نویسنده: joomir

یافتن وقار در فرآیند

۲۱ اسد ( مردادماه )

 

بیداری روحانی یک فرآیند است.شاید هم هدف کلی این فرآیند باشد. ما روح در حال بیداری خود را تقویت میکنیم و درک میکنیم که بالاخره آزاد هستیم تا با وقار، درستی و خوبی زندگی کنیم.

 

پاک زیستن فصل ۳ اعمال خلاقانه روح”فقط برای امروز ۱۲ اسد (مرداد ماه) اعتماد به افراد

 

ما روح هم به تدریج با مصرف مواد مخدر همانطور که بیماری ماگسترش می یافت روح ماهم به تدریج تحلیل میرفت ما باورهای خود را به مصالحه میگذاشتیم و هر کسی که سر راه نقشه های خودسرانه ما قرار میگرفت را از سر باز میکردیم، سفر ما از ناامیدی تا بیداری روحانی مان مسیری طولانی است، که برای هر یک از ما داستانهایی دارد، ممکن است ابرهای صورتی برای مدتی از ما در برابر ناملایمات دردناک زندگی، بدان گونه که هست محافظت کنند اما واقعیت دیر یا زود خود را به ما نشان خواهد داد. بالاخره ما با مرگ کسانی که به ما نزدیک هستند روبرو میشویم و یا با داشتن سالها پاکی در بحران یک جدایی دردناک قرار میگیریم، هر یک از ما به شیوه ای متفاوت با درد فقدان برخورد میکنیم اولین واکنش ما میتواند انکار درد باشد، و آرامش را در غذا خوردن، رابطه گذاشتن و یا بازیهای مختلف جستجو کنیم بعد از مدتی ما یاد میگیریم تا به نیروی برتر از خود و یا گروه حمایتیمان تکیه کنیم تا ما را از میان احساسات خرد ؟ کننده عبور هنگامی که رها میکنیم و تسلیم این فرآیند میشویم روح ما برای بیداری آزاد میشود. وقار به ما می آموزد تا اجازه دهیم مسائل به طور طبیعی روند خود را طی کنند و ما از تو هم کنترل رها باشیم ما باید کمتر روی نتایج سرمایه گذاری کرده و در عوض سعی کنیم تا اراده خود را در راستای نیت خیر قرار دهیم. ما افکار خود را بر روی امکانات موجود بازنگه میداریم و به فرصتها توجه میکنیم و در عین حال متوجه درهای بسته هم هستیم. ما در لحظه زندگی میکنیم و از آزادی که نتیجه وقار ،است لذت .

 

 

من توقعات خود را رها میکنم و از روشنی لحظه حال لذت میبرم من به خودم اجازه خواهم داد تا برای ارتقا سفر روحانی خود در لحظه باشم و از فیضزندگی فقط برای امروز لذت ببرم.

وقار

معتادان گمنام افغانستان

هماهنگی علیرغم تناقض

۲۰ اسد (مردادماه )

 

وقعی که توازن و هماهنگی با دنیا را در زندگیمان تمرین میکنیم درایت بیشتری در انتخاب مبارزات زندگی نیز پیدا میکنیم یاد میگیریم که چه مواقعی با استفاده از انرژی خود باعث تغییر شویم و چه مواقع می لازم است تا رها کنیم.

 

پاک زیستی، فصل ۳، بیداری روحانی مان”روشن بینی و روحانیت ۱۳ اسد( مردادماه )

 

 

حق انتخاب برای بسیاری از ما در بهبودی مفهوم جدیدی است. بهبودی به ما امکان می دهد تا انتخابهای سالم برای خود داشته باشیم و عواقب آنها را در مورد همه کسانی که شامل این انتخابها میشوند در نظر بگیریم ما متوجه میشویم که مرکز جهان نیستیم و تلاش میکنیم تا حسن نیت را در همه امور تمرین کنیم هنگامی که احترام متقابل را سرلوحه ارتباطات خود با دیگران قرار میدهیم زندگیمان با دنیای اطرافمان به سادگی هماهنگ میشود. احتمالاً ما عادت نداریم بدون بدخلقی، عدم موافقت خود را ابراز کنیم اما بتدریج میتوانیم منافع این رویکرد را دریابیم.

زمانی که ما درگیر زندگی ،هستیم ناگزیر با مخالفتها و تناقض های زیادی روبرو میشویم در ،بهبودی ما یاد میگیریم که در رویارویی ها به شکلی متفاوت از گذشته عمل کنیم هیچ یک از ما نمیخواهیم با پاک شدنمان تبدیل به پادری برای دیگران شویم برای همین هم یاد میگیریم تا از حق خود دفاع کرده و برای خواسته هایمان به روشی روحانی بجنگیم.

ما با تمرین در انجام کارهای خود کمتر دچار اجبار میشویم و در طی زمان تصمیم میگیریم تا انرژی خود را صرف چه کارهایی کنیم یکی از اعضا درباره اینکه چطور افکار خود را زیر سوال برده اینگونه میگفت: آیا این مسئله ای که من برایش میجنگم یک اصل روحانی است با تعصب من است؟ آیا نیاز هست بجنگم یا باید رها کنم؟ ما از اشتباهات خود و دیگران درس میگیریم و بیش از پیش به پیشنهادات اعضای گروه حمایتی خود توجه میکنیم ما با رشد ،خود ارزش زمان را درک میکنیم، فقط با ۲۴ ساعت در هر روز ما انتخاب میکنیم که راه خود را در عبور از کشمکش،ها به گونه ای پیدا کنیم که حرمت ما حفظ شود و هماهنگی را تقویت کند.

 

 

وقتی تصمیم میگیرم چگونه وقت و انرژی خود را صرف کنم نفس عمیقی میکشم

امروز واکنشهایی را انتخاب خواهم کرد که حرمت من و اطرافیانم را حفظ کند

 

 

هماهنگی

معتادان گمنام افغانستان

تمایل و فروتنی با هم

۱۹ اسد ( مرداد ماه)

 

ایجاد تعادل بین تمایل و فروتنی به این معنی است که قادر هستیم برای کاری که توانایی انجامش را داریم آماده شویم و در همان حال وقتی نیاز به کمک داریم به راحتی به آن اقرار کنیم.

 

اصول راهنما، سنت هشت اصول “روحانی”تغییر انگیزهها فقط برای امروز ۲۰ جوزا ( خرداد )

 

بهبودی فرصتهای زیادی را در اختیار ما میگذارد تا نگاهی واقع بینانه به خودمان داشته باشیم. هنگامی که در قدم یک به عجز خود اقرار میکنیم در قدم سه و هفت درخواست کمک میکنیم و در قدم چهار، شش و ده نسبت به داشته ها و کمبودهای خود آگاهی می یابیم، فروتنی در ما عمیقتر میشود، ما به طور مداوم و با تشخیص اینکه چه کارهایی را میتوانیم و چه کارهایی را نمیتوانیم برای خود انجام دهیم، تجربه کسب میکنیم.

گاهی اوقات ما از نقاط قوت خود بهره میبریم و یا تواناییهایمان را توسعه میدهیم. بقیه اوقات هم محدودیتهای خود را می پذیریم، هنگام تصمیم گیری در مورد آنچه که میتوانیم به طور واقع بینانه به تنهایی انجام دهیم سنت هشت به ما یادآوری میکند که فروتنی و احتیاط را تمرین کنیم. این نصیحت خوبی برای گروهها و ساختارهای خدماتی است و همینطور در زندگی شخصی ما کاربردی یکسان دارد. همانطور که سنت هفت پیشنهاد میکند ما تلاش میکنیم متکی به خود باشیم ولی این به این معنی نیست که ما برای خودمان کافی هستیم، در NA و در خانه، فروتنی به ما کمک میکند تفاوت را تشخیص دهیم اگر بخواهیم پیام NA را به طور گسترده در دسترس همگان قرار دهیم، اغلب باید وظایف و برنامه هایی را اجرا کنیم که نیاز به صرف زمان بیشتری دارند و یا باید تواناییهای خود را تخصصی تر کنیم. ما میتوانیم کارمندان مخصوصی را برای بسیاری از کارها در NA از چاپ راهنماهای جلسات گرفته تا تصحیح و پیمایش قوانین تجارت بین المللی استخدام کنیم وقتی نوبت به نشان دادن قابل اتکا بودن NA و گسترش دسترسی به پیام نجات ما میرسد عاقلانه است که از کمک استفاده کنیم. بسیاری از ما وقتی کارکرد اصول NA در خدمات را میبینیم یاد میگیریم تا از آنها در زندگی شخصی خود نیز بهره ببریم. یکی از اعضا یادآوری میکرد: من میخواستم به جای هزینه کردن برای یک لوله ،کش خودم شیری را که چکه میکرد، تعمیر کنم. همسرم به من یادآوری کرد که بارها در تعمیرات خانگی تلاش بیهوده ای داشته ام و هیچ کدام درست از آب درنیامده است. اگر میخواهم تعمیرکار سرخود ،باشم یا باید وقت بگذارم و به یک کلاس آموزشی بروم و یا از یک دوست کمک بخواهم. اما وقتی شیر در حال چکه کردن است، فقط لازم است تا با یک لوله کش واقعی تماس بگیرم، این یعنی تمرین تمایل، اتکا به خود و فروتنی…. که همگی برای اجتناب از فاجعه ای غیر ضروری به کار می آیند.

 

 

من مجبور نیستم از پس همه کارها بربیایم اگر نیازها و خواسته های من بیش از توانایی من است با تمرین ، فروتنی از دیگران کمک خواهم گرفت.

معتادان گمنام افغانستان

تمرین بردباری و پذیرش خود

۱۸ اسد ( مردادماه )

 

وقتی یاد میگیریم خود رابامهربانی ،بپذیریم میتوانیم به دیگران نیز با همین قلب پذیرا و صبور نگاه کنیم.

 

فقط برای امروز ۷ مرداد * توقعات”فقط برای امروز ۷ اسد (مرداد ماه) توقعات

 

کار کردن برنامه NA نیاز قابل توجهی به پذیرش خود دارد و ما به آرامی به این سفر ادامه میدهیم هم چنین کارکردن روی خودمان به ما نشان میدهد کسانی که ما کمتر قادر به تحملشان هستیم جزو بهترین معلم های ما هستند درست مثل ما آنها هم مستحق پذیرش و هم دلی هستند. بین پذیرش خود و مدارا کردن در برابر کسانی که ما را آزار می دهند یک رابطه دو طرفه برقرار است یک واقعیت تلخ وجود دارد که ما اغلب ویژگیهایی مشابه با این گونه افراد داریم همانطور که در زندگی لطف و متانت خود را نسبت به این افراد مشکل ساز بیشتر میکنیم اغلب برایمان راحتتر میشود تا با آن بخش نه چندان کامل خود با همان شفقت رفتار کنیم.

 

اما چگونه مدارا جزو اصول روحانی است؟ آیا نباید فقط با عشق بی قید و شرط دیگران را دوست بداریم و بپذیریم؟

یکی از اعضا خاطر نشان میکرد در اوایل بهبودی ام از قبول مدارا کردن به عنوان یک اصل روحانی امتناع میکردم چون وقتی آن را در برابر کسی که همیشه مرا به مرز جنون میرساند تمرین ،کردم هیچ اتفاق روحانی در ذهنم نمی افتاد من میخواستم مستقیم به سراغ پذیرش بروم… یا اینکه چشمانش را از حدقه بیرون بکشم اما حالا مدارا را یک عمل عاشقانه میدانم یکی دیگر از اعضا در این مورد میگفت مدارا در ذهن من مانند یک گذرگاه روحانی است. شبیه یک جایگاه برای استراحت، وقتی یک سفر با چند توقف به سوی مقصد نهایی که پذیرش است پیش رو دارم و سومین عضو هم با شوخی گفت: یا شاید هم یک اصل اشتها آور است که تا رسیدن غذای اصلی که هم دلی ،است تو را نگه دارد و احتمالاً عشق بی قید و شرط هم همان دِسِراست.”

مهم نیست که چگونه آن را تعریف میکنیم مدارا به ما کمک میکند تا با انتظارات غیرواقعی که از رفتار دیگران و شرایط روحانی خودمان داریم مبارزه کنیم. هر طور که آن را تمرین کنیم چه با قلبی باز و یا دندانهایی به هم فشرده به هر حال به ما کمک میکند تا از روی نقص ترس یا خشم عمل نکرده و در برابر کسانی که ممکن است بهبودی شان به قدری که ما فکر میکنیم خودمان بهبودی داریم ،نباشد با بی صبری رفتار نکنیم.

 

 

امروز، هنگامی که مدارا را تمرین میکنم میدانم که به طور مستقیم به میزان پذیرش من از خودم بستگی دارد، من سعی خواهم کرد به دیگران اجازه دهم در جایگاه خود بمانند و تمرکزم را بر روی تغییر خود بگذارم تا آرامش به درونم راه یابد.

معتادان گمنام افغانستان

پذیرش خود به عنوان پروژهای در حال پیشرفت.

۱۷ اسد ( مردادماه )

 

درک روحانی از خویشتن ،پذیری دانستن این است که درد کشیدن و اشتباه کردن عیبی ندارد و ما کامل نیستیم.

 

پمفلت شماره ۱۹ خویشتن ،پذیری راه حل قدمهای دوازده گانهفقط برای امروز ۳ اسد (مرداد ماه) “شکست” قدم دوازدهم؟

–

اعضای NA اغلب میگویند که تغییر” یک فرآیند است نه یک اتفاق – ما نیز متوجه می شویم که این واقعیت دارد وقتی در اولین روزها هفته ها و یا ماه های پاکی خود هستیم همین موضوع میتواند در مورد خویشتن پذیری ما نیز صادق باشد. این حس شهود درونی ما که میگوید ما نیز خوب هستیم میتواند مانند این باشد که انگار از سرمای زیاد وارد محیطی گرم شده باشیم حتی قبل از آن که دوازده قدم را کار کنیم، قدری احساس میکنیم خود را پذیرفته ایم و از آن لذت میبریم هر قدر برنامه NA را کار میکنیم این احساسات در ما عمیق تر و جا افتاده تر میشوند و همراه با ما رشد میکنند.

این تصور که پس از تغییر شرایط بیرونی به طور خودکار به خویشتن پذیری دست پیدا میکنیم اشتباه محض است.

ممکن است ما امیدوار باشیم – بدون هیچ مدرکی که سال جدید اتفاقی جدید شهری تازه و یا رژیمی که اخیراً شروع کرده ایم بتواند برای ما رضایت خاطر به همراه داشته باشد وقتی به ظاهر خود میپردازیم تا آنچه را که در درونمان است را اصلاح کنیم نقشه ما این است که به عنوان فرد بهتری ظاهر شویم که شایسته پذیرفته شدن است. در کمال ناامیدی و درد این نقل قول هم واقعیت دارد که می گوید: “هر جا که بروی باز بیماری با تو آنجا هم هست که به قدر کافی گویا است.

نشریات NA ، جلسات وبه ما کمک میکنند تا دیدگاه بهتری نسبت به خود و زندگیمان پیدا کنیم به جای آنکه صرفاً بر روی خصوصیات تحسین برانگیز خود تمرکز کنیم ما یاد میگیریم تا همه جوانب خود – داشته ها و کاستیها – را پذیرا باشیم.

ما مسئولیت بهبودی خود را قبول میکنیم و از طریق کارکرد ،قدمها به پذیرش دنیای اطراف و درون خود میرسیم ما رازهای خود را آشکار میسازیم و در میابیم که تنها نیستیم، یکی از اعضا نوشته بود حتی در میان کشمکشها و رفتارهای بد این خود ناقصم را همین طور هستم میپذیرم من زخمها و ابزارهای خود را میشناسم من روی تغییرم کار میکنم و حالم خوب است ما ارزشها تغییرات و رشد خود را میپذیریم

 

امروز سعی خواهم کرد کاملاً خود را بپذیرم. من فقط از نقاط قوت و یا ضعف هایم تشکیل نشده ام. بلکه مجموعه ای از هر دو هستم در جاهایی شکسته ام اما از همان نقاط نور به درونم میتابد.

معتادان گمنام افغانستان

عشق بدون شرط برای دوستان معتاد

۱۶ اسد ( مردادماه )

 

 

یکی از اعضا مشارکت میکرد عشق” بدون قید و شرط مانند پذیرش بدون شرط نیست من مجبور نیستم رفتار تو را دوست داشته باشم، اما نه به این معنی که ما یکدیگر را به عنوان انسان قبول نداشته باشیم.

 

اصول راهنما، سنت یک برای گروههااحتیاط کردن در مورد تعهدات مان ۷ اسد ( مردادماه )

 

آه چه خوب که این موضوع مطرح شد. اغلب اوقات ما از خانواده و یا روابطی میآییم که عشق مشروط داشتند.

اگر کاری را درست انجام نمیدادیم و یا خطایی مرتکب میشدیم عشق از ما دریغ میشد. برای بیشتر معتادان پس زده شدن از هر نوعی که باشد غیر قابل تحمل است. وقتی یکی از اعضای NA با کاری که کرده ایم و یا حرفی که زده ایم، مشکل پیدا میکند برای ما نشانه واضحی از بی ارزشی یمان است. حالا دیگر آن شخص دشمن ابدی ما میشود و هر لحظه در حال قضاوت ما است مهم نیست که چقدر ما را به آرامی کنار کشیده و سرزنش کرده ما نمیتوانیم عشقی در این کار احساس کنیم – و حتی نمیتوانیم آن را فراموش کنیم برای همیشه آن عضو قدیمی را به خاطر داریم که ما را در یک جلسه به کناری کشید و گفت: “من خیلی دوستت دارم اما لطفاً میشود که… ” همانطور که گفته شد هیچ فهرستی از قوانین سخت و سریع وجود ندارد که تعیین کند چه وقت رفتار یک عضو در یک جلسه میتواند بازخورد ناخواسته ای به وجود آورد. همانطور که یک معتاد در حال بهبودی میگفت:هر قدر هم که من منزجرکننده بودم اعضا همیشه مرا بغل میگرفتند و به من میگفتند که به جلسه برگرد. در بهترین حالت ما کسانی هستیم که با احترام و مهربانی با یکدیگر رفتار میکنیم زمانی که احساس کنیم رفتاری باعث به خطر انداختن جلسات و یا اعضاء میشود منافع مشترک خود را در نظر میگیریم هنگامی که با عضوی که رفتار غیرقابل قبول مخرب اخلال گرانه و یا خشونت آمیزی دارد، برخورد میکنیم حق همگان را برای بهبودی در نظر میگیریم NA اینجا برای همه معتادان است و تجربه ما نشان میدهد که میتوانیم تقریباً در هر موضوعی از اعضا حمایت کنیم. ظرفیت ما برای دوست داشتن و پذیرش دیگران همان گونه که هستند، بر رشد شخصی ما در بهبودی تأثیر میگذارد، یکی از اعضای قدیمی و مورد اعتماد پیشنهاد میکرد وقتی کسی تو را به مرز جنون میکشاند برایش دعا کن لازم نیست دعا کنی که بلیط او برنده شود، فقط برايش دعا كن”

 

من به خود یادآوری میکنم که همه ما معتادانی هستیم که سعی میکنیم فقط برای امروز پاک بمانیم

من مجبور نیستم همه را دوست داشته باشم اما سعی . خواهم کرد به هر شکل ممکن به همه عشق بورزم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

انضباط روحانی سازنده شخصیت خوب است.

۱۵ اسد ( مردادماه )

 

مهمتر از همه عملکرد خود ما است استفاده مداوم و مستمر از ابزار بهبودی باعث تغییرمان میشود

 

پاک زیستن فصل ۷، “بیداری”، احتیاط کردن در مورد تعهدات مان ۷ اسد ( مردادماه )

 

یکی از اعضا مشارکت میکرد پدر و مادر من از خودشان گذشتند تا در کودکی مرا به یک مدرسه خوب و خاص بفرستند.

آنها از دست من ذله شده بودند و امیدوار بودند این مدرسه بتواند کمی به من انضباط یاد بدهد آنها میگفتند این مدرسه شخصیت مرا می سازد. اما من سرسخت تر و حتی سرکش تر از قبل شدم زمان زیادی طول کشید تا من توانستم جنبه های مثبت نظم و شخصیت را درک کنم اما حالا اینجا هستم و سپاسگزارم که سرکش بودنم در نهایت مرا به اینجا رساند NA چیزی را به من داد که تربیت و تحصیل نتوانست شما ارزش یک انضباط متفاوت را به من نشان دادید یک انضباط روحانی که از طریق آن من به فردی با شخصیت تبدیل شدم امروز این برای من مهم است.” بسیاری از ما با واژه انضباط رابطه خوبی نداریم خاطرات دفتر مدیر یا بدتر از آن را برایمان تداعی میشود ما انضباط را به معنای تنبیه میدانستیم که همین طور هم هست اما تعاریف دیگری نیز دارد که در بهبودی برای ما مناسب تر هستند. انضباط، بعنوان یک اصل ،روحانی هم به رفتارهای خوبی که از بهبودی ما محافظت میکند برمی گردد و هم به خویشتنداری و آرامشی که از انجام این کارها حاصل میشود عملکرد ما در زندگی ،واقعی درست مانند ورزشکاران و نوازندههای موسیقی از تلاش ما همراه با تمرین انضباط سرچشمه میگیرد.

هنگامی که نسبت به حفظ روحانیت خود منضبط باشیم کمتر درگیر وسوسه میشویم و از نواقصمان استفاده میکنیم و بیشتر آمادگی داریم تا به تضمینی که آرام و مداوم از طرف وجدان یا نیروی برتر خود دریافت میکنیم گوش فرا دهیم همانطور که ارتباط آگاهانه خود را ارتقا میدهیم میتوانیم جلوی افراط و تفریط خود را بگیریم و شخصیت خود را تقویت کنیم همانطور که یکی از اعضا میگفت من یک برنامه روحانی روزانه دارم که مواجهه با احساساتم را برایم راحت تر میکند. من میتوانم در مواقعی که لازم باشد خویشتنداری را تمرین کنم زیرا دیگر تحت کنترل وسوسه هایم نیستم.

 

شخصیت من بر اساس انتخاب هایم تعریف میشود عملکرد من نشان میدهد که چه کسی هستم آیا برنامه روزانه فعلی من برای حفظ روحانیت من کافی است؟ چطور میتوانم با استفاده از نظم ،بیشتر شخصیت خود را قوی تر کنم؟ انضباط

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

یافتن هدف در یکدیگر

۱۴ اسد ( مرداد ماه )

 

کمک به دیگران شاید بزرگترین مراد دل انسان باشد و گویا در نتیجه تأثیرگذاری نیرویی برتر بر زندگیمان در ما به ودیعه گذارده شده است.

 

چگونگی عملکرد قدم دوازدهمپذیرش و روابط ۲۳ سرطان (تیرماه)

 

خیلی از ما قبل از پاکی دوست داشتیم به دیگران کمک کنیم، اما با شروع مصرف انجام این کار خیلی سخت بود یکی از اعضا این موضوع را این گونه بیان میکرد دلم میخواست به مردم کمک کنم _اما مغزم هرگز این پیام را دریافت نمیکرد بعضی اوقات در اوایل بهبودی خیلی از ما این تجربه را داشته ایم که یک عضو دیگر با مشارکت ما ارتباط برقرار میکند.

شاید آنها با سر حرف ما را تأیید میکنند و یا وقتی از تفریحات مشترک و یا احساس انزجارمان از فریب و جنون بیماری خود حرف میزنیم آنها هم سرشان را تکان میدهند. ممکن است صدایشان را بشنویم که – همین طور است!” – و یا چند قطره ای اشک بریزند به هر طریق که این همراهی را نشان بدهند آنها میخواهند به ما بفهمانند که میفهمند ما از چه چیزی حرف میزنیم – ما شناخت خود را از بیماری مان، و هم چنین تجربه بهبودی خود را به مشارکت میگذاریم این گونه است که ما پاک میشویم و پاک میمانیم – #ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر# ما تجربه نیرو و امید خود را مشارکت میکنیم همین طور، در چای و قهوه لذت ،پاکی و درد و رنج از دست دادن دوستان هم درد خود شریک میشویم. ما همه اینها را با هم انجام میدهیم در این مسیر خیلی از مواقع هدفمان از حضور در جلسات و با هم بودن به ما یادآوری می.شود شاید وقتی فردی که عضو انجمن نیست از ما میپرسد: “چرا هنوز به این جلسات میروی؟ خودمان هم تعجب کنیم آره واقعاً چرا هنوز میروم؟! و بعد به یاد

میآوریم – ما همه بطور یکسان برای کمک به دیگر معتادان واجد شرایط هستیم و این کمک کردن به ما هدف میدهد و ما را پاک نگه میدارد. هنگامی که ما از یک بحران مانند بارداری ناخواسته والدینی که مبتلا به زوال عقل شده اند، عاشق شدن یا از دست دادن عشق – عبور میکنیم و پاک میمانیم، مطمئناً اولین شخص در جلسه نیستیم که این مسئله را پشت سر گذاشته است، ما راجع به مشکلی که برایمان اتفاق افتاده مشارکت میکنیم بنابراین دیگران میتوانند به ما کمک کنند. بعد از ،آن ما راجع به چگونگی عبور از آن مشکل مشارکت میکنیم و بدین گونه میتوانیم به دیگران کمک کنیم. بله ما چشم و گوش یکدیگر هستیم، بعضی اوقات هم تبدیل به پیش کسوت مربی و خواهر یا برادر بزرگتر یکدیگر میشویم دلیلی برای اینجا بودن ما وجود دارد و این دلیل وجود دیگران است.

 

احساس هدفمندی میتواند آن خلایی را که من سعی کردم با مواد مخدر پر کنم پر کند با مشارکت کردن و کمک به یک معتاد دیگر هدف پیدا خواهم کرد.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

روشن بینی و روحانیت

۱۳ اسد( مردادماه )

 

ایده های تازه نمیتوانند به درون یک فکر بسته راه پیدا کنند.

 

کتاب پایه فصل ۹ فقط برای امروزفقط برای امروز ۱۱ جوزا ( خرداد ) شرکت در جلسات را ادامه بده

 

یکی از اعضا مشارکت میکرد رفتن” به قدم دو با روشن بینی برای من یک چالش واقعی بود. مفهوم نیروی برتری که میتواند سلامت عقل را به ما بازگرداند برای برخی از ما پیچیده است. آن عضو ادامه داد: خدا را شکر که قدم یک آن قدر به من روشن بینی داد که مجاب شوم روش زندگی ام برایم کار نمیکند همان تسلیم مرا برای قدم دو آماده کرد و من به این باور رسیدم که شاید NA برایم کار کند

هر یک از ما به نوعی با معنی “روحانی” نه “مذهبی” در قالب جهان بینی خودمان دست و پنجه نرم می کنیم، کتاب پایه به ما قول میدهد که هیچ شرطی برای یافتن نیروی برتری که خود درک میکنیم وجود ندارد و تجربه ما هم همین را نشان میدهد برخی از ما با اعتقادات عمیق مبتنی بر یک سنت مذهبی به جلسات می.آییم دیگران عقاید غیر مذهبی دارند که ممکن است ما هم به همان اندازه به آن متعهد باشیم. مهم نیست که دیدگاه یا تجربه ما قبل از NA چه باشد به هر حال ما متوجه میشویم که روشن بینی یکی از داشته های است که به ما امکان میدهد ایده هایی را که برای ما جدید هستند، مد نظر قرار دهیم. مهمی در بهبودی ما در مییابیم اگر نسبت به مفاهیم روحانی روشن بین باشیم، ایمان ما غنی تر میشود از ما خواسته نمیشود که ایده های نو را یکجا باور کنیم و یا همانطور که میترسیدیم نیازی نیست تا سیستم اعتقادی فعلی خود را با یک سیستم متعصبانه و از پیش تعیین شده جایگزین کنیم در ،عوض روشن بینی به ما امکان میدهد از تجربیات دیگران بیاموزیم آنچه که برایمان مناسب است را بپذیریم و بقیه را رها کنیم. این فرآیند مانند پیوند زدن به یک گیاه است و قرار نیست گیاهی از ریشه درآورده شود و گیاه جدیدی بجای آن کاشته شود. به جای بسته نگه داشتن ذهنمان بر روی

ایده های نو با روشن بینی میتوانیم آزادانه آنها را محک بزنیم اگر پیوند تازه جان بگیرد ممکن است باعث تقویت باورهای قبلی ما هم بشود اگر نه باز هم ممکن است ایدههای ما را روشن کند. در هر صورت رشد حاصل باز نگه داشتن ذهن است.

 

من به یاد خواهم داشت که وقتی با انعطاف پذیری بیشتر و ذهنی باز به مسائل میپردازم، منافع زیادی برایم ،دارد حتی مسائلی که در مورد جنبه های روحانی بهبودی هستند.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org