ایمان به برنامه و به یکدیگر ۱۷ جدی ( دی ماه )

ایمان به برنامه و به یکدیگر

۱۷ جدی ( دی ماه )

ایمان نیرویی است که باعث میشود ما به تلاش خود ادامه دهیم حتی اگر دلیلش برای ما روشن نباشد. 

اصول راهنما،فصل یک دردهای فزایندهفقط برای امروز ۱۷ جدی ( دی ماه ) بهبودی

          

بسیاری از ما در دوران اعتیاد فعال با این فلسفه که اول” عمل كن و بعد فكر كن زندگی میکردیم،ما کاری را که لازم بود انجام میدادیم – احتمالاً تکاپو برای مصرف – و در هرج و مرج سبک زندگی اعتیادی، به هر حال تا حدی ایمان هم داشتیم،اما لزوماً آن روشهای بی پروا را با خود به اوایل بهبودیمان حمل نکردیم،پس چرا برای بسیاری از ما سخت است که ایمان داشته باشیم و از همان روز اول با NA کنار بیاییم و آن را بپذیریم؟ شاید به این دلیل که خودمان هم نمیدانستیم که چه میخواهیم، ما فکر میکردیم آنچه را که میخواهیم در مواد مخدر پیدا کرده ایم، و پرهیز کامل بعید به نظر میرسید و بهبودی بلند مدت غیر قابل تصور بود، بله ما خواهان زندگی بهتر هستیم چه کسی نیست؟ پیشنهاد شده که به جلسات برویم در آماده کردن اتاق محل برگزاری جلسه کمک کنیم. نشریات بخوانیم اگر حال خوبی نداریم به یکی از اعضا زنگ بزنیم. از کسی درخواست کنیم تا راهنمای مان شود و کمک کند تا دوازده قدم را کار کنیم. ما فکر میکنیم این پیشنهادات برای همه کار خواهد کرد اما اگر کار نکرد چه؟ از کجا این قدر مطمئن هستیم؟ بسیاری از ما پاسخ خواهند داد که دلیل آن مشخص است اینجا یک عده معتاد هستند که امروز مصرف نکرده اند، که جلسه ای را راه اندازی و برگزار کردند که سرساعت شروع شد و سر ساعت پایان یافت، آنها تجربه، نیرو و امید خود را به مشارکت گذاشتند. آنها از شرایط روز خود شکایت کردند اما به هر حال پاک ماندند، آنها با هم شاد بودند و بهبودی را توام با سپاسگزاری جشن گرفتند. زمانی که صحبت میکردند اکثراً از ایمان خود به برنامه و به یکدیگر حرف میزدند،در مقطعی ما تصمیم گرفتیم بدون اینکه تصویر واضحی از مقصدمان داشته باشیم حرکت خود را آغاز کنیم چرا؟ زیرا بعضی از ما آنقدر ناامید و مایوس هستیم که حاضریم هر کاری بکنیم تا درد و رنج خاتمه یابد، برای بعضی دیگر، این یک بیداری روحانی برق آسا است،یک لحظه وضوح، بعضی از ما قدمهای کوچکی بر میداریم یا ممکن است لحظات وضوح بیشماری داشته باشیم، بعضی دیگر از ما یک نفر را پیدا میکنیم تا به او اعتماد کنیم و این به تصمیم ما کمک میکند. 

اما هستند کسانی هم که سعی در حفظ روحیه عصیانگر خود دارند،اما به یکباره میبینند که دارند یک سال پاکی، سپس پنج سال و بعد یک ربع قرن پاکی خود را جشن میگیرند. مهم نیست چه چیزی آن را شروع کرد به هر حال این تصمیم برای بسیاری از ما اولین تجربه مان با ایمان است، شنیده ایم که میگویند الهامات تازه ای در راه است و واقعاً هم هست. 

 

شواهد فراوانی وجود دارد که NA کار میکند. من هر روز فقط به کمی ایمان نیاز دارم تا تمایل خود را جهت ادامه راه بهبودی حفظ کنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

هشیاری و سنت دوم ۱۶ جدی ( دی ماه )

هشیاری و سنت دوم

۱۶ جدی ( دی ماه )

ما باید مراقب عشق خود به خدمت باشیم مبادا به حق جانبی تبدیل شود و همینطور مراقب عدم توافقها باشیم مبادا تبدیل به بدخواهی برای دیگر اعضا شود. هشیاری و مراقبت از خود یک وظیفه شخصی است.

*اصول راهنما سنت دو، در حین خدمت*فقط برای امروز ۱۶ جدی ( دی ماه ) عملکرد این برنامه چگونه است؟

            

تمرین هشیاری میتواند مانند یک شب زنده داری توأم با مراقبه باشد یعنی حفظ فضای سکوت جهت بزرگداشت چیزی ارزشمند،چیزی مانند اصولی روحانی که رهایی و آرامش افکار را به همراه دارد، در بهبودی شخصی هشیاری اغلب به معنی توجه دقیق به احساسات، افکار و اعمال است تا مراقب باشیم به الگوهای رفتاری سابق برنگردیم. کتاب پایه به ما یادآور میشود که ما چشم و گوش یکدیگر هستیم.” راهنمای ما و دیگر اعضا NA میتوانند ما را هشیار سازند و ارزشهای ما را زمانی که آنها را فراموش میکنیم به ما یادآوری کنند،یا وقتی نمیتوانیم رفتارهای نادرست خود را ببینیم به ما گوشزد کنند. ما به هشیاری یکدیگر نیاز داریم. 

هشیاری جایگاه خاصی نیز در خدمات دارد، ما همیشه به دنبال رعایت سنتها هستیم و سعی در حفظ اتحاد، گمنامی، تمرکز بر هدف اصلی و غیره داریم. بسیاری از ما دوره یا دورانی را در خدمت به NA پشت سرگذارده ایم که احساس میکردیم که گویی سنتها به مجریان یا اعمال کنندگانی نیاز دارند و البته فکر میکردیم خودمان بهترین شخص برای این کار هستیم، یکی از اعضا مشارکت میکرد که من” به” خطوط تلفنی زنگ میزدم و تظاهر میکردم که یک معتاد مصرف کننده هستم تا اگر عضو داوطلبی که پاسخگوی تلفن است اشتباهی کرد بتوانم مچ او را بگیرم روزی راهنمایم از من پرسید فریبکاری را در کدام یک ازلیستهای اصول روحانی یافته ام که خیلی باعث شرمندگی و خجالت من شد.” سنتها ما را راهنمایی میکنند تا بهترین کار را برای NA انجام دهیم و هر یک از ما مسئول هستیم تا هشیار باشیم و همیشه از روی وجدانمان صحبت کنیم. بعضی اوقات کسانی که با ما مخالف هستند ممکن است با ما مثل یک خودسر رفتار کنند – کسی که همه کارها را خود انجام میدهد – بعضی اوقات نیز ممکن است ما احساس کنیم که یک قهرمان هستیم که اگر از NA مراقبت نکنیم از بین خواهد رفت – سنت دو به ما یادآور میشود که به نیروی برتری که خود را در وجدان گروه بیان میکند اعتماد کنیم. NA بر پایه و اساس ما شکل گرفته و نه من، به جای اینکه بخواهیم سنتها را تحمیل کنیم یا مچ عضوی که خطا کرده را بگیریم بهتر است فقط وجدان خود را صریح و شفاف بیان کنیم و نتیجه را به نیروی برتر از خودمان بسپاریم. 

 

من میتوانم هشیار باشم بدون اینکه بخواهم قهرمان باشم، دیدگاهها و تفیسرهای من یکی از بسیار است. من به اعضا دیگر چیزی را که همه ما شایسته آن هستیم، میدهم یعنی اجازه اشتباه کردن و فرصت یادگیری از اشتباهات و رشد کردن. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

وصل بودن به جای حواس پرتی ۱۵ جدی ( دی ماه)

وصل بودن به جای حواس پرتی

۱۵ جدی ( دی ماه)

ما سعی میکنیم عواملی که باعث حواس پرتی ما میشوند را به حداقل برسانیم تا بتوانیم بر آگاهی و دانشی که از طریق ارتباط روحانی مان حاصل میشود تمرکز کنیم. 

راهنمای کارکرد قدمهای NA، قدم یازده، دعا و مراقبهفقط برای امروز ۱۵ جدی ( دی ماه ) بهبودی در خانه

حواس پرتی مشکل ساز است،هر قدر سعی میکنیم از آن خلاص شویم، به نظر میرسد قدرت بیشتری پیدا میکند. برای مثال اگر در کل طول جلسه سعی کنیم تا گوشی تلفن خود را از جیب در نیاوریم احتمالاً از مشارکتها همان قدر کم دستگیرمان میشود که اگر از اول و در تمام طول جلسه سرمان در گوشی تلفن بود از آن ،بدتر اگر تمام انرژی خود را صرف این فکر کنیم که بعضی اعضا دیگر سرشان به گوشیهایشان ،است، آن وقت تا چه حد داریم واقعاً به مشارکتها گوش میدهیم؟ به جای حواس پرتی، توسط ایجاد ارتباط با که در آنها شرکت میکنیم و تمرکز بر روی این ،ارتباط ما رابطه آگاهانه با نیروی جلساتی برتر را ارتقا میدهیم،همه ما روشهای فراوانی برای حواس پرتی داریم که به ما امکان میدهند از حضور در لحظه حال اجتناب کنیم،ما ممکن است برای مدتی طولانی به یک صفحه نمایش خیره شویم تا حواسمان از یک غم،خشم یا کدورتی پرت شود،شاید به خاطر عوعو . سگ همسایه یا صدای ماشین آشغالی در کوچه یا…. جابجایی هوا در حین مراقبه حواسمان پرت شود،مهم نیست منبع حواس پرتی ما چیست،چه درونی باشد چه بیرونی، چه واقعی باشد و چه تخیلی به هر حال حواس پرتی رابطه آگاهانه ما با خود، یکدیگر و نیری برترمان را مختل میسازد.

چگونه بر حفظ رابطه خود تمرکز میکنیم؟ در جلسات به همین سادگی که به دقت به مشارکت ها گوش فرا دهیم اگر ذهن ما به سمت گوشی ای که جیبمان است – یا گوشی ای که دست عضو دیگریست – رفت خیلی ساده باید توجه خود را معطوف کنیم به کسی که در حال مشارکت است. در حین مراقبه ما به سادگی به هر آنچه آنجاست گوش میدهیم، اگر متوجه شویم که ذهن ما در حال منحرف شدن است خیلی ساده توجه خود را به لحظه حال معطوف میکنیم.با تمرکز بر اینکه در لحظه کجا هستیم میتوانیم رابطه خود با نیروی برتر را ادامه دهیم ما گوش میدهیم مشارکت میکنیم و اغلب متوجه میشویم که هر چه نیاز داریم در اختیارمان است.

 هر چه بهتر در جلسات گوش دهم و مشارکت کنم به من کمک میشود تا بهتر به نیروی برتر گوش دهم و با او مشارکت کنم. اگر ذهن من از رابطه آگاهانه منحرف شود، بر روی حواس پرتی تمرکز نخواهم کرد خیلی ساده توجه خود را به لحظه ای برمیگردانم که دارم با نیروی برترم مشارکت میکنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

نعمت توجه ۱۴ جدی ( دی ماه )

نعمت توجه

۱۴ جدی ( دی ماه )

گوش دادن به معتادانی که تجربه خود را به مشارکت میگذارند، دیدن بهبودی در عمل و احساس کردن عشق موجود در جلسات همگی به اندازه کارکردن قدمها مهم و قسمتی از فرآیند بهبودی هستند.

  *اصول راهنما، سنت یازده پیشگفتار*فقط برای امروز ۱۳ جدی ( دی ماه ) بزرگترین نیاز ما

            

آنچه در جلسات NA مشهود است این است که در اوایل بهبودی چیزی که باعث برگشت ما به جلسات شد همین موضوع جاذبه” و نه “تبلیغ بود. اگر احساس میکردیم که دارد تبلیغ میشود به شدت سرخورده میشدیم،بسیاری از ما با شک و تردید شرکت در جلسات را آغاز کردیم اما استیصال و درماندگی ما را مجبور کرد که به دقت توجه کنیم،در ابتدا وقتی که خواندنی چگونگی عملکرد خوانده میشد قدمها تاثیری بر ما نداشت زیرا به نظر ما آن چیزی نبود که بتواند مشکل ما را حل کند اما داستانهای که میشنیدیم، و صمیمیتی که تجربه میکردیم تاثیر مثبتی بر روی ما داشت. مشاهده معتادان در حال بهبودی که خود واقعیشان هستند قابل توجه و جذاب است و باعث بازگشت ما به جلسات میشود، یک نفر خود را تازه وارد معرفی میکند و میگوید این اولین جلسه من “است و استقبال واقعی و مهمان نوازانه ای را دریافت میکند،یک عضو دو سال پاکی را جشن میگیرد، که به دلیل این واقعیت که راه طولانی ای را طی کرده بود تا به این رویداد مهم برسد، این پاکی برایش بسیار ارزشمند است،یک نفر دیگر در مورد قطع ارتباط خود با NA مشارکت میکند که به علت مسائل خانوادگی پیش آمده بود و اینکه چگونه دوباره به انجمن وصل شده است و از اعضائی که ارتباط خود را با او حفظ کردند تشکر میکند. دیگرانی نیز درباره رابطه معتادگونه خود با غذا، سکس، پول و یا درباره بیماری ضرر و زیان یا اشتباه در قضاوت که همگی عواقب زشت و بدی دارند صحبت میکنند. و بسیاری دیگر صادقانه در مورد مسائلی که با آنها دست به گریبان هستند و هیچ کنترلی بر آنها ندارند حرف میزنند مسائلی مانند اولین قرار ملاقاتشان با یک آدم روانی،رئیس خسیس و بدذات خود، یا آب و هوا، ما به تمام این داستانها توجه میکنیم زیرا 

رشته های منحصر به فرد و پیامی مشترک دارند و همینطور به راه حلهای اعضا که اغلب ریشه در دوازده قدم دارند. زمانی که ما به بهترین شکلی که در توان ماست قدمها را کار میکنیم دچار تغییر عمیقی میشویم که به ما کمک میکند پاک بمانیم و از ترس خود محورانه ای که ما را زمین گیر میکند رها شویم. اما هرگز نباید اهمیت تجربه سخت به دست آمده و دانشی را که از دیگر اعضا میگیریم را دست کم گرفت،بهبودی فقط آن چیزی نیست که به خودی خود توسط کارکرد قدمها برای ما اتفاق میافتد، بلکه آن چیزهای است که ما از یکدیگر میشنویم، میبینیم و احساس همه عناصر برنامه در هماهنگی با یکدیگر است.

بله من به راه حلهای موجود در قدمها متعهد هستم. در ضمن دلیل دیگر برای حضور من در اینجا توجه به دیگر معتادان و تقویت بهبودی خودم است.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

پذیرفتن خویش ۱۳ جدی ( دی ماه )

پذیرفتن خویش

۱۳ جدی ( دی ماه )

با محبت بی قید و شرط خداوند و استقبال گرم راهنما توانستیم درباره خود سخت قضاوت نکنیم. 

   *چگونگی عملکرد قدم دوازدهم*فقط برای امروز ۱۳ جدی ( دی ماه ) بزرگترین نیاز ما

 

 هیچکس زمانی که در حال بردن است به NA نمیآید. انکار به ما کمک میکرد تا ویرانی زندگی خود را نادیده بگیریم، اما آن روزها مدتها است که گذشته دیگر افکارمان به ما اطمینان نمیدهد که با اینکه دست بازنده ای به تو داده شده اما هنوز داری رویایی زندگی میکنی. 

در اوایل بهبودی ممکن است یک نگاه گذرا و کوتاه به خویشتن پذیری را تجربه کنیم، اما هشدارهای ذهنی که به خود میدهیم این خوش بینی را کنترل میکند. بی شک ما سختگیرترین منتقد خود هستیم، به خصوص در مواقعی که اشتباه میکنیم، مثلاً مواقعی که به دوستی که نیاز دارد کمک نمی کنیم،ناخواسته باعث ناراحتی یکی از اعضا میشویم،از زیر تعهدی شانه خالی میکنیم یا دوباره مصرف میکنیم ،بیماری ما را و حتی اعضائی که بهبودی بلند مدت دارند را همچنان به قضاوت کردن درباره خود ترغیب میکند،واقع بین نبودن در مورد اشتباهاتمان و افراط در تاسف به حال خود و یا خودتخریبی همگی برخلاف خویشتن پذیری هستند. یک عضو تعریف میکرد که علیرغم فاجعه های خود ساخته من راهنمایم دائم مرا تشویق میکرد و با عشق بدون شرط به من کمک میکرد تا درک کنم که نیروی برتر چگونه خود را در زندگی من بیان میکند. هر قدر که به بهبودی ادامه دادم هرج و مرج در زندگی من کمتر شد اما وسوسه خود آزاری در من باقی ماند،اقرار به چگونگی دقیق خطاهایم د قدم پنج و اینکه بازهم بدون قید و شرط پذیرفته شدم کمک کرد تا سریع تر احساس راحتی کنم.”

راهنماها حقایق را به ما درباره خودمان میگویند. حقیقت به گونه ای غیرقابل اجتناب مهربان تر، بخشنده تر و قابل قبول تر از چیزی است که ما فکر میکنیم کارکرد قدمها با راهنما به ما می آموزد که چگونه حقیقت را درباره خود پیدا کنیم. از طریق تمرین دعا و مراقبه میتوانیم با کمک نیروی برتر بررسی کنیم که چه چیزهای درباره خودمان، تصمیماتمان و اشتباهاتمان واقعیت دارد،به جای اینکه بخواهیم به افکار خودمان اتکا کنیم. 

من امروز در برابر میل صدمه زدن به خود مقاومت خواهم کرد. به جای آن با راهنمای خود تماس میگیرم، چند لحظه را با نیروی برتر خود میگذرانم و سعی میکنم واقع بین باشم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

اتحاد باعث بازگشت ما به جلسات است ۱۲ جدی ( دی ماه )

اتحاد باعث بازگشت ما به جلسات است

۱۲ جدی ( دی ماه )

 وقتی که به اولین جلسه گام میگذاریم و میبینیم که معتادان با اتحاد به دور هم جمع شده اند روحیه موجود ما را خیلی بیشتر از کلمات تحت تاثیر قرار میدهند.

*اصول راهنما سنت یک “اصول راهنما”فقط برای امروز ۱۱ جدی ( دی ماه ) هشیاری

            

برخی از ما درمانده به اولین جلسه آمدیم و درخواست کمک کردیم برخی دیگر به جلسات آمدیم تا برگه ای را که دادگاه به ما داده بود امضا شود در عین حال بعضی از ما به جلسات آمدیم تا چیزی را به دیگری یا خودمان ثابت کنیم مثلاً اینکه ما به برنامه نیاز نداریم و با آمدن به جلسات میخواهیم این موضوع را ثابت کنیم، ما وارد جلسات شدیم بدون اینکه بدانیم چه انتظاری باید داشته، باشیم و سعی کردیم در حاشیه باشیم و کسی متوجه ما نشود،دیگران در جلسات با هم گپ میزنند، نشریات را روی میز میگذارند و با کمک همدیگر صندلیها را میچینند، و یکی از اعضا ما را در آغوش کشید – صرفاً به این دلیل که به ما خوش آمد گوید و نه به هیچ دلیل دیگری این یک شوک فرهنگی برای ما بود. سنت یک ما میگوید بهبودی شخصی به اتحاد NA بستگی دارد. در ابتدا ممکن است ما به طور کامل این مفهوم را درک نکنیم اما با این حال اتحاد ما را تحت تاثیر قرار میدهد، باز هم به نوعی احساس میکنیم که به اینجا تعلق داریم. ما به این پیشنهاد که در جلسات میشنویم عمل میکنیم که میگوید ما باز هم به جلسات باز میگردیم. برخی از ما به جلسات برمیگردیم تا به مشارکت اعضا یا مطالبی که میخوانند گوش فرا دهیم. مشاهده با هم بودن اعضا برای بعضی دیگر از ما دلیل برگشت به جلسه بعدی بود. ما در آغوش کشیدن دیگر اعضا را تماشا میکنیم و اجازه میدهیم تا ما را نیز در آغوش گیرند. ما احساس میکنیم که جزئی از چیزی بزرگتر از خود و اعتیادمان هستیم. ما فقط کمی رها میکنیم و علیرغم شک و نگرانی ابتدایی ،خود این روحیه اتحاد ما را تشویق میکند تا در جلسات بمانیم.

بعد از مدتی ما در اولین همایش خود در NA شرکت میکنیم و در آنجا این روحیه را در ابعاد بزرگتر تجربه میکنیم،ما به گرد همدیگر جمع میشویم تا بهبودی را جشن بگیریم و تعهد مشترک ما به پاک زیستن سرچشمه اتحاد ماست،به واقع ما راه تازه ای برای زندگی پیدا کرده ایم،با اتحاد ما به تازه واردان کمک میکنیم و به آنها نشان میدهیم که ما چگونه با همدیگر بهبود پیدا میکنیم. 

 

امروز روحیه اتحاد که باعث برگشت من به جلسات میشود را توسط حمایت از عضو تازه وارد جشن میگیرم. *اتحاد*

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

بازگرداندن حس شگفتی ۱۱ جدی ( دی ماه )

بازگرداندن حس شگفتی

۱۱ جدی ( دی ماه )

شگفتی و حیرتی از نحوۀ زندگی خود به ما دست میدهد که انگار اولین بار است آن را میبینیم که باعث میشود تا انواع احساسات جدید را تجربه کنیم.

پاکزیستن فصل۷زندگی به روال اصولمان”فقط برای امروز ۱۲ جدی ( دی ماه ) نفس عمیقی بكش و با خداوند صحبت كن

            

 اعتیاد فعال مانند یک آسیاب است که اکثر ما را خسته و وامانده کرد تا زمانی که به NA رسیدیم. ما با خونسردی از دیگر انسانها و کل زندگی دوری میکردیم و امید داشتیم تا از احساسات آزار دهنده اجتناب کنیم، ما اغلب فکر میکردیم یا به زبان می آوردیم که کی اهمیت میدهد؟ ” و حتی به سلیقه خود نیز اهمیت نمیدادیم، بدبینی و بی توجهی، هرگونه خوش بینی را در ما از بین برده بود اما بعد پاک شدیم و چیزهایی که در بهبودی یاد گرفتیم این نوع طرز فکر را کاملاً به چالش کشید.

تجربه کردن جهان توأم با یک حس شگفتی یکی از مزایای جانبی کار کردن برنامه NA است. برخی از ما پس از اینکه مدتی پاک در کنار هم بودیم به نوعی نگاه مثبت دست پیدا کردیم، برخی دیگر با گذشت زمان روشی جدید برای مواجهه با دنیا پیدا کردند، که نوعی حس شگفتی انفجارگونه بود،اما علیرغم زمان یا شدت ما احساس احترام شگفت انگیزی را تجربه میکنیم که حس قدردانی جدیدی را به همراه دارد،وقتی که پیش خود فکر میکنیم یا میگوئیم وای! متوجه میشویم که این نشانه خوبی است زیرا نشان میدهد که ما داریم حس شگفتی را تجربه میکنیم. این واژه “وای” به نظر بعضی از اعضا NA خود نوعی دعا است. این واژه معنای پذیرش شگفتی را به عنوان یک اصل روحانی کامل توأم با احترام،ارتباط،تاثیر و تکریم را در یک واژه سه حرفی نشان میدهد. وقتی صحبت از شگفتی الهام بخش میشود به نظر میرسد طبیعت در این مورد بیش از همه خودنمایی میکند.البته ما لازم نیست به یک سفر طولانی برویم تا از طلوع یا غروب آفتاب شگفت زده شویم،اما فراتر از طبیعت ما این احساس شگفتی را اگر افکارمان باز باشد و توجه کنیم میتوانیم در زندگی روزمره خود حس کنیم – به خصوص افرادی مانند ما که در بهبودی هستند – لحظات وضوح – از نوع پاک آن – به ما اجازه میدهد تا زندگی خود را از نو ببینیم، هربار که لحظه ای وقت میگذاریم تا برای رشد خود سپاسگزار باشیم چیزهایی که برای ما و دنیا خوب است را ستایش کنیم، برای بصیرت تازه خود شادمان باشیم، یا تمام احساساتمان را تجربه کنیم همگی این موارد میتوانند نوعی دعوتنامه باشند برای تمرین حس شگفتی.

 

خود را به چالش میکشم تا به زندگی و بهبودی با کنجکاوی نگاه کنم و از شگفتی هر زمان که امکان دارد لذت ببرم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

شفقت در سنت سه ۱۰ جدی ( دی ماه )

شفقت در سنت سه

۱۰ جدی ( دی ماه )

ما هرجا که بتوانیم دست یاری به سوی دیگران دراز میکنیم و سعی میکنیم درک و مهربانی خود را نسبت به کسانی که طبق توقع ما عمل نمیکنند یا بهبودی را آن گونه که ما درک میکنیم دنبال نمیکنند افزایش دهیم. 

 *اصول راهنما سنت سه برای اعضا”اجازه دادن به اعتماد تا ریشه دواند ۹ جدی ( دی ماه )

           

 در برنامه ای که تنها لازمه ،عضویت تمایل به قطع مصرف ،است، منطقاً میتوان نتیجه گرفت که راه های بیشماری برای کار کردن برنامه NA وجود دارد. آنچه که لزوماً به دنبال این منطق نمیآید این حقیقت است که ما معتادان در حال بهبودی میتوانیم نسبت به معتادانی که برنامه را متفاوت از ما کار میکنند بی حوصله باشیم – و یا اصلا” از اول حوصله ای نداشته باشیم،به عنوان عده ای ، ناسازگار ما میتوانیم کاملاً سختگیر باشیم. ما مطمئنا می توانیم نظرات زیادی در مورد اینکه چه چیزی کار میکند، و چه چیزی کار نمیکند داشته باشیم، چگونه و چه زمان باید قدمها را کار کرد، روش راهنما بودن، مفهوم و شیوه خدمت، دیگران را بغل بگیریم یا نگیریم، هنگام مریضی دارو مصرف بکنیم یا نکنیم، که البته اینها همه نظرات شخصی اعضا هستند، و نه NA، شور و علاقه ما نسبت به این ،نظرات از شور و علاقه ما نسبت به بهبودی سرچشمه میگیرد. ما میدانیم چه چیزی برای ما مفید است و چه چیزی برای دیگران کار میکند. با این وجود مواقعی وجود دارد که بهتر است در مورد کسانی که متوجه راه و روش ما آن طور که انتظار داریم نیستند اشتیاق و تجربه خود را با شفقت برای ایشان توضیح دهیم. وقتی در مورد روشهای متنوع بهبودی اعضا از اعتیاد روشن بین باشیم، در اصل به سنت سه احترام گذاشته ایم وقتی در ایجاد ارتباط با اعضایی که با ما تفاوت دارند، اشتیاق جدی داشته باشیم در حال تمرین شفقت هستیم.اگر منطقی در اینجا وجود داشته باشد این پذیرا بودن ما را با افراد تازه وارد صبورتر میکند،زیرا می دانیم که هر کس مسیری متفاوت را طی میکند.کسی چه میداند؟ حتی ،شاید ما خودمان هم چیزیی یاد بگیریم،ترجمه تحت الفظى ريشه لاتين كلمه شفت به معنای رنج کشیدن با هم است. اگرچه ممکن است بعضی ها فکر کنند آنچه ما در حال انجام آن در NA هستیم تعبیرش رنج کشیدن نیست اما ما میتوانیم همگی بر سر یک چیز توافق کنیم، همه ما در این راه با هم هستیم.

 من به آنچه برای بهبودی خودم مؤثر بوده است علاقه فراوان دارم سعی خواهم کرد نسبت به دیگرانی که مسیرشان متفاوت از مسیر من است روشن بین بمانم، امروز تلاش میکنم تا توقع نداشته باشم که آنها به همان روشی که من بهبودی را دنبال میکنم بهبود یابند.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

اجازه دادن به اعتماد تا ریشه دواند ۹ جدی ( دی ماه )

اجازه دادن به اعتماد تا ریشه دواند

۹ جدی ( دی ماه )

نمیتوان بر روی این مسئله ساده که اجازه میدهیم کسی در طول روز و هنگام انجام کارهای عادی با ما باشد، ارزش و قیمتی گذاشت.

*پاک زیستن فصل ۲ رابطه با دیگران*فقط برای امروز ۹ جدی ( دی ماه ) عمل و دعا

            

عضویت در NA به ما این امکان را میدهد که آگاهانه یا ناآگاهانه چیزی را تجربه کنیم که بسیاری از ما مدتها به دنبال آن بودیم – یعنی احساس تعلق،ما افراد مورد علاقه خود را پیدا میکنیم اما بعد از آن ممکن است به معتادان همدرد خود نگاهی بیاندازیم و با خود فکر کنیم قرار است من به اینها اعتماد کنم؟ پاسخ این است، نه به همه آنها و نه به یکباره، یکی از سخنرانان h&i همیشه به شوخی میگفت خبر خوب این است که امید هست. خبر بد این است که خود ما این امید هستیم،اعتماد هم مانند عشق و شهامت با عملکرد اتفاق میافتد و احساسات بعد از آن میآیند. ما با راهنما گرفتن آن را شروع کرده و دایره اعتماد خود را از همان جا گسترش میدهیم.

ما مجبور نیستیم همه اعضای NA را دوست داشته باشیم،اما نیاز داریم با چند تن از آنها بهبود پیدا کنیم،بعد از مدتی پاکی، اغلب با آنها که با هم پاک شده ایم و در اوایل بهبودی با یکدیگر همراه بودیم احساس ارتباط خاصی خواهیم داشت. ممکن است ما آنقدر رشد کنیم که ویژگیها و خصوصیات برخی از اعضایی که دوستشان نداریم را هم پذیرا باشیم – ما آنقدر به آنها اعتماد میکنیم که آنها را همانطور که هستند، میپذیریم و چیزی قابل اطمینان در آنها مییابیم ما هوای یکدیگر را – چه خوب و چه بد – خواهیم داشت.

یکی از اعضا میگفت مادرم انسان سخت گیری بود و در پایان عمرش دوستان زیادی نداشت. در مراسم ،تدفین به جز اعضای خانواده خود انتظار دیدن هیچ کس را نداشتم. اما سرم را بلند کردم و دیدم اعضای گروه «من و افرادی که با آنها پاک شده بودم – دارند وارد میشوند آنها مادرم را نمیشناختند اما من را میشناختند.” عضویت در جامعه NA کند تا اعتماد را به صورت عملی تجربه کنیم و پس از آن در بسیاری از زمینه های دیگر هم آن را مفید مییابیم ما در خانواده، کار و روابط عاطفی برای دیگران حضور پیدا میکنیم و اجازه میدهیم آنها هم در کنار ما باشند. ما به دیگران اجازه میدهیم همانی که هستند باشند و شجاعت و تمایل داریم که در کنار آنها همان چیزی باشیم که هستیم ما این مسیر را با هم تقسیم میکنیم. 

اعتماد گاهی اوقات میتواند از جایی بیاید که ما فکرش را هم نمیکردیم، من خودم خواهم بود به دیگران اجازه میدهم خودشان باشند و اجازه میدهم اعتماد در جایی که میخواهد ریشه بگیرد.اعتماد

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

این وبسایت متعلق به معتادان گمنام افغانستان  میباشد