حس خویشتن پذیری و احساس تعلق ما ۱۱ حوت ( اسفند ماه )

حس خویشتن پذیری و احساس تعلق ما

۱۱ حوت ( اسفند ماه )

 یاد میگیریم تا خود را بپذیریم و دوست داشته باشیم حتی اگر شبیه افراد اطرافمان نباشیم.

پاکزیستن فصل ۲ رابطه دیگران فقط برای امروز ۱۰ حوت ( اسفند ماه) همه چیز

برای مدتهای طولانی ما ترجیح میدادیم هرکس دیگری باشیم جز خودمان، زیرا در پوست خود احساس راحتی نمیکردیم بسیاری از ما احساس میکردیم که هیچ جا جای ما نیست و زمانی هم که به NA آمدیم همین حال و هوا را داشتیم ما درون خود را با ظاهر دیگران مقایسه میکردیم و به نتیجه معمول میرسیدیم تنها چیزی که مشاهده میکردیم تفاوتها بود و هیچکس را نمیدیدم که ما را داشته باشد. البته منظور این نیست که ما شخصیت و احساسات خود را در کنترل داشتیم. همانطور که در کتاب پاک زیستن خوانده ایم …… هویت ما اینکه چه کسی میتوانستیم باشیم کسی هستیم و چه بودیم براساس یک رویا ساخته شده بود با شناخت کمی که از خود داشتیم کارمان برای ایجاد ارتباط با انسانهای دیگر سخت بود توانایی ما برای مشارکت با دیگران و ایجاد ارتباط با ایشان در بهترین حالت خیلی محدود بود ما دور نگه داشتن اعضاء دیگر را با تصوراتی براساس طرز فکر گذشته خود و بر حسب ظاهر ایشان توجیه میکردیم ظاهر به نظر ما مهمتر از همه چیز بود یک عضو مشارکت میکرد که من از دختر کوچک و ترسوی درون خود توسط پوشیدن لباس چرم و میخ دار حفاظت میکردم به دنبال کسانی میگشتم که مثل من خود را مسلح کرده باشند. فکر میکردم شاید بتوانیم با هم خلوت کنیم در بهبودی یاد میگیریم به روشی عمل کنیم که باعث بهبود تفکراتمان شود. ما شروع میکنیم به سر مشق قرار دادن افرادی که آنها را ستایش میکنیم و رفتارهای جدیدی که مناسب به نظر میرسند را انتخاب . ما سعی میکنیم کار درست بعدی را انجام دهیم و میدانیم که لازم نیست برای خوب بودن حتماً احساس خوبی هم داشته باشیم ما یاد میگیریم تا عشق را به عنوان یک اصل روحانی توسط گوش دادن به اعضاء دیگر تمرین کنیم برخی اوقات ما یاد میگیریم تا دیگران را مانند – عضو تازه وارد زنی که تازه بیوه شده کسی که از سرطان جان به در برده پدر و مادری که برای حضانت کودک خود می جنگند – در حالیکه با بزرگترین چالشهای زندگی خود روبرو هستند را بپذیریم و دوست داشته باشیم. ما با حس درونی آنها مانند غم و اندوه کشمکش و آسیب پذیری آنها هنگام مشارکت ارتباط برقرار می.کنیم لحظاتی این چنین ما را به سوی انسانیت سوق میدهد شرایط شکستهای روحی خود ما ممکن است بسیار متفاوت باشد اما به هر حال همین احساسات است که ما را به دیگران وصل می کند.

ما ایده و افکار قدیمی خود مبنی بر همرنگ شدن با دیگران را رها میکنیم پایه و اساس رابطه ما با دیگران به سطح بالاتری ارتقاء پیدا می.کند وقتی که احساس تعلق میکنیم دیگر چه نیازی به همرنگ شدن داریم؟ ما یاد میگیریم عشق و پذیرش را در ساحل امن احساس تعلق در رابطه با خود و دیگران تمرین کنیم. 

من ایده ها و افکار خود درباره همرنگ شدن را بررسی میکنم و بعضی تفکرات قدیمی را کنار میگذارم امروز من اصل روحانی عشق را توسط جستجوی فرصت برای وصل شدن به دیگر اعضاء تمرین می‌کنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

پیشرفت توام با وقار در بهبودی ۱۰ حوت ( اسفند ماه )

پیشرفت توام با وقار در بهبودی

۱۰ حوت ( اسفند ماه )

 

زمانی که رقصندگان در فضایی تحت اختیار خود با انگیزه و زیبا بحرکت در می آیند، ما می گوئیم که چه برازنده هستند به همان شکل، وقتی که مادر زندگی خود با انگیزه و سپاسگزاری حرکت میکنیم برازندگی را به نمایش میگذاریم اما زمانیکه از یک تجربه از روی خودرایی و هوای نفس، به یک تجربه جدید از خودرایی و هوای نفس وارد می شویم، باعث به وجود آمدن خسارت و پریشانی میگردیم. 

 

*. پاکزیستن فصل ۷، “بیداری*قابل اتکا بودن مهم است ۹‌حوت ( اسفند ماه )

 

“رسوایی؟ این حرف قدری خشن است اما اگر از رقص به عنوان استعاره ای برای نحوه حرکت خود در زندگی استفاده کنیم آنگاه افت و خیزها و ناملایمات زندگی باعث صدمات فراوانی به رقصندگان دیگر خانواده اعضاء ،NA ، ، همکاران خواهد شد.

اگر این استعاره را وسیع تر کنیم میتوانیم بگوئیم برنامه NA طرح و نقشه رقص ما است. – قدمها چه جالب ما هر دوازده قدم را به ترتیب و جدی در حین رقص بر میداریم با انگیزه و هدفمند ما در جلسات شرکت میکنیم و خدمت میکنیم طرح رقصی بیشتر ما به موسیقی موجود در جلسات گوش میدهیم و تحت تأثیر قرار میگیریم نشریات و مشارکتها در جلسه ما به ریتم سرعت حرکت و تنفس توجه میکنیم اصول) (روحانی تا در مسیر باقی بمانیم. ما هنرمند هستیم و هر یک از ما درک منحصر به فرد خود را از این رقص داریم. ما معتادان در حال بهبودی همیشه باید به دنبال پیشرفت در مسیر خود باشیم و سعی کنیم در راستای هدف عالی خود که پاک ماندن است قرار داشته باشیم و اصول را تمرین کنیم و رقصدگان تازه وارد را در قدمها یاری رسانیم وقار و متانت غنی بودن زمانی کارآیی دارد که از آن استفاده کنیم اما طراح رقص در این استعاره کیست؟ نیروی برتر ،راهنما با اعضاء اوليه؟ احتمالاً هر بستگی به شیوه رقص ما دارد مهم نیست چه کسـ به شرط اینکه خودپسندی ما نباشد. اگر خودپسندی غالب شود و ما به جای اینکه بر هنر پاک زیستن تمرکز کنیم نگران این باشیم که تماشاگران درباره ما چه فکر میکنند آنگاه است که سکندری خواهیم خورد و گام ها را اشتباه بر میداریم – بله رسوایی برای ماست به هر حال این دلیلی بود که ما اصلا این رقص را شروع کردیم. 

من ممکن است در بهبودی ریتم درست را از دست بدهم اما وقتی تمرکزم در خدمت نه بر روی خواست خودم بلکه بر هدفی عالی باشد ممکن است زمین بخورم اما در نهایت مثل گربه با پا به زمین میرسم اما این استعاره بماند برای بعد.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

قابل اتکا بودن مهم است ۹‌حوت ( اسفند ماه )

قابل اتکا بودن مهم است

۹‌حوت ( اسفند ماه )

 ما به تعهدات خود عمل میکنیم که خیلی هم برای اطرافیانمان مهم است. 

*اصول راهنما سنت ۱ برای”گروهها*فقط برای امروز ۹ حوت ( اسفند ماه ) بزرگترین هدیه

 برای برخی از ما عضویت در یک گروه NA اولین تجربه مان با قابل اتکا بودن است. وقتی که تازه وارد هستیم اعضاء دیگر از ما میخواهند تا در جلسه بعدی نیز شرکت کنیم و پاک هم شرکت کنیم. در جلسه بعدی اعضاء گروه ما را به یاد دارند از دیدن ما خوشحال میشوند و از ما میخواهند مشارکت کنیم یا تعهدی بپذیریم. ما به شرکت در جلسات ادامه میدهیم – و بخواهیم یا نخواهیم دیگران شروع میکنند به تکیه کردن بر ما یکی از اعضاء مشارکت میکرد: ” که من از اینکه اعضاء گروه برای انجام کاری به من اعتماد کرده بودند هیجان زده بودم. سهم من این بود که کار را انجام دهم و برای یک دوره کامل خدمت کنم. حتی زمانی که در خدمت خود آن قدر هم که که انتظار داشتیم قابل اتکا نیستیم به هر حال خدمت در NA کمک میکند تا بهتر شویم به خصوص به خاطر اینکه کمک میکند تا ارزش کمک و اعانه خود را درک کنیم یک گروه در نامه خود به ما :نوشت گروه” ما پستهای خدماتی برای تازه واردان ایجاد کرد تا آنها را بیشتر درگیر گروه کند نبود بعضی افراد در جلسه اتفاق بزرگی نیست. به هر حال همه کارها انجام می.شود اما اگر همگی اعضاء در جلسه حضور داشته باشند و سهم خود را انجام دهند جلسه بسیار بهتر و کاملتر است درست مانند یک گروه موسیقی… اگر یک یا دو خواننده در گروه کر نباشند ممکن است شنوندگان متوجه نشوند، اما وقتی همگی حاضر باشند نوایی که به گوش میرسد بسیار بهتر است. خانواده و دوستان ما ممکن است به این قابلیت اتکا نویافته ما با دید تردید نگاه کنند یا از آن بسیار متعجب شوند اینکه افراد دیگر همانند اعضاء انجمن ما را باور ندارند دلسرد کننده است اما عملکرد ما مهم است یکی از اعضاء میگفت ” من شنیده ام که ۹۰ درصد بهبودی حضور و شرکت در انجمن است – جسم خود را به جلسه بیاور روح تو نیز به دنبال آن خواهد آمد. این حرف کمک کرد تا من به تعهد خودم در گروه عمل کنم و سپس همین روش را در خانواده و محیط کار پیاده کنم دیگران من را به حساب میآوردند و من احساس کردم که مهم هستم عمل به تعهداتمان باعث تغییر دیدگاه دیگران به ما میشود اما مهمتر اینکه باعث تغییر دیدگاه خودمان نیز میشود.

 

 قابلیت اتکا از طریق حضور و شرکت ممکن میشود. امروز به طور کامل در زندگی حضور خواهم داشت و اطمینان دارم که برای دیگران و خودم مهم هستم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

عجز درها را میگشاید ۸ حوت ( اسفند ماه )

عجز درها را میگشاید

۸ حوت ( اسفند ماه )

وقتی ما به عجز خود و عدم توانائی در اداره زندگیمان اقرار کنیم دریچه بهبودی را به روی خود باز کرده ایم.

کتاب پایه فصل ٤ ، قدم یک”فقط برای امروز ۸ حوت ( اسفند ماه ) انگیزه های “خالص”

تمرين عجز به عنوان یک اصل روحانی ممکن است برای بسیاری از ما دور از ذهن باشد. اقرار به شکست مسئله ای است که ما با آن راحت نیستیم اما آنچه طعنه آمیز است این است که ما با شرکت در اولین جلسه در NA تا حدی عجز را تمرین کرده ایم. یا شاید حتی قبل از آن زمانهایی که با فریاد گریه میکردیم و خواهان توقف ،دیوانگی و درد خود میشدیم، التماس میکردیم تا شاید حالمان بهتر شود یا بتوانیم ،بخوابیم از طلوع خورشید و غروب مجدد آن وحشت داشتیم چانه میزدیم که فقط یک بار دیگر و قول میدادیم و قسم میخوردیم که دفعه آخر باشد! تسلیم در قدم یک برای ما وحشتناک است زیرا آستانه ای است که وقتی واقعاً در برابر آن قرار میگیریم دیگر به راحتی نمیتوانیم عقب نشینی کنیم بعضی از ما شاید سعی کرده باشیم اما می دانیم که دیگر امکان ندارد خیارشور را تبدیل به خیار کرد یعنی دیگر نمیتوانیم به مصرف مواد مخدر برگردیم و فراموش کنیم که افرادی مانند ما در NA پاک هستند ما اقرار میکنیم که معتاد هستیم و در برابر بیماری اعتیادمان عاجز هستیم و اینکه نمیتوانیم زندگیمان را اداره کنیم ما به قدرت جهت ادامه زندگی نیازمندیم و آن را با کمک معتادان در حال بهبودی دیگر برنامه و یک نیروی برتر به دست می آوریم.

به کارگیری عجز رویدادی یکبار مصـ رف نیست ما بارها و بارها باید آن را در آغوش بگیریم یک عضو از تریبون سخنرانی مشارکت میکرد که ما باید بارها و بارها به عجز خود اقرار کنیم من در گذشته احساس شکست بزرگی در برابر عجز خود میکردم اما اکنون که تا حدی رهایی از اعتیاد و منافع صداقت در زندگی را تجربه کرده ام به آن به دید منبع قدرت و فرصت نگاه میکنم فرصتی برای بهبودی و زندگی بهتر بله درها را به روی بهبودی میگشائیم بعضی روزها این در به طور کامل باز است زیرا ما پذیرش داریم و بعضی روزها ما فقط میتوانیم به اندازه یک شکاف کوچک در را بگشائیم تا تمایل پیدا کنیم و اجازه دهیم تا نیروی برتر جاری شود.

 

اقرار به عجز در برابر اعتیاد آرامش را به همراه دارد به هر گونه ،ممکن من درخواست کمک میکنم زیرا قدرت واقعی از تسلیم سرچشمه میگیرد. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

عملی بودن قدم سه ۷ حوت ( اسفند ماه )

عملی بودن قدم سه

۷ حوت ( اسفند ماه )

اكثر ما اعتقاد داریم هر روزی که از مصرف پرهیز میکنیم یا پیشنهاد راهنمای مان را میپذیریم در واقع جهت به عمل در آوردن تصمیم خود برای سپردن اراده و زندگیمان به نیروی برتر اقدام کرده ایم.

* راهنمای کارکرد قدم قدم ، سپردن*فقط برای امروز ۶ حوت ( اسفند ماه ) شدت بیماری ما به بزرگی رازهایمان است

 

گاهی اوقات نگران هستیم که پیشرفت ما در بهبودی چگونه بوده است. آیا برای پاک ماندن به اندازه کافی تلاش میکنیم؟ آیا مفهوم نیروی برتر برایمان شفاف هست؟ آیا به تازه وارد کمک کردیم؟ کی بود؟ آیا بیشترین سعی خود را کردیم؟ در نهایت یکی از اعضاء به ما پیشنهاد کرد که دست از اینکه سعی کنی بی عیب و کامل باشی ،بردار فقط همه چیز را به او بسپار. فقط بسپار، فقط ؟! مفهوم سپردن به نیروی برتر ممکن است برای برخی از ما مشکل باشد ما ممکن است گیج شویم که چه چیز را باید بسپریم به چی و چه کسی خواهیم سپرد و اصلاً منظور از سپردن چیست؟ خوشبختانه ما فرصتهای زیادی برای درک بهتر این مفهوم در بهبودی داریم. ما میتوانیم به سئوالات کتاب راهنمای کارکرد قدم پاسخ دهیم میتوانیم با راهنمای خود در این مورد بحث کنیم میتوانیم از اعضائی که به ایشان اعتماد داریم درخواست تجربه کنیم یا میتوانیم هر مقاله ای که درباره قدم سه در نشریات NA هست را به دقت مطالعه کنیم. اما بگذارید لحظه ای تأمل کنیم و این موضوع را بررسی کنیم از آنجا که در همین لحظه مشغول مطالعه این متن هستیم به وضوح داریم یک اقدام عملی جهت سپردن اراده خود انجام میدهیم چه تنها باشیم و چه با یک گروه در همین لحظه خیلی خاص تحت اراده نیروی برتر قرار داریم. این شامل همگی ما میشود چه سالها پاکی داشته باشیم و چه هنوز با آخرین لغزش خود دست و پنجه نرم کنیم. در همین لحظه که داریم این کلمات را میخوانیم یا آنها را از دهان یک عضو دیگر که در حال خواندن است میشنویم در حال داشتن یک تجربه روحانی هستیم. ما مجبور نیستیم این حالت را به اجبار به وجود آوریم یا آن را تعریف کنیم یا شگفت زده شویم. ما باید فقط درباره اش فکر کنیم خیلی ساده خیلی عملی.

همین جا همین حالا در این لحظه من در حال رعایت اصل روحانی اجرا کردن هستم من مجبور نیستم کاری انجام دهم جز آگاه بودن.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

سپاسگزاری به عنوان یک تمرین ۶ حوت ( اسفند ماه )

سپاسگزاری به عنوان یک تمرین 

۶ حوت ( اسفند ماه )

یکی از راههایی که سپاسگزاری خود را از هدایای بهبودی ابراز میکنیم کمک به دیگران برای به دست آوردن چیزی است که خود به دست آورده ایم.

*فقط برای امروز در میان گذاشتن آنچه که داریم، ۱۰ بهمن*فقط برای امروز ۵ حوت ( اسفند ماه) تأثیری جدید

 

در اولین روزهای پاکی کدام یک از ما به هدایایی نهفته و نامحسوس بهبودی فکر میکردیم؟ معلومه هیچکدام تمام فکر و ذکر ما این بود که روز را بدون مصـ رف مواد به پایان برسانیم تمرکزمان بر روی خودمان بود و اینکه چگونه درد عدم اطمینان و شرم و خجالت را پشت سر بگذاریم.

در حالیکه هفته ها و ماههای بیشتری را پشت سر میگذاریم هدایای جسمی، عاطفی و روحانی حاصل از بهبودی بیشتر نمایان میشوند و سپاسگزاری بیشتری برای سفری که آغاز کرده ایم و کسانی که در این راه به ما کمک کرده اند را احساس می.کنیم برخی میگویند یک معتاد سپاسگزار هرگز مصرف نخواهد کرد تا به حال که این حرف حقیقت داشته است اگر چه میدانیم ضمانتی برای آن وجود ندارد در ضمن ما شنیده ایم که میگویند سپاسگزاری یک عمل .است یکی از اعضاء اینگونه میگفت سپاسگزاری احساسی نیست که بشود فقط در سایه آن آرمید یا حالتی که فقط آن را به زبان آورد عالی است اگر ما در حین انجام کارهایمان سپاسگزار پاکی خود و هدایای بهبودی باشیم اما سپاسگزاری بدون شواهدی برای بیان آن مفهوم چندانی ندارد.” سپاسگزاری یک عمل است یک آگاهی و نگرش است که به معنی کاریست که انجام میدهیم و تمرین میکنیم روشی حقیقی تر و اجرایی تر جهت بیان سپاسگزاری در NA وجود ندارد مگر کمک به معتادی دیگر جهت دست یافتن یا کشف مجدد بهبودی اگر در نظر بگیریم که یکی از شایع ترین راههای بروز بیماری اعتیاد همان خودمحوری است طبیعتاً بهترین روش برخورد با آن کمک به اعضاء جدید یا کمک به هر عضویست که نیازمند کمک است یک رابطه متقابل بین سپاسگزاری و خدمت و همین طور بین بیان سپاسگزاری با پاک ماندن خودمان وجود دارد. همانطور که در NA می گوئیم “ما با بخش یدن آنچه که داریم میتوانیم آن را حفظ کنیم این اتفاق برای همه ما می افتد که بعضی روزها احساس ناسپاسی کنیم در آن شرایط باید تمرکز را از روی خود برداریم و به دیگران توجه نماییم بیان سپاسگزاری یک مهارت است ما در طول زمان این مهارت را افزایش میدهیم تا بتوانیم بیماری خود را کنترل کنیم در واقع این یکی از بهترین هدایای بهبودی است.

 

امروز من سپاسگزاری خود را از طریق بنیادی ترین روش آن در NA به نمایش میگذارم به دنبال فرصت میگردم تا به یک عضو دیگر کمک کنم من میخواهم آنچه را که دارم از طریق بخشش به دیگران حفظ کنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

یادگیری اعتماد ۵ حوت ( اسفندماه )

یادگیری اعتماد

۵ حوت ( اسفندماه )

 لازم نیست ما این برنامه را بفهمیم تا برایمان کار کند تنها کاری که لازم است انجام دهیم حرف گوش دادن است.

*کتاب پایه فصل ، ما بهبود پیدا میکنیم*دوره فشرده امید ۴ حوت ( اسفندماه )

 

ما زیر لب با خود غر میزدیم که اوه من باید همه این کارها را انجام دهم. قراره به این آدمها اعتماد کنم و کاری را انجام دهم که اصلاً آن را درک نمیکنم باشه حتماً ” ما یاد میگیریم که این ندای درونی بدبینی را شناسایی کنیم گاهی اوقات یک کمیته مرد رند که بین دو تا گوش ما زندگی میکند یا هر چیز دیگری که میخواهیم آن را بنامیم – بیماری کمیته پرمدعا، شیطان درون – سعی میکند از همان ابتدا در بهبودی ما خرابکاری و کارشکنی کند ما می آموزیم که با آن صدا صحبت کنیم از او برای مشارکت تشکر کنیم اما سپس از اعضاء دیگر درخواست مشاوره و نظر بهتری داشته باشیم

اعضائی که با ایشان مشورت میکنیم به ما خواهند گفت اگر خواهان آن چیزی که ما داریم هستید، کارهایی را که ما انجام دادیم انجام دهید. وقتی که از ایده اتکا به دیگران امتناع میکنیم به ما یادآوری میشود از موقعی که پول خود را به غریبه ها میدادیم و اطمینان داشتیم که آنها با مواد مخدر پیش ما بر میگردند مدت زمان زیادی نمیگذرد علیرغم مقاومتی که میکنیم اما خود را به اندازه کافی مستأصل میبینیم تا از کسانی که قبل از ما آمده اند پیروی کنیم برخی از ما توصیه های ایشان را مزه مزه میکنیم و برخی دیگرمان آن را کاملاً اجرا میکنیم به هر حال ارزش اقدام و عمل را درک میکنیم یاد میگیریم به گونه ای عمل کنیم انگار به این فرآیند اعتماد داریم و به جای سئوال درباره چگونه و چرا به ایمان نادیده اتکا میکنیم. یکی از دوستان عضو پیشنهاد میکرد سعی” برای درک بعضی مسائل بی نتیجه است دریافتن بعضی از چیزها آرمان NA نیست.

ما خواه از معتاد آخر خطی که زندگی خود را تغییر داده الهام ،بگیریم خواه به خاطر اینکه حق انتخاب و گزینه دیگری برایمان باقی نمانده به هر حال مقداری اعتماد لازم است تا ما به جلسه دوم یا سوم برگردیم گوش کردن به توصیه و راهنمایی نیاز به شهامت دارد. ما قدم بر می داریم. به پیشنهادات حلقه حامیان در حال افزایش خود گوش میدهیم و اعتماد میکنیم که از این طریق در مسیر درستی هستیم. 

 

امروز من جهشی در ایمان خود خواهم داشت و اعتماد دارم که سرنوشت یا غریزه یا یک معتاد در حال بهبودی یا یک نیروی برتر دیگر مرا به سمت امیدهایم در زندگی هدایت خواهد کرد.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

دوره فشرده امید ۴ حوت ( اسفندماه )

دوره فشرده امید

۴ حوت ( اسفندماه )

در حالیکه پرهیز آغاز کار است اما تنها امید برای بهبودی تغییر عمیق عاطفی و روحانی است. 

چگونگی عملکرد قدم یکفقط برای امروز ۴ حوت ( اسفند ماه) پیامها و پیام رسانها

 

تازه وارد بودن در NA مانند یک دوره فشرده از امید است در ابتدا لازم است تا امید ما فقط به اندازه فاصله مان تا تلفن دوام بیاورد زمانی که تعهد ما به پاک ماندن فقط برای امروز توسط وسوسه کدر میشود این سئوال برایمان پیش میآید که آیا باید به دوست جدید خود در NA زنگ بزنم یا به مواد فروش؟ ما امیدواریم که به اولی زنگ بزنید اما بسیاری از ما در روزهای اول برای این کار بهانه و دستاویز داشتیم آیا میخواهم قطع مصرف کنم؟ آیا میتوانم؟ در جلسه ای یک نفر مشارکت میکند که امید مخفف صبر داشته باش دردها پایان می یابد است. وای برای من که مخفف جهنم روی زمین است.

برخی دیگر از ما مطمئن هستیم که دیگر برای ابد و هرگز هرگز مصرف نخواهیم کرد. اما کسی به ما خواهد گفت کمی آهسته تر زیاد تند نرو در اینجا ما به فقط برای امروز اعتقاد داریم. اگر اینگونه است آیا ما حتی جرأت داریم به زندگی بهتری فراتر از آنچه برای فردا می بینیم امیدوار باشیم؟ به زودی این ایده را میشنویم و سپس آن را درک میکنیم که پرهیز از مواد مخدر به معنای بهبودی نیست یکی از اعضاء NA مشارکت میکرد که بیماری ما فقط به صورت اتکا ما جسمی به مواد مخدر و رفتارهای آشفته و غلط بروز نمیکند بلکه بیماری روانی عاطفی و روحانی است و ما راه حلی برای همه اینها نیاز داریم. قطع مصرف فقط شروع بهبودی است. توسط شنیدن تجربیات دیگران امید ما عمیق تر میشود ما از صرفاً خواستار رهایی کوتاه مدت از وسوسه و رفتارهای مخرب خود به آرزوی تغییرات قابل توجه در سایر زمینه های زندگیمان که معتقدیم امکان پذیر هستند میرسیم همانگونه که این تغییرات را در اعضائی با تجربه بلند مدت مشاهده کرده ایم آنها این کار را کرده اند، پس من هم میتوانم ما فقط منفعلانه به امید بهبودی معنادار فراتر از مصرف نمینشینیم. ما اعتیاد خود را توسط برنامه و اصول NA درمان میکنیم ما از طریق کارکرد قدمها یاد میگیریم که خود مشغولی را رها کنیم و فروتنی را جایگزین کنیم به کارگیری سنتها در زندگی ما را به سوی کمک و اعانه در راستای منافع NA و جامعه رهنمون میسازد امید تبدیل میشود به کمک کردن هر روزه به انسانهای دیگر.

امروز امید کمک میکند تا پرهیز کنم در حالیکه با هشیاری و پشتکار به درمان بیماری خود ادامه میدهم امید را زنده نگه میدارم و بهبودی خود را حفظ میکنم و آن را عمیق تر میکنم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

ایجاد اعتماد از طریق صمیمت ۳ حوت ( اسفند ماه )

ایجاد اعتماد از طریق صمیمت

۳ حوت ( اسفند ماه )

 یک گفتگوی صادقانه و رُک با راهنمای مان ما را به سطح جدیدی از اعتماد می.رساند زمانی که صمیمیت را در این رابطه تجربه کنیم توانایی ما در صمیمی بودن با شریک زندگیمان و دیگران افزایش می یابد.

*پاکزیستن فصل ٤ روابط جنسی*فقط برای امروز ۳ حوت (اسفند ماه) اراده خداوند یا اراده من؟

 

 وقتی که صحبت از تجربه ما با روابط میشود غیر ممکن است که بشود همه معتادان در حال بهبودی را با یک چوب راند بیان اینکه همه ما به طور دائم آسیب دیده ایم و هرگز رابطه سالمی نداشته ایم یا صمیمیت را تجربه نکرده ایم اغراق آمیز است چیزی که میتوانیم بگوئیم این است که اکثر ما وقتی به NA آمدیم از این لحاظ در شرایط بدی به سر میبردیم از روابط ناسالم زخمی بودیم. بسیاری از ما مطمئن هستیم که حفظ یک رابطه عاشقانه یا پدر و مادر خوبی برای فرزندانمان بودن یا) (برعکس با توجه به صدمات و آشفتگیهای که خود به وجود آورده ایم غیر ممکن است ما از ترس اینکه دست رد به سینه مان نزنند اصلاً نمیخواهیم که به کسی نزدیک شویم به دیگران اعتماد کنیم؟ درباره احساساتمان صادق باشیم؟ اصلاً راه ندارد غیر ممکن است.

اگر صمیمیت یک اصل روحانی است که ما برای آن ارزش قائل هستیم و کیفیتی است که میخواهیم در روابطمان داشته باشیم پس لازم است آن را تمرین کنیم. ما باید در برابر پالایش مهارتهای موجود خود و یادگیری مهارتهای جدید تسلیم باشیم مثلاً در برابر صادق بودن مشارکت احساسات مان، مسئولیت نقش خود را ،پذیرفتن اصلاح رفتارمان براساس شنیده ها و بازخوردها پذیرفتن رشد همسر یا نزدیکان خود در حالت ایده آل روابطی که در NA با معتادان در حال بهبودی دیگر ایجاد میکنیم به ما کمک میکند تا صمیمیت را در محیطی امن تجربه کنیم. 

برای بسیاری از ما رابطه با راهنمایی که ما را در قدمها هدایت میکند است که به ما انگیزه میدهد که خود را بهتر بشناسیم و صمیمیت با دیگران را به روشهای جدید تجربه کنیم. اگر چه این نقش فقط به راهنمای مان محدود نمیشود در حالیکه شروع به گشودن دریچه قلب خود می کنیم ممکن است چند عضو دیگر نیز پیدا کنیم که میتوانیم به ایشان اعتماد کنیم. ما معتادان ممکن است هنوز در حال تحمل زخمهای ناشی از تلاشهای قبلی خود برای اعتماد به دیگران باشیم اما همه زخمها ابدی نیستند. 

 

من امروز را تبدیل به روزی جهت التیام از روابط گذشته خود میکنم این کار را از طریق تمایل به مشارکت صمیمانه با شخصی که به او اعتماد دارم خواهم کرد.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

این وبسایت متعلق به معتادان گمنام افغانستان  میباشد