دسته: پیام امروز

ارزش درمانی عملی بودن برنامه ۵ سرطان (تیر ماه)

ما احساس میکنیم که برخورد ما با بیماری اعتیاد کاملاً واقع بینانه است، هیچ چیزا ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر را ندارد

کتاب پایه فصل ٤ ، چگونگی عملکردفقط برای امروز ۳۱ ثور شث(شرکت در جلسات را ادامه بده

بسیاری از ما وقتی وارد NA میشویم فهرست بلندی از مواردی داریم که نتوانستند کاری برای ما بکنند خانواده، ارتباطات مان، دکترها، برنامه های درمانی، اماکن مذهبی، ما از خدا یا هرچیز دیگری که به آن اعتقاد داشتیم برای آزادی خود التماس میکردیم.

به بعضی از ما که با سیستم قضایی سروکار داشتیم کمکهایی تحمیل شد ممکن است همه این افراد و تشکلها برای بقای ما مفید بودند حتی اگر فقط باعث معرفی NA به ما شدند. برخی از آنها شاید تا به امروز به حمایت خود ادامه داده اند اما ما متوجه شدیم برای ایجاد تغییرات طولانی مدت در زندگیمان آنها کافی نیستند. پس چه چیزی کم داشتیم؟ یکی از اعضا لحظه آگاهی خود را اینگونه مشارکت میکرد این مفهوم کمک یک معتاد به معتاد دیگر مثل یه بار آجر روی سرم ریخت به خودم گفتم آها! حالا فهمیدم ! البته این آجرها مفید و به درد بخور بودند و از آنها میتوانیم برای ساختن پشتیبانی برای زندگی استفاده کنیم، معتادان در حال بهبودی که مثل ما جان سالم به در برده اند، بی قید و شرط بهترین منابع برای اطلاعات تجربی در بهبودی محسوب میشوند. این ایده نه تنها برای ما منطقی است، بلکه باعث آرامش ما نیز می شود.

در NA ، ما فضایی از التیام برای یکدیگر ایجاد میکنیم – این همان چیزی است که ما به آن ارزش درمانی میگوییم ما به درمان ،هم از طریق همدردی و همبستگی کمک میکنیم. کلمه “ما” در NA یک منبع قدرتمند و کاربردی است که از آن برای عبور از مشکلات زندگی و حمایت از هم در طول بهبودی استفاده میکنیم، مشارکت صادقانه کمک میکند تا کسانی را که از خیانت ،نازایی، بیماری و هزاران سختی دیگر جان سالم بدر برده اند، بشناسیم. ما با اعضایی که توانسته اند راه خود را از میان مشکلات مشابه پیدا کنند ارتباط برقرار میکنیم و از تجربیات آنها یاد میگیریم، مصیبتهای شخصی ما هم میتواند تبدیل به منبع مشترکی از نیرو شود. دیگر چه چیزی بهتر از این برای ما کار میکند؟

در حالیکه بیماری میخواهد تا ما روی تفاوتهایمان تمرکز کنیم ما آگاهیم که پیوندهایی که ما را به هم متصل میکند بسیار محکمتر از آن تفاوتهاست آن پیوندها محکم واقعی و کاربردی هستند. آنها همان آجرهایی هستند که ما را پابرجا نگه داشته و از سقوط ایمن میدارند. NA یک برنامه عملی است که از یک معتاد به معتاد دیگر داده میشود و آن معتاد هم آن را به معتاد دیگری منتقل میکند و این چگونگی عملکرد آن است. چگونه میتوانم یک محیط التیام بخش برای دوستان معتادم ایجاد کنم؟

امروز چه کاری میتوانم انجام دهم که برای کمک به یک معتاد دیگر عملی باشد؟

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

فقط برای امروز

۵ سرطان (تیر)

سپردن اراده شخصی

«وقتی معنای واقعی تسلیم را یاد میگیریم، ترسهای ما کاهش مییابد و ایمان، رشد خود را شروع میکند. دیگر با ترس، خشم، احساس گناه، دلسوزی نسبت به خود یا افسردگی نمیجنگیم.»

“کتاب پایه” نشریات معتادان گمنام

تسلیم آغاز راه جدید زندگی است. وقتی در ابتداء با اراده شخصی خود هدایت میشدیم ، دائماً متحیر میشدیم از اینکه آیا همه اصول را رعایت کردهایم، آیا فلان شخص را درست طوری آلت دست خود قرار دادهایم که به اهداف خود برسیم، آیا در تلاشهای خود برای کنترل و اداره دنیا جزییات ضروری را نادیده گرفتهایم. یا از ترس اینکه نقشه های ما به نتیجه نرسد، احساس واهمه داشتیم ؛ وقتی نقشه های ما با شکست مواجه میشد، عصبانی میشدیم و نسبت به خود دلسوزی میکردیم ؛ و یا وقتی نقشه های خود را با موفقیت پیش میبردیم ، احساس گناه میکردیم. زندگی بر اساس اراده شخصی دشوار بود، اما راه دیگری هم بلد نبودیم.

تسلیم همیشه آسان نیست. برعکس ، تسلیم خصوصاً در ابتدا میتواند دشوار هم باشد. هنوز هم اعتماد به خداوند – نیرویی که قادر به اداره زندگی ماست- آسانتر است از اعتماد به خودمان که زندگی غیر قابل اداره داریم. هر چه بیشتر تسلیم میشویم، این کار آسانتر میشود.

وقتی اراده و زندگی خود را به مراقبت نیروی برتر خود میسپاریم، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که نقش خود را تا حد توان مسئولانه و با دقت ایفا کنیم. سپس، میتوانیم نتایج را به نیروی برتر خود واگذار کنیم. از طریق تسلیم ، عمل کردن بر اساس ایمان و زندگی بر اساس اصول ساده روحانی این برنامه، میتوانیم نگرانی را کنار بگذاریم و زندگی را شروع کنیم.

فقط برای امروز : اراده شخصی خود را میسپارم. آگاهی از اراده خداوند برای خود و قدرت اجرای آن را جستجو میکنم. نتایج را به دست توانمند نیروی برتر خود واگذار میکنم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

وصل شدن از طریق خودیابی و خودشناسی

۴ سرطان (تیر ماه)

احساس  میکنیم  شاید  برای اولین بار با ویژگیهای  خوب انسانی ارتباط برقرار میکنیم.

چگونگی عملکرد قدم پنجمنشریات معتادان گمنام

به عنوان تازه وارد ما از درون گسسته با حواسی پرت و روحی جدا افتاده وارد برنامه میشویم، اختلاف نظر ما با دیگران و اینکه بهتر یا بدتر از آنها هستیم و حصارهای که به دور خود کشیده بودیم همگی سر جایشان هستند منیّت و غرور خود انزجاری و دلسوزی به حال خود تعیین کننده واکنشهای ما بودند ما به درون خود نگاهی نمی انداختیم تا دلیلی برای عدم ارتباط خود با دیگران پیدا کنیم اما به زودی ما شروع به شنیدن و جذب داستان های دیگر معتادان در حال بهبودی میکنیم. ما موضوعی را مشاهده میکنیم که در کارکرد قدم هایمان نیز منعکس میشود :ما راه خودمان را برای ارتباط با دیگران در پیش میگیریم فرآیند فروریختن دیوارها به چیزی بیش از یک اقرار ساده نیاز دارد، ما نیاز داریم درهای قلبمان را باز کنیم، ایجاد ارتباطات واقعی و بادوام با سایر اعضای NA چیزی فراتر از پذیرش این است که شباهتها بیش از تفاوتها است. این نیازمند صرف زمان و سعی و کوشش است. همانطور که ما به اقرار دیگران گوش میدهیم شهامت ما رشد میکند و شروع به مشارکت میکنیم برای بسیاری از ما دیوار و حصارهای اطرافمان چندان که فکر میکردیم کارآیی نداشتند برای فروریختن ،آنها زمان زیادی نیاز نبود حداقل نه به آن اندازه که برای ساخت شان وقت صرف کرده بودیم.

وقتی از بالای دیوارها به بیرون نگاه میکنیم یا از بین شکافهایش سرک میکشیم دیگران هم شروع به دیدن مامیکنند ،پذیرش درک و همذات پنداری ما اغلب با مشارکت صادقانه اتفاق میافتد، آنها مشوّقی میشوند تا ما از خودمان بیشتر بگوییم امکان دارد بعضی از قسمتهای دیوار پابرجا بمانند کمی محافظت از خود طبیعی است. اما حالا ما شروع به ساختن راه میکنیم ما افرادی را در جلسه پیدا میکنیم معمولاً فقط چند نفر از جمله راهنمای خود که به آنها اجازه میدهیم خود واقعی ما را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند. خویشتن پذیری و ،امید هر دو با هم در این راه ما را همراهی میکنند.

در NA ، هدف ما گسترش ارتباطی است که با اعضای جدیدی ایجاد کرده ایم که آنها نیز مانند ما به NA وارد شده اند بدون اینکه بدانند که دیوارهایشان برای این دنیا به اندازه کافی بلند نیستند، وقتی مشارکت میکنیم راه ارتباط گرفتن منتظر همگی ما است.

امروز من سعی خواهم کرد دیوارهایم را خراب کرده و به جایشان راههایی بسازم. من از اینکه به دیگری اجازه دهم مرا بهتر بشناسد، نمیترسم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

آگاهی توسط مراقبت روحانی ۳سرطان (تیر)

رساندن پیام ما را نسبت به قابلیتها و محدودیتهایمان آگاه کرده و ما را به سمت تغيير رهنمون می سازد.

پاک زیستن فصل ۱ پاک زیستن  متن آغازیننشریات معتادان گمنام

تلاشی که برای بهبودی خود انجام میدهیم کارکرد قدمها آشنایی با سنت ها، زندگی براساس اصول روحانی – به ما آزادی میدهد تا خودمان باشیم. ما رابطه خود با یک نیروی برتر را ارتقا می دهیم متوجه میشویم چه چیزهایی باعث میشوند ما درست عمل کنیم خرابه های – گذشته و حال را بازسازی میکنیم روابط قدیمی را ترمیم کرده و ارتباطات جدیدی برقرار می نماییم هر جزء از این فرآیند آگاهی ما را زیاد میکند. پیامی که ما حامل آن هستیم با تجربه شخصی و کاربرد اصول روحانی غنی میشود.

زندگی میتواند خیلی خوب باشد، اغلب بهتر از آنچه تصور میکردیم ما از اعتیاد فعال رهایی می یابیم و ترس خود محورانه ما کمتر کارایی دارد ممکن است ما بدون پرداخت هزینه های آنی عادات خود را از زندگی روزمره حذف کنیم دست از نوشتن بکشیم، تفکر و مراقبه نکنیم و با راهنمای خود کمتر تماس بگیریم، در حالیکه همه نشانه های ظاهری بیانگر این است که حال ما خوب است وقتی اضطراب بالا میآید با یک خوشی لحظه ای آن را خفه میکنیم با ظاهری آراسته سعی در پنهان کردن آن میکنیم و یا با یک موتورسیکلت سریع از آن فرار

می کنیم، شرکت منظم در جلسات – حتی زمانی که عادتهای خوب دیگر را کنار گذاشته ایم – این ، فرصت را به ما میدهد، ک مسیرخود را اصلاح کنیم. ممکن متوجه شویم تلاش ما برای مشارکت کردن سخت شده و احساس میکنیم جدا افتاده ایم. ممکن است با مشارکت کردن در مورد گذشته خود و حس نوستالژی آن کمی احساس رضایت کنیم ولی عدم ارتباط عاطفی فعلی ما با زندگی روحانی نشان از وجود خلا در ماست ما خطری که از عدم بررسی زندگی خود به وجود آمده را تشخیص میدهیم احتمالاً به دردسر افتاده ایم. اما دیدن وقوع آن ، شروع خوبی است.

با این آگاهی ما میتوانیم به شیوه هایی روی بیاوریم که بهبودی ما را تغذیه میکنند ما مسئولیت طوفانی که در مغز و دلمان ایجاد شده را قبول کرده و درباره احساس جدا افتادگی خود مشارکت میکنیم با حضور در جلسات ما میتوانیم برخی نشانه های کوچک درباره آنچه مهم است را دریافت کنیم اگر اجازه دهیم آگاهی میتواند ما را از لبه پرتگاه برگرداند.

من مراقبت روحانی لازم برای تقویت یا حفظ بهبودی خود را انجام خواهم داد و همیشه به دنبال ادامه بهبودی و تمرین با راهنمایی گرفتن از قدم های ده، یازده و دوازده هستم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

‍ یک_اصل_روحانی_برای_هرروز

۲ سرطان (تیر)

توجه به پیام NA

هر یک از ما چیزی برای ارائه داریم. ما نیازی به دیدن دوره تخصصی جهت رساندن پیام نداریم فقط لازم است مراقب باشیم .

اصول راهنما، سنت هشت پیشگفتارنشریات معتادان گمنام

همه ما چیزی برای بخشیدن به NA داریم و برای این کار نیازی به تخصص نداریم NA دانشگاه نیست که کلاس درس داشته باشد مثلاً کلاس مبانی مشارکت راهنمای پیشرفته یا سمیناری برای تحصیلات تکمیلی در موضوع ساختار کمیته بیمارستانها و زندانها ما همانطور که به مسیرمان ادامه میدهیم در حال یادگیری هستیم بعضی از ما به همان روش راهنمای مان راهنمای دیگران میشویم یا روش خودمان را ابداع می کنیم. ما معتادان در حال بهبودی با راهنما یا خدمت گزاران مورد اعتماد حرفه ای نیستیم. ما به آنچه دیگران انجام می دهند توجه میکنیم با راهنما و نیروی برترمان مشورت میکنیم و به دقت به ندای درون مان گوش میدهیم این همان ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر است. توجه به اطرافمان برای ما آسان به نظر میرسد در زندگی گذشته آگاهی از آنچه در اطرافمان میگذشت برای بقای ما لازم بود ما همیشه مراقب پشت سر خود بودیم دیگران را زیر نظر داشتیم و هر کاری لازم بود انجام میدادیم تا خودمان را از اوضاع وخیمی که در آن گرفتار شده بودیم نجات دهیم همان مهارتها امروز به ما کمک میکنند تا افراد جلسه را بشناسیم. ما میتوانیم ببینیم کجاها به کمک ما نیاز است آیا کسانی هستند که قبل از شروع جلسه تنها نشسته باشند؟ به آنها خوشامد بگو ایا منشی برای پخش پمفلت ها کمک میخواهد؟ انجام شد شاید مهمترین قسمت این است که وقتی ما در حال مشارکت با دیگر معتادان هستیم به اطرافمان توجه کنیم ما واقعا به مشارکت دیگران گوش میدهیم به جای اینکه حدس بزنیم که دیگران نیاز دارند از ما چه چیزی بشنوند ما فقط باید به سادگی گوش دهیم وقتی انگیزه مان به این صورت ،باشد تجربه مرتبط خود را به مشارکت میگذاریم هنگامی که حضور داریم و به فرآیند جاری توجه میکنیم میفهمیم که نیازی به کنترل کردن نیست فروتنی مصلحت اندیشی و توجه – به داشته های خود و نیازهای اطرافیانمان – به ما در تصمیم گیری بهتر کمک می کنند.

از آنجایی که چیزی بنام معتاد در حال بهبودی حرفهای وجود ندارد، من بهترین سعی ام را میکنم تا پیام را به روش NA برسانم. من این کار را با توجه به نیازهای NA و به خصوص معتادانی که هنوز در حال عذاب ،هستند انجام خواهم داد.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

تسلیم

فقط برای امروز

۲ سرطان ( تیر )

«به طور تصادفی با این انجمن که پر از عشق، صداقت، روشن بینی یا تمایل است، برخورد نکردیم…. وقتی شکست خوردیم، تمایل پیدا کردیم.»

“کتاب پایه” نشریات معتادان گمنام

تسلیم اساس لازم بهبودی است، اما گاهی اوقات با آن میجنگیم. اکثر ما پس از گذشت مدتی از پاکی به گذشته نگاه میکنیم و متحیر میشویم از اینکه چرا برای انکار عجز خود به سختی میجنگیدیم ، در حالی که تسلیم سرانجام همان چیزی بود که زندگی ما را نجات داد.

وقتی بهبود پیدا میکنیم ، فرصتهای جدید برای تسلیم شدن خود را نشان میدهند. یا میتوانیم با همه کس و همه چیزی که روبرو میشویم، درگیر شویم و یا با به یاد آوردن مزایای حاصل از اولین تسلیم خود، از جنگ دست برداریم.

بیشتر دردی که تجربه میکنیم از جنگ ، و نه از تسلیم نشأت میگیرد. در حقیقت ، وقتی تسلیم میشویم، درد پایان می یابد و امید جای آن را میگیرد. به تدریج باور میکنیم که همه چیز به خوبی پیش میرود و پس از مدتی متوجه میشویم که نتیجتاً زندگی ما خیلی بهتر شده است. همان طور احساس میکنیم که پس از تسلیم شدن در برابر این خیال باطل که میتوانیم مصرف خود را کنترل کنیم، احساس میکردیم—آسوده ، آزاد و سرشار از امید و طراوت.

فقط برای امروز : آیا امروز باید در برابر چیزی تسلیم شوم؟ اولین تسلیم خود را به خاطر می آورم و به خود یادآور میشوم که دیگر نیازی به جنگیدن ندارم.  

معتادان گمنام افغانستان

 naafg.org

۱ سرطان (تير)خود اتکایی و ایستادگی

زمانی که تمایل داشته باشیم بر روی باورها و اعتقادات خود ایستادگی کنیم، سطح عمیق تری از خود اتکایی را تجربه میکنیم.

پاک زیستن فصل ،٦ ،یافتن جایگاه خود در دنیانشریات معتادان گمنام

اغلب معتادان بدون دلیل خاصی توسط دیگران به شکل آدمهایی تنها و ناراضی و یا طغیان گر،دیده و یا تصور میشوند. بسیاری از ما با آن تصویر کاملاً راحت بودیم یا هنوز هم هستیم با این حال قبل از بهبودی برای خیلی از ما همه آنچه به آن اعتقاد داشتیم و یا از زندگی میخواستیم، از دست رفته بود در دوران مصرف به ندرت پیش می آمد که بتوانیم از منجلاب روزمره خود بیرون بکشیم و شرافتمندانه برای چیزی متفاوت در کنار آدمها بايستيم – و مطمئناً چیزی بنام خود اتکایی وجود نداشت.

برای یکی از معتادان رسیدن و پیدا کردن خود اتکایی چیزی بود که او را به آخر خط رساند همه خانواده من مصرف کننده ،بودند و همین موضوع بارها مانع پاک شدن من شده بود نمیخواستم آنها فکر کنند من از آنها دست کشیده ام و یا بهتر از آنها هستم. اما دیگر نمی توانستم آنطور زندگی کنم.

تغییر زندگی ما در حال حاضر به اندازه کافی ترسناک است حتی اگر عزیزانی که در علایق یا اهداف ما شریک نیستند را کنار خود نداشته باشیم همه کسانی که با ما مصرف میکردند خواهان بهبودی نیستند اما خیلیها هم همچنان به خواستهها و مرزهای ما پس از پاکی احترام میگذارند ممکن است ما به دور از بعضی از آنها رشد کنیم اما کسانی که ما برایشان اهمیت داریم میخواهند که ما مسیر خود را دنبال کنیم.

ما ممکن است برای پیگیری علایقمان در بهبودی دچار حس آشنای تردید شویم. نمی خواهیم دوستانمان را از دست بدهیم یکی از اعضا مشارکت میکرد که وقتی چند سال پاکی داشتم جوان ترین عضور یک گروه در NA .بودم میخواستم به دانشگاه بروم اما فکر میکردم با این کار دوستانم را ترک خواهم کرد راهنمایم گفت که مشکلی نیست. – او تجربه

زندان رفتنش را به من داد حالا من میتوانستم بروم و تجربه دانشگاه را برای او بیاورم.”

ما برای انجام هر کار و هر چیزی که میخواهیم زمان زیاد انرژی و پول کافی نداریم ما نمیتوانیم در یک زمان در دو یا) (چند جا قرار بگیریم تمرین خود اتکایی به معنای قبول مسئولیت انتخاب و نحوه استفاده از منابع محدودمان است برخی از ما ممکن است هنوز سرکش باشیم اما به احتمال زیاد اکنون هدفی برای حمایت کردن داریم.

آنهایی که واقعاً مرا دوست دارند میخواهند که من دنبال آرزوهایم بروم. من به روابط دوستانه ام احترام میگذارم و انتخاب میکنم تا روی خواسته هایم ایستادگی کنم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

۱ سَرَطان ( تیر )

پذیرفتن زندگی همان طور که هست

«در دوران بهبودی، پذیرفتن واقعیت را ضروری میدانیم. وقتی بتوانیم این کار را انجام دهیم، مصرف مواد را با قصد تغییر احساسات خود لازم نمیدانیم.»

کتاب پایه” نشریات معتادان گمنام

مواد مخدر، ما را از رویارویی با نیروی کامل زندگی باز میداشت. وقتی مصرف مواد را قطع میکنیم و وارد بهبودی میشویم، مستقیماً با زندگی روبرو میشویم. شاید نومیدی، ناکامی یا خشم را تجربه کنیم. رویدادها ممکن است باب میل ما رخ ندهند. خودمحوری که در دوران اعتیاد خود پرورش دادیم، به احساسات ما نسبت به زندگی لطمه وارد کرده است؛ صرف نظر کردن از احساسات خود و پذیرفتن زندگی همان طور که هست، دشوار است.

با کارکرد قدمهای دوازدهگانه معتادان گمنام پذیرفتن زندگی خود را یاد میگیریم. به شیوه تغییر نگرشهای خود پی میبریم و از نواقص شخصیتی خود رهایی پیدا میکنیم. دیگر لازم نیست حقیقت را تحریف کنیم یا از موقعیتها فرار کنیم. هر چه بیشتر اصول روحانی نهفته در قدمها را تمرین کنیم، پذیرفتن زندگی دقیقاً همان طور که به نظر ما میرسد، آسانتر خواهد شد.

فقط برای امروز : با کارکرد قدمهای دوازدهگانه خویشتنپذیری را تمرین میکنم. 

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

مشارکت همبستگی با هم دردان خود

۳۱جوزا (خرداد)

ما معتادان وقتی میبینیم دیگران هم مشکلات گذشته و حال ما را داشته اند احساس مخصوصی پیدا میکنیم.

کتاب پایه فصل ۵ چه باید کرد؟نشریات معتادان گمنام

بسیاری ازما تجربه ی حس همبستگی با رفقای موادی خود را در اوایل دوران مصرف داریم ما زمانی که در حال توطئه برای زد و بند، بعدی کلک، زدن یا نقش بازی کردن بودیم دوستانی میگذاشتیم و آنها هم روی ما حساب میکردند تا آبروداری کنیم، اگرچه این وفاداری ما محدود بود در طی زمان یا ما به آنها خیانت میکردیم و یا آنها به ما نسخه رمانتیک داستانهای ما اغلب بر آن لحظات جادویی همبستگی با دوستانی تمرکز دارد که پا به پای ما می‌آمدند. اگر خط داستان این نوع روابط را تا از هم پاشیدنشان دنبال کنیم، امکان دارد به اشتباه نتیجه بگیریم که آن پیوندها فقط مربوط به گذشته بودند و یا ما همچنان قادر به حفظ همبستگی و دوستی صمیمانه با دیگران نیستیم. این موضوع به حس تنهایی و انزوای ما می افزاید ما را در برابر گفتگوی درونی ،مضر وشکننده میکند و باعث ایجاد فاصله بین ما با دوستان جدید و پاکمان میشود وقتی متوجه میشویم که بهبودی همه چیز را درباره ظرفیت ما در برقراری ارتباط عوض کرده است آنگاه میتوانیم جلوی تمام آن گفتگوهای منفی را هم بگیریم، حس همبستگی ما در گذشته حول محور مصرف مواد بود.

حالا همبستگی از دل مشارکت صادقانه و همدلی بیرون میآید و کمتر با زد و بند کلک و داستانهای جنگی ما ربط دارد. از تجربه یکی از اعضا ” احساسی به من دست داده بود که دیگر حس تعلق نداشتم و انگار کسی جز من مشکل ندارد بعد داستانهایی از دیگران شنیدم و فهمیدم من هم دوستان خود را پیدا خواهم کرد، اصل همبستگی متضاد انزوا و خود محوری است. اگرچه شرایط، علایق و آرزوهای ما بسیار متفاوت است اما از نظر عاطفی و روحی به هم متصل میشویم و در کنار یکدیگر می ایستیم همه ما آرزوها و چالشهایی داریم، غم و شادی را تجربه میکنیم میخواهیم شاد باشیم و بخشیده شویم، دوست بداریم و دوست داشته شویم. و ما ناچار نیستیم هیچ کدام از اینها را به تنهایی تجربه کنیم در طی سالها، راهنماهای زیادی این اطمینان را به ما داده اند، من نمیتوانم مشکل تو را حل کنم اما تو هم مجبور نیستی به تنهایی با آن مواجه شوی و واقعاً ما دیگر چه چیزی میخواستیم؟

برای ایجاد همبستگی با دوستان همدردم من چالشهای خود را با کسی که میتواند کمکم کند و یا کسی که نیاز به کمک من دارد به مشارکت خواهم گذاشت.

naafg.org