی از گروههای ما در طول زمان اعتماد و وجدان جمعی را توسعه میدهند، اما ما باید با رشد اعضا، روشن بینی خود را حفظ کنیم، برای تداوم عمل خود در سنت ،دو به ،اتحاد ،ایمان حسن نیت و حتی اعتماد بیشتر نیاز داریم. وقتی صحبت از اعتماد میشود بصیرت به ما کمک میکند تا خدمتگزاران مورد اعتماد خود را انتخاب کنیم و ما را در تلاش برای قابل اعتماد بودن در حین خدمت راهنمایی ميکند. ما اساسنامه هایی درست میکنیم که ویژگیهای ترجیحی را برای پستهای خاص در گروههای ما مشخص ميکنند. اینها ممکن است به روند کار کمک کنند، اما کل کار یا کامل نیستند، شرایط دیگری نیز وجود دارند که نمیتوان آنها را روی کاغذ آورد، در حالیکه هنوز نیاز است تا ما برای منافع مشترک آنها را در خدمت خود به کار گیریم که احتمالاً در تصمیم گیریهای ما نیز نقش دارند، ما به دوستان همدرد خود گوش میدهیم که شرایط خود را برای یک پست خدماتی بیان میکنند، ما در مورد ظرفیت یکدیگر جهت رهبری مؤثر از قوه تشخیص و بصیرتی که از طریق وجدان گروهی ما بیان میشوداستفاده میکنیم

تا استعداد را با وظیفه مطابقت کنیم. به عنوان خدمتگزاران مورد اعتماد به ما اعتماد شده است تا به نیازهای گروه و NA به عنوان یک کل خدمت کنیم، نه به نفس ،خود یا نظرات فردی و نتایج دلخواه مان، برای اینکه رهبران خود را تحت نظارت داشته باشیم ما چشم و گوش یکدیگر میشویم و به نقاط کور یکدیگر نور میتابانیم و وقتیکه با دقت گوش نمیدهیم صدا را بلندتر میکنیم. 

من متعهد به خدمت به یک هدف بزرگتر هستم. هدف من این است که این کار را با قضاوت خوب انجام دهم وجدان خود را دعوت کنم تا به گروه کمک کند و نتیجه را بسپارم.

معتادان گمنام افغانستان

شوخ طبعی به عنوان تمرین تسلیم

۲۹ عقرب ( آبان ماه )

یکی از هدایای بهبودی به دست آوردن مجدد حس شوخ طبعی است. 

پاک زیستن فصل ۷ ، تمرین اصل روحانی

 تسلیم در طول زندگی. *فقط برای امروز ۲۸ عقرب (آبان ماه) زبان همدردی

       زمان مصرف همه چیز به اندازه مرگ و زندگی برای ما جدی بود – آن سبک زندگی برای گرفتن و مصرف کردن مواد و یافتن راهها و روشها برای مصرف بیشتر! بعضی از ما وقتی برای اولین بار به NA ،آمدیم احساس میکردیم سالها است که نخندیده ایم، برخی دیگر تجربه خندیدن زیاد را بیرون از اینجا داشته ایم – البته خنده هایی که مستقیم به خود ما بود. رفقای ما مسخره مان میکردند، چقدر لاغر شده ای” و یا ” کمی جنبه شوخی داشته باش. 

در حالی که اتفاقات واقعی دوران مصرف ما تغییر نمیکنند اما رابطه ما با آنها نسبت به رشدمان در بهبودی متحول میشود. ما دوستان همدرد خود در NA را میبینیم که نسبت به گذشته خود شوخ طبعی پیدا کرده اند و ما هم شروع به روشن کردن نقاط تاریک گذشته خود میکنیم. کارکرد ،قدمها فهرست بلند و بالایی از نواقص ما را آشکار میکند که امروز همچنان فعال هستند و اینکه وقتی از روی کمبودهای خود برای بار چندم عمل میکنیم (بالاخره) میتوانیم به آن بخندیم که خود شیوه ای است برای آنکه خود را سرزنش نکنیم و از جایگاه فعلی خود راضی باشیم، شوخ طبعی راهی برای شناسایی ارتباط و ابراز همدلی و بخشش برای دیگران و همچنین خودمان است. شوخ ،طبعی تمرین تسلیم شدن است. برای بسیاری از ما شوخ طبعی نیز میتواند خطرناک باشد.این یک ترفند است که ممکن است از آن برای فرار از احساسات خود یا اجتناب از واقعی بودن در روابط خود استفاده کنیم. ما گاهی از آن برای کوچک کردن دیگران و حتی خودمان استفاده میکنیم. شوخ طبعی برای مَذمت خودمان در جاهایی خوب است ولی مسخره کردن خودمان باعث احساس شک و تردید نسبت به خود میشود، بعضی از ما برای بقای خود در زندگی بیرون از انجمن از شوخ طبعی بهره بردیم،اما در بهبودی ما دیگر در آن چرخه مرگ و زندگی قرار نداریم، همانطور که از طریق کار کردن برنامه خود و دریافت نظرات از راهنمایمان و دیگرانی که به آنها اعتماد داریم از این مسائل آگاه تر میشویم ممکن است رابطه ما با شوخ طبعی تغییر کند. در حالت ایده آل حس شوخ طبعی که در بهبودی به دست می آوریم نسبت به حسی که با آن وارد برنامه شدیم کمتر توأم با تاسف به حال خود، تدافعی و یا پرخاشگرانه است و ما بالاخره میتوانیم نفس بکشیم زیرا مانند گذشته خودمان را جدی نمی گیریم. 

 

 من امروز سعی خواهم کرد آسوده خاطر باشم. من میتوانم بدون اینکه خود را تحقیر کنم به خودم بخندم و همین کار را نیز با همدردهای معتاد خود انجام دهم، اگر اندکی عشق، احساس و شوخ طبعی داشته باشم. 

           شوخ طبعی

معتادان گمنام افغانستان

التیام با هم دلی

۲۸عقرب ( آبان ماه )

یکی از منافع کمک به دیگران این است که در مییابیم حتی دردناک ترین تجربیات ما میتواند به دیگران کمک کند.

* پاک زیستن فصل ۱، دردهای فراینده*فقط برای امروز ۲۷ عقرب (آبان ماه) خودیابی

           

 پاک بودن ما را در برابر مشکلات زندگی مصون نگه نمیدارد خوشبختانه ما مجبور نیستیم خود سکان زندگی را در دست بگیریم، هنگامی که ما درخواست حمایت می کنیم به مردم اجازه میدهیم در کنار ما باشند، شاید به بزرگترین منبع انجمن دسترسی پیدا میکنیم اگر سن پاکی و دیگر موفقیتها باعث دوری ما از این داشته و موهبت شده است، سختیهای زندگی میتواند هشداری ملایم باشد تا ما را به سمت دیگران سوق دهد. وقتی ما شهامت خود را جمع کرده تا درخواست کمک میکنیم، جامعه NA ما آماده پاسخ به درخواستمان توسط همدلی هست داشتن کسی که به او تکیه کنیم کمک می کند، در حالیکه ما با احساساتمان کنار می آییم در کنار ما باشند، وقتی یک پا را جلوی پای دیگر میگذاریم تشویقمان کنند و در حالیکه التیام می یابیم و دوباره به گروه برمیگردیم تا شروعی دوباره داشته باشیم با ما همدلی کنند. دوستان ،همدرد اصرار ما را برای فرار یا یافتن تسکین موقت با استفاده از مواردی مانند غذا، رابطه جنسی و یا خرج کردن افراطی درک میکنند. ما میتوانیم با آن رفتار اجباری که باعث در خود فرو ،رفتن کنترل شدید اوضاع یا استفاده از دیگر نواقص شخصیتی جهت مدیریت مشکلات و احساساتمان میشود همذات پنداری کنیم. ما هم دلی میکنیم چون خود نیز از لحاظ عاطفی در همان شرایط قرار داشته ایم – یا حداقل همان حولي بوده ایم. ما میتوانیم عمیقاً با هم ارتباط برقرار کنیم و بار غمها و دردهای عاطفی یکدیگر را سهیم شویم، حتی اگر تجربه مستقیمی در مورد اتفاق خاصی که در زندگی یکی از اعضا پیش آمده نداشته باشیم همه ما ظرفیت گوش کردن یا همراهی با او توسط کمک در آشپزی یا نگهداری بچه هایش را داریم، گاهی اوقات یادآوری اینکه پس از باران آفتاب خواهد شد به ما کمک میکند روز را سپری کنیم. وقتی با یک معتاد در درد شریک میشویم میتوانیم از خودمان بیرون بیابیم. هم دلی که ما تجربه میکنیم باعث ایجاد هویت، قدردانی و داشتن دیدگاه میشود.

ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر هم برای کمک کننده و هم کمک ،گیرنده سودمند است – و ما این را خوب میدانیم چون در هر دو جایگاه بوده ایم. 

نظر یکی از اعضا در مورد مشارکت یک عضو دیگر این موضوع را اینگونه نشان میدهد یک نفر به من گفت که مشکلات به من توانی را که در پایان راه نیاز دارم میدهد این توان را شما به من می دهید و وقتی تجربه من به شما کمک کرد در سطح كاملا جديدى التیام پیدا کردم، تماس شما برای من مانند یک حکم الهی بود.

عمق هم دلی در NA زیاد است و من به آن رجوع خواهم کرد. امروز من باری که بر دوش دارم را با معتادی دیگر به اشتراک خواهم گذاشت چون میدانم که منبع التیام هر دوی ما خواهد بود.

معتادان گمنام افغانستان