حس خویشتن پذیری و احساس تعلق ما ۱۱ حوت ( اسفند ماه )

حس خویشتن پذیری و احساس تعلق ما

۱۱ حوت ( اسفند ماه )

 یاد میگیریم تا خود را بپذیریم و دوست داشته باشیم حتی اگر شبیه افراد اطرافمان نباشیم.

پاکزیستن فصل ۲ رابطه دیگران فقط برای امروز ۱۰ حوت ( اسفند ماه) همه چیز

برای مدتهای طولانی ما ترجیح میدادیم هرکس دیگری باشیم جز خودمان، زیرا در پوست خود احساس راحتی نمیکردیم بسیاری از ما احساس میکردیم که هیچ جا جای ما نیست و زمانی هم که به NA آمدیم همین حال و هوا را داشتیم ما درون خود را با ظاهر دیگران مقایسه میکردیم و به نتیجه معمول میرسیدیم تنها چیزی که مشاهده میکردیم تفاوتها بود و هیچکس را نمیدیدم که ما را داشته باشد. البته منظور این نیست که ما شخصیت و احساسات خود را در کنترل داشتیم. همانطور که در کتاب پاک زیستن خوانده ایم …… هویت ما اینکه چه کسی میتوانستیم باشیم کسی هستیم و چه بودیم براساس یک رویا ساخته شده بود با شناخت کمی که از خود داشتیم کارمان برای ایجاد ارتباط با انسانهای دیگر سخت بود توانایی ما برای مشارکت با دیگران و ایجاد ارتباط با ایشان در بهترین حالت خیلی محدود بود ما دور نگه داشتن اعضاء دیگر را با تصوراتی براساس طرز فکر گذشته خود و بر حسب ظاهر ایشان توجیه میکردیم ظاهر به نظر ما مهمتر از همه چیز بود یک عضو مشارکت میکرد که من از دختر کوچک و ترسوی درون خود توسط پوشیدن لباس چرم و میخ دار حفاظت میکردم به دنبال کسانی میگشتم که مثل من خود را مسلح کرده باشند. فکر میکردم شاید بتوانیم با هم خلوت کنیم در بهبودی یاد میگیریم به روشی عمل کنیم که باعث بهبود تفکراتمان شود. ما شروع میکنیم به سر مشق قرار دادن افرادی که آنها را ستایش میکنیم و رفتارهای جدیدی که مناسب به نظر میرسند را انتخاب . ما سعی میکنیم کار درست بعدی را انجام دهیم و میدانیم که لازم نیست برای خوب بودن حتماً احساس خوبی هم داشته باشیم ما یاد میگیریم تا عشق را به عنوان یک اصل روحانی توسط گوش دادن به اعضاء دیگر تمرین کنیم برخی اوقات ما یاد میگیریم تا دیگران را مانند – عضو تازه وارد زنی که تازه بیوه شده کسی که از سرطان جان به در برده پدر و مادری که برای حضانت کودک خود می جنگند – در حالیکه با بزرگترین چالشهای زندگی خود روبرو هستند را بپذیریم و دوست داشته باشیم. ما با حس درونی آنها مانند غم و اندوه کشمکش و آسیب پذیری آنها هنگام مشارکت ارتباط برقرار می.کنیم لحظاتی این چنین ما را به سوی انسانیت سوق میدهد شرایط شکستهای روحی خود ما ممکن است بسیار متفاوت باشد اما به هر حال همین احساسات است که ما را به دیگران وصل می کند.

ما ایده و افکار قدیمی خود مبنی بر همرنگ شدن با دیگران را رها میکنیم پایه و اساس رابطه ما با دیگران به سطح بالاتری ارتقاء پیدا می.کند وقتی که احساس تعلق میکنیم دیگر چه نیازی به همرنگ شدن داریم؟ ما یاد میگیریم عشق و پذیرش را در ساحل امن احساس تعلق در رابطه با خود و دیگران تمرین کنیم. 

من ایده ها و افکار خود درباره همرنگ شدن را بررسی میکنم و بعضی تفکرات قدیمی را کنار میگذارم امروز من اصل روحانی عشق را توسط جستجوی فرصت برای وصل شدن به دیگر اعضاء تمرین می‌کنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این وبسایت متعلق به معتادان گمنام افغانستان  میباشد