هدیه ساده و گرانبهایی که به اشتراک میگذاریم. ۳۰ جدی ( دی ماه )

هدیه ساده و گرانبهایی که به اشتراک میگذاریم. 

۳۰ جدی ( دی ماه )

هدیه گرانبها و ساده ای که ما به یکدیگر میدهیم این است که انسان بودن یکدیگر را به رسمیت می‌شناسیم. 

*اصول راهنما سنت ۸ متن آغازین*فقط برای امروز ۲۹ جدی ( دی ماه ) از کاه کوه ساختن

 

وقتی در جلسات NA تازه وارد هستیم به نظر میرسید که همه دارند به زبانی صحبت میکنند که ما درست نمی‌فهمیم،به نظر میرسید همه ترتیب کارها را میدانند، خواندنیها و دعای آخر جلسه،اگر تازه پاک شده ایم – یا سعی میکنیم که پاک شویم – برایمان فوق العاده ناراحت کننده است که توسط بعضی از اعضا تشویق میشویم تا از حال و روز خود با اتاقی مملو از افراد غریبه صحبت کنیم،ما نمیدانیم که چه بگوئیم، اما به هر حال سعی مان را میکنیم اعضا دیگر با تکان دادن سر به گونه ای رفتار میکنند انگار به خوبی ما را درک میکنند بعد از جلسه کسی به ما خواهد گفت: ممنون” به خاطر حرفی که زدی، واقعاً به من کمک کرد. خیلی خوشحالم که اینجا آمدی این حالتی متفاوت برای ما بود. ما پاسخ میدهیم “من” حتی خودم نمیدانم که چی !گفتم.من اصلاً نمیدانم اینجا چه کار میکنم.” اما باز هم اعضا با تکان دادن سر مرا تائید میکنند. به خود میگوئیم اینها دیگه کی هستند؟ به کارگیری اصل همیشه غیر حرفه ای در سنت هشتم میگوید که ما همگی کاملاً توان رساندن پیام بهبودی را داریم و بعضی اوقات حتی بدون اینکه خودمان هم متوجه باشیم پیام رسانی میکنیم ما جهت مشارکت در جلسات نیاز به آموزش 

حرفه ای یا مربی نداریم. ما لازم نیست حتما به زبان خاص NA صحبت کنیم یا قسمتهایی از نشریات مان را حفظ باشیم. ما هنگامی که خود هنوز تازه وارد هستیم شروع به خوش آمدگویی به دیگرتازه واردان می کنیم. بسته به این که کجا زندگی میکنیم ممکن است قبل از این که برای دور اول قدمها را کامل کار کنیم از ما درخواست شود تا راهنمای عضو دیگری بشویم،به عنوان معتادان در حال بهبودی ما همگی متخصص هستیم،همه ما از قدیمیترین عضو قدیمی گرفته تا تازه ترین تازه وارد،زیبایی و سادگی خاصی در ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر وجود دارد. اشتیاق به قطع مصرف ما را وارد انجمن میکند و انسانیت به ما ظرفیت گوش دادن و همدلی کردن میبخشد تا هر چه در قلب و فکر داریم را به مشارکت بگذاریم. سخاوتمند باشیم و مهمتر از همه سخاوت دیگران را بپذیریم هر یک از ما تخصص خود را به عنوان معتاد در حال بهبودی زمانی پیدا میکنیم که شرایط خود را به عنوان معتاد میپذیریم و شروع به استفاده از تواناییهای خود میکنیم. اصل روحانی سادگی در راستای تعهد ما به گمنامی در NA ،است، یعنی مهم نیست که کی هستیم، ما به هر حال سزاوار این هستیم که یکدیگر را به عنوان یک انسان که لایق عشق و تائید است به رسمیت بشناسیم. به عنوان اعضا NA ما به یکدیگر هدیه ساده جزئی از کل بودن را اهدا میکنیم کلی که از تک تک ما بزرگتر است. هدیه ای گرانبها، ساده و رایگان.

 

 امروز من به بهترین شکل سعی میکنم انسان بودن دیگر اعضا را به رسمیت بشناسم و انسانیت خود را به مشارکت بگذارم این تنها کاری است که باید انجام آن را بلد باشم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

تسلیم شدن در برابر تغییر ۲۸ جدی ( دی ماه )

تسلیم شدن در برابر تغییر

۲۸ جدی ( دی ماه )

 تسلیم به معنی داشتن روشن بینی لازم جهت دیدن مسائل به طریقی جدید و همین طور تمایل به زندگی از طریقی متفاوت است. 

*پاکزیستن فصل ۳، بیداری روحانی مان”فقط برای امروز ۲۷ جدی ( دی ماه ) بخشش

 

  تغییر، شهرت وحشتناکی دارد و زندگی ما را کمتر قابل پیش بینی میکند که این ترس آور است. اکثر ما زمانی که وارد NA میشویم مطمئن هستیم که میخواهیم ظاهر خود را تغییردهیم مثلاً سلامت و وضعیت مالی خود را بهبود بخشیم،تحصیلاتمان را بیشتر کنیم یا کار پیدا کنیم،خرد مشترک حکم میکند که تغییر یک کار درونی است که منطقی به نظر میرسد. ما خواهان تغییر وضعیت ذهنی خود هستیم تا نوسان بین افکار آزار دهنده و رِخوت کامل را متوقف کنیم. ما میخواهیم که صدای پچ پچ منفی در سرمان را کم کنیم،سپس در می یابیم که کار درونی معنای بیشتری از روحانیت دارد،زیرا NA یک برنامه روحانی است. برای بسیاری از ما معتادان درک این واقعیت باعث میشود که احساس کنیم سرانجام به خانه رسیده ایم اما برای برخی دیگر نیز این لحظه زمانی بود که دلمان میخواست در را ببندیم و دیگر هرگز برگردیم. 

اما ما در انجمن باقی ماندیم به ما گفته شد که زندگی به روال اصول روحانی در هسته آن به معنی داشتن صداقت ،روشن بینی و تمایل است،اگر چه روش زندگی ما به این شکل نبود، اما ارزش این اصول را درک کردیم و اکثر ما تمایل پیدا کردیم به این شکل زندگی کنیم،زمانی که برنامه را کار میکنیم نهایتاً به طور خودکار حقیقت را خواهیم گفت و دیگر به دنبال این نیستیم که اسرارمان را حفظ کنیم و از همه کس اجتناب نمائیم. به جای این که بخواهیم به رفتارها و دیدگاههای خودمان که ما را به اینجا رسانده است اتکا کنیم، ما نسبت به دیدگاه دیگران روشن بین میشویم. تمایل برای گرفتن راهنما،شرکت در جلسات، کار کردن قدمها، وقبول تعهد به معنای تسلیم شدن در برابر مفاهیم روحانی برنامه است. به تدریج ما به رهایی میرسیم. شرایط برای برخی از ما که پاکی بیشتری داریم هم متفاوت نیست. ما هر سطحی از آرامش را بخواهیم لازم است تا به روشن بین بودن و تسلیم در برابر تغییر ادامه دهیم.ما حتی در برنامه در خطر انعطاف ناپذیری و سستی کامل قرار داریم. لذا متصل بودن به NA به ما یادآور میشود تا چیزهایی که آموخته ایم را به کار گیریم و به یادگیری ادامه دهیم.

 

تغییر غیر قابل اجتناب است من میتوانم انتخاب کنم تا در برابر آن مقاومت کنم یا تسلیم شوم تسلیم شدن در این برنامه خوشنام است فکر کنم بهتر است امتحانش کنم. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

تلاش همیشگی برای درستکاری ۲۷ جدی ( دی ماه )

تلاش همیشگی برای درستکاری

۲۷ جدی ( دی ماه )

 وفاداری بدین معناست که بدون توجه به شرایط موجود در کاربرد اصول روحانی از خود پایداری نشان دهیم.

چگونگی عملکرد سنت دوم کاربرد اصول “روحانی”فقط برای امروز ۲۶ جدی ( دی ماه) ” آن تماس را بگیر! “

 

  ما بر طبق سنت دو قبول داریم که مرجع نهایی در گروههای NA خداوند مهربان است بدانگونه که خود را در وجدان گروه بیان کند. با این حال چه خوب و چه بد ما به موجودات فانی محض مانند دیگر معتادان برای اجرای تصمیمات مان اعتماد میکنیم. جهت اجرای صحیح این سنت مهم است ما خدمتگزاران مورد اعتمادی انتخاب کنیم که در رفتارهای خود طبق گفته مفهوم چهار طیف کامل و وسیعی از ویژگیهای شخصی مرتبط با بیداری روحانی را بروز دهند. ما باید چنین رهبرانی انتخاب کنیم و خود نیز از طریق پاک زیستن و کارکرد قدمها به این گونه افراد تبدیل شویم، به عنوان خدمتگزاران مورد اعتماد ما بهترین سعی خود را میکنیم تا هنگام انجام تعهدات مان درستکاری را تمرین کنیم بله این دستورالعمل مشکل به نظر میرسد اما قدمها ما را به خوبی آماده می‌کنند،درستکاری را فقط میتوان در عملکرد نشان داد که ثابت کند قدمها تا چه حد باعث تغییر ما شده اند. یکی از اعضا با افتخار میگفت من وقتی که به قدم دوازده رسیدم که میگوید این اصول را در تمام امور زندگی خود به اجرا درآوردیم، آمادگی این کار را داشتم که نشان میداد تا چه حد پیشرفت کرده بودم ” ما به افرادی با شخصیت و محکم تبدیل میشویم انسانهایی که حتی وقتی کسی نمیبیند کار درست را انجام میدهند البته تلاش ما برای ساختن شخصیت مان خیلی قبل از اینکه کارکرد دوازده قدم را به پایان برسانیم شروع میشود. احتمالاً این امر بیشتر از همه در بحبوحه کارکرد قدمهای شش و هفت مشهود است زیرا در این حین توانستیم به عادتهای بد و عمیقاً ریشه دار خود از نزدیک نگاه کنیم هزینه ای که ما برای این شیوه زندگی پرداخت کردیم ترازنامه نویسی کاملاً دقیقی بود که ما انجام دادیم، ما دیگر میدانیم که چه چیزهای را در زندگی نمیخواهیم. حال دیگر فرصت شناسایی و تمرین روشهای سالمتر و روحانیتر را در موقعیتهای که پیش می آید در تمام امور زندگی داریم. 

ما دائم در حال تمرین هستیم. مانند بسیاری کارهای دیگر در بهبودی، تفکر و شخصیت ما پیرو اعمال و اقدامات ماست، ما میتوانیم به اعمال درست به دیده یک دانه نگاه کنیم که میکاریم و ثمره آن شخصیت خوب و سالم است. ما کارهای درست را انجام می دهیم،

رفتارهای اخلاق مدارانه را تمرین میکنیم و تبدیل به افرادی درستکار می‌شویم.

علیرغم شرایط و اینکه چه کسی دارد نگاه میکند یا انجام چه کاری راحت تر است من امروز به اصول رفتاری جدید خود پایبند خواهم بود. 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

یافتن اشتیاق و هدفمان ۲۶ جدی ( دی ماه )

یافتن اشتیاق و هدفمان 

۲۶ جدی ( دی ماه )

 زمانی که به دنبال بهبودی براساس ، اشتیاق، امید و هیجان باشیم اتفاقات جدیدی برای ما رخ خواهد داد ما در زندگی خود احساس آزادی میکنیم. 

پاکزیستن، فصل ، چرا در انجمن باقی میمانیم. تمرین برابری ۲۵ جدی ( دی ماه )

 

  برخی از ما در روزهای ابتدای بهبودی خود در NA به جای اینکه به دنبال این باشیم که در زندگی چه چیزهای میخواهیم بیشتر تمرکز داریم بر اینکه در دام چه چیزهای اسیر هستیم و چگونه باید از آنها فرار کنیم، چیزهای مانند ،اجبار، انزوا، پریشانی و یاس ما خیلی زود پی میبریم که تعدادی از اعضا NA به مقداری آزادی از پیامدهای اعتیاد دست یافته اند که باعث ایجاد امید در ما نیز میشود تا به جلسات برگردیم پس از آن به زمان که معتادان در حال بهبودی بسیاری نه تنها از قفس اعتیاد رهایی یافته اند بلکه آزاد هستند تا جهان بیرون از آن قفس را اکتشاف و کاوش کنند. زیادی نیاز نیست تا تشخیص دهیم یکی از اعضا برای ما نوشت که در دوران” مصرف به هر چه که علاقه داشتم در رده دوم و پشت سر بیماریم قرار میگرفت. در یکی از اولین جلساتی که شرکت کردم، از یکی از اعضا شنیدم که میگفت پس از ۱۵ سال جدایی از علاقه خود به صخره نوردی میخواهد به طبیعت برود تا دوباره صخره نوردی کند. من علاقه ای به صخره نوردی نداشتم اما ایده رها بودن در طبیعت برای من آن قدر هیجان انگیز بود که تصمیم گرفتم برای خود بهبودی به این شکل است ما توانایی پیگیری چیزهایی که به آنها علاقه داریم مانند سرگرمی و اشتیاقی پیدا کنم صخره نوردی، ترانه سرایی، بازسازی ماشینهای قدیمی و غیره را دوباره به دست می آوریم، زندگی مان مال خود ما میشود تا به هر نحوی میخواهیم آن را زندگی کنیم. برای بسیاری از ما انگیزه و هیجان پیگیری مواردی که به آنها علاقه داریم از اشتیاق ما به بهبودی و رساندن پیام سرچشمه میگیرد. یکی دیگر از اعضا برای ما نوشت من در اوایل بهبودی آن قدر مشتاق زندگی بدون مواد مخدر بودم که به محض اینکه به اندازه کافی پاکی داشتم، چپ و راست از من دعوت میشد تا در پانل H&i مشارکت کنم، که باعث میشد احساس هدف مندی بکنم. پس از سالها که دنیا را پر از تهدیدها میدیدم حال متوجه شدم کـجا را نگاه میکنم مملو از فرصت است.

 

برعکس اعتیاد که جهان ما را محدود و کوچک می کند، بهبودی درهای دنیا را بر روی ما میگشاید چه فرصتهایی در افق زندگی امروز من وجود دارد؟ اشتیاق 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

تمرین برابری ۲۵ جدی ( دی ماه )

تمرین برابری

۲۵ جدی ( دی ماه )

 مهم نیست که کدام طرف دهنده و کدام یک گیرنده است. ما همگی به طور مساوی حق داریم تا درخواست کننده یا فراهم کننده باشیم و هر طرف این معادله باشیم، بازهم سود خواهیم برد.

   *پاکزیستن، فصل ۷، “خدمت”*فقط برای امروز ۲۵ جدی ( دی ماه ) ترس

 

  بسیاری از راهنمایان به رهجویان خود میگویند وقتی که به من زنگ میزنی، احتمالاً من بیشتر گیرم می آید تا تو این گفته درست مطابق با پارادوکس های ذکر شده در نشریات ماست مانند ما با بخشیدن آنچه که داریم میتوانیم آن را حفظ کنیم یا اینکه هر قدر کمتر به خود فکر کنیم بیشتر خود را دوست خواهیم داشت، برخی از اعضا نارضایتی خود را از درجه بندی تلویحی اعضا به راهنما و رهجو ابراز میکنند.یک راهنما مشارکت میکرد که من از رهجویان خود بالاتر و بهتر نیستم من مسیر بهبودی را در کنار ایشان طی میکنم و همان قدر از آنها بهره میبرم که آنها از من . اصل برابری یک ایده آل عالی است و به طور خودکار برای ما به وجود نمی آید. یکی از اعضا میگفت این زیبا و الهام بخش است که بگوییم ما هیچکس را حذف نمیکنیم. اهداف عالی ما نیازمند تدبیرهای عملی است تا اگر فردی احساس حذف شدن یا نابرابری کرد، ما بتوانیم اقدامات عملی در این راستا انجام دهیم،این در گروههای ما، به معنی دست یافتن به تدبیرهای عملی است تا معتادان احساس پذیرفته شدن و همراهی کنند،به وجود آوردن پست خدماتی مانند خوشامدگو یا اینکه در جلسات میپرسیم آیا عضو مهمانی از شهرستانهای دیگر در جلسه ،هست نمونه ای ساده ای از تلاش گروهها جهت ایجاد احساس تعلق برای همه اعضا است.

به عنوان یک فرد شاید تمرین برابری کمی سخت تر باشد. به واسطه پاکی بیشتر یا تعداد دفعات کارکرد قدمهای ،بیشتر خودمحوری ما ممکن است باعث شود تا برابری خود با دیگر اعضا را انکار کنیم یکی از اعضا میگفت من” از خدمت به عنوان تقویت کننده نفس خود استفاده میکردم خودم را به خاطر کمک به معتادان بیچاره مورد تشویق قرار میدادم تجربه من از بهبودی ممکن است ارزشمند باشد اما به این معنی نیست که.من شخصاً از دیگر معتادان با ارزشتر هستم. من باید دائم در حال یادگیری باشم وگرنه به مشکل خواهم خورد.

 ممکن است یک عضو با ٤٠ سال پاکی و یک عضو با ٤٠ روز پاکی پشت سر هم مشارکت کنند و ما هیچگاه نمیدانیم که پیام مورد نیاز را از زبان کدام یک خواهیم شنید. امروز برابری را هنگام مشارکت و یا گوش کردن تمرین میکنم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

بصيرت در مورد زمان اقدام ۲۴ جدی ( دی ماه )

بصيرت در مورد زمان اقدام

۲۴ جدی ( دی ماه )

یاد میگیریم که چه مواقعی با استفاده از انرژی خود باعث تغییر شویم و چه مواقعی لازم است تا رها کنیم.

پاکزیستن،فصل ۳ بیداری روحانی مانفراگیر بودن و احساس تعلق ما ۲۳ جدی ( دی ماه )

 

برای بسیاری از ما زندگی در دوران اعتیاد فعال مثل میدان جنگ بود: یک طرف را انتخاب کردن برنده یا بازنده ،بودن عقب نشینی یا ترس از تمام درگیریها یا قلدری برای رسیدن به آنچه میخواستیم، ما این ذهنیت را با خود به بهبودی میآوریم. بعضی از ما به جای گوش کردن و قبول کردن به دنبال مقابله و ایجاد چالش هستیم. یک عضو مشارکت میکرد که من در روابطم همیشه یک پُتک به همراه داشتم. احساس میکردم که وظیفه دارم تا در هرگونه بحثی نظرات خود را تحمیل کنم وارد نشدن در تمام جنگها برای من به معنای جا زدن و ترسیدن “بود. 

زمانی که در بهبودی به بلوغ میرسیم و رفتارهای خود را از طریق کارکرد قدمها می سنجیم ، اکثر ما درک میکنیم که واژه “ما” در NA” به معنای من و موافقين من نیست. هنگام برگزاری جلسات بدنه های خدماتی و جلسات اداری با خواندن دعای آرامش یا گفتن کلمه “ما” در اصل درخواست بصیرت و درایت برای اقدامات و نظرات خود را داریم ما درخواست میکنیم تا شهامت پذیرش و دانش ما را راهنمایی کنند. به جای اینکه مانند یک گلادیاتور و جنگجو وارد جلسات خدماتی شویم،بر روی پرورش فروتنی کافی برای قدردانی و یادگیری از یکدیگر تمرکز میکنیم.ما اعتماد دیگران را جلب میکنیم و کمتر به پیشبرد اهداف شخصیمان توجه میکنیم.ما این ذهنیت جدید خود را در تمام روابطمان به کارمیگیریم.

ما همچنین میتوانیم از دعای آرامش جهت اولویت بندی وقت و انرژی خود استفاده کنیم. ما میتوانیم تشخیص دهیم تا چگونه تلاشهایمان را متمرکز کنیم تا تغییر دهیم آنچه را که میتوانیم و بپذیریم آنچه را که نمیتوانیم و رها کنیم زمانی که دیگران میخواهند تغيير متفاوتی از آنچه ما میخواهیم را به وجود آورند،ما میتوانیم از خود بپرسیم ـ زیادی درگیر مسائل ریز و جزئی شده ایم به جای اینکه به تصویر کلی و بزرگتر توجه کنیم و اینکه در کجا میتوانیم تاثیر مثبتی داشته باشیم.

یکی از اعضا میگفت برخی اوقات عاقلانه ترین انتخاب این است که حرفی نزنم کنار بکشم و اجازه دهم دیگران کارها را انجام دهند. بعضی مواقع نیز یک خود ارزیابی صادقانه مرا به سمت انتخاب یک مبارزه خاص سوق میدهد و در این حالت سعی میکنم در حالی به این درگیری در زندگی خود نزدیک شوم که اسلحه جنگی من اصول روحانی است و از استفاده از پتک قدیمی خود صرف نظر کنم. این تدبیر در بسیاری از جنبه های زندگی ما کاربرد دارد مثلا در رابطه راهنما و رهجویی پدر و مادر با فرزند، روابط رمانتیک در کار و حال رانندگی و البته در خدمات NA.

هر چیزی ارزش جنگیدن را ندارد امروز چگونه میتوانم انرژی خود را صرف رفاه دیگران کنم؟ از چه موقعیتی که نه به نفع من است و نه به نفع هیچکس دیگر باید عقب نشینی کنم؟ 

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

فراگیر بودن و احساس تعلق ما ۲۳ جدی ( دی ماه )

فراگیر بودن و احساس تعلق ما

۲۳ جدی ( دی ماه )

تنوع ما به پیام ساده ما قدرت میبخشد و واقعی بودن آن را ثابت میکند با وجود تمام تفاوتهایی که ما با هم ،داریم این برنامه ساده کار میکند.

اصول راهنما سنت پنج “كلمه به كلمه “فقط برای امروز ۲۳ جدی ( دی ماه ) تسلیم برای پیروز شدن

 

پیام ساده NA این است که هر معتادی میتواند قطع مصرف کند، وسوسه مصرف را از دست بدهد و راه تازه ای برای زندگی پیدا کند. تاکید میکنیم که هر معتادی ما شاهد این بوده ایم که برنامه ما کار میکند چه برای خودمان و چه برای معتادان از اقشار مختلف چه با ما آشکارا نقاط مشترک داشته باشند و چه آنهایی که با ما فرق دارند. سنت پنج میگوید که هدف اصلی گروه رساندن پیام به معتاد در حال عذاب است و فرقی هم نمیکند که یک تازه وارد باشد یا یک عضو با تجربه. 

در حالی که بسیاری از ما موارد فوق را تصدیق میکنیم اما امری مسلم هم نیستند. فراگیر بودن مانند هر اصل روحانی دیگری نیاز به کار کردن دارد. و ما نیاز به تمرین و میزانی از خود آگاهی داریم. تنوع” ما قدرت “ماست فقط یک شعار است مگر اینکه ما اقداماتی را برای مشارکت فعال اعضا دیگر انجام دهیم. یکدیگر را پذیرا باشیم و به یاد داشته باشیم و مشارکت کنیم و به یکدیگر گوش دهیم تقریباً همه ما با این احساس که با دیگران تفاوت داریم و از آنها جدا هستیم و جزئی از جامعه نیستیم به جلسات NA آمدیم. وظیفه ما به عنوان عضو این است که این شکاف را پر کنیم اگرچه این واقعیت است که ما دارای بیماری مشابهی ،هستیم، اما افرادی مشابه نیستیم ما اگر از دیگران در جلسه متفاوت به نظر برسیم و احساس تفاوت کنیم، این مسئله میتواند برای ما تبدیل به چالش شود، یکی از اعضا قدیمی تجربه خود را این گونه در میان میگذاشت من اولین بار وارد جلسه شدم و هیچکس شبیه من نبود. پرسیدم بچه محله و دار و دسته من کجایند؟ و یکی از اعضا جواب داد که در راه هستند. باید همین جا بمانی تا وقتی آنها آمدند تو اینجا باشی این گفته باعث شد من احساس تعلق کنم و هدفمند شوم.”

خوب است که به خاطر داشته باشیم که ما عادت کرده ایم تا عوامل زیادی ما و ارزشهای ما را تعیین کنند صاف و پوست کنده باید بگوئیم که بعضی از ما دارای مزایا و منابعی هستیم که دیگران ندارند در حالی که ما دوست داریم بگوییم این چیزها در اینجا مهم نیست اما لازم است تا به طور فعال این را به تازه واردان نشان دهیم. ما همگی در برابر سنت پنجم پاسخگو هستیم ما هرگز نباید این مسئله را پیش پا افتاده و بدیهی بدانیم، یکی از اعضا میگفت که بیماری میخواهد که ما بر روی تفاوتها تمرکز کنیم. اما بهبودی به ما کمک میکند که قدر تنوع خود را بدانیم فراتر از تفاوتهای خود بنگریم و بدانیم که ما به هم تعلق داریم. 

 

 من چگونه میتوانم شعار تنوع” ما قدرت “ماست” را عملی کنم؟ امروز به دنبال فرصتی هستم تا به عضو دیگری کمک کنم تا احساس تعلق کند.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

فرآیند بخشش و جبران خسارت ۲۲ جدی ( دی ماه )

فرآیند بخشش و جبران خسارت

۲۲ جدی ( دی ماه )

 ماعلیرغم اینکه دیگران چه فکر میکنند، چه احساسی دارند یا چه میگویند خود و دیگران را میبخشیم و به آرامش میرسیم. 

 

* پاک زیستن فصل ۵ جبران خسارت و اصلاح”*ایجاد تعادل عاطفی ۲۱ جدی ( دی ماه )

 

بسیاری از ما پیش از موعد و زودتر به سراغ قدم نه میرویم تا از کسانی که به آنها صدمه زده ایم معذرت خواهی کنیم با این امید که مورد بخشش قرار گیریم. ما نومیدانه میخواهیم مقداری از احساس گناه و شرم خود را از بین ببریم. ما ممکن است معتقد باشیم که وادار کردن دیگران به بخشیدن ما ممکن است میانبری باشد برای اینکه نسبت به خود احساس بهتری داشته باشیم، به ما یادآوری میشود که قدمها بنا به دلیلی به این ترتیب هستند و جبران خسارت بیشتر بستگی به تغییر رفتار ما دارد تا فقط عذرخواهی علیرغم میل شدید ما به یافتن راه میانبری که سریع به نتیجه برسد اما در نهایت تسلیم خرد و تجربه میشویم ما هشت قدم اول را کار میکنیم قبل از آن که بخواهیم سریع اشتباهات گذشته خود را جبران کنیم. زمان ما را برای فرآیند جبران خسارت آماده میکند. یکی از اعضا میگفت اگر بگوئیم که بدون امید به بخشیده شدن جبران خسارت میکردم به شما دروغ گفته ام” علیرغم این آرزوی شدید،ما بر پاکسازی خرابیهای گذشته و اصلاح رفتارمان تمرکز میکنیم بعضی افراد ممکن است ما را هرگز نبخشند اما با این وجود ما خودمان را میتوانیم ببخشیم،از طریق تعهد به کارکرد دوازده قدم راه برای بخشش خودمان آغاز میشود. از این طریق ما راه تازه ای برای زندگی ایجاد میکنیم ما روی چیزی که میتوانیم تغییر دهیم تمرکز میکنیم یعنی خودمان.

در طول زمان رفتار جدید و سالم، احساس آرامش را به روح ما بازمیگرداند. بخشش یک فرآیند محدود و پایان یافتنی نیست – هر چه بیشتر میبخشیم به نظر میرسد بیشتر دریافت میکنیم – یکی از اعضا مشارکت میکرد وقتی” که بخشش میکنم با عشق و مهربانی رشد میکنم و در سفر روحانی خود به پیش میروم،اعمال ما تعهدمان را نسبت به NA و خودمان استوار میسازد،ما دیگر کمتر نگران این هستیم که چه کسی رشدمان را تصدیق میکند یا چگونه جبران خسارت ما را میپذیرد،ما از صلح درونی خود لذت میبریم و کمی بیشتر به خودمان و دنیا بخشش میکنیم. 

 

امروز من اجازه میدهم که قدمها رفتار و انتخابهای من را شکل دهند. از آرامشی که در این راه تازه زندگی پیدا کرده ام، لذت میبرم و با تمرین بخشش خود و دیگران در پی لذت بیشتری هستم.

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

ایجاد تعادل عاطفی ۲۱ جدی ( دی ماه )

ایجاد تعادل عاطفی

۲۱ جدی ( دی ماه )

ما لازم است تا بین احساساتمان و یا غرق شدن در آن تعادل برقرار کنیم ما نمیخواهیم افراط یا تفریط کنیم. 

راهنمای کارکرد قدم NA ، قدم ،ده،

احساسات در مقابل اعمال. فقط برای امروز ۲۱ جدی ( دی ماه ) ایمان

 

  یکی از اعضا هم عقیده با بسیاری دیگر از اعضا مشارکت میکرد که احساسات واقعیت نیستند، اما این یک واقعیت است که ما احساس داریم و در بهبودی اعمال ما مهمتر هستند تا احساساتمان”ما اغلب در جلسات 

شنیده ایم که اعضا میگویند انجام کار “صحیح” حتی زمانی که احساسات ما برخلاف آن میگوید یک ارزش است اما آیا این بدان معنا است که باید احساسات خود را به خصوص احساساتی مانند ،خشم ترس و خجالت که بار سنگینی دارند را بیان نشده رها کنیم؟ خیر زیرا این احساسات عاقبت آگاهانه یا ناآگاهانه از وجود ما تراوش خواهند کرد و ما از آنها به عنوان اسلحه بر علیه خود یا دیگران استفاده خواهیم کرد.

ایجاد تعادل بین سرکوبی احساسات یا غرق شدن در آنها برای همه معتادان در حال بهبودی یکسان نیست، بسیاری از ما بمبی از عواطف هستیم و هر چیزی ممکن است باعث انفجار ما گردد و هر کسی که سر راه ما باشد را بسوزاند، بعضی دیگر از ما تدبیرمان خودداری و اجتناب است ما ترجیح میدهیم دائم در حال ،انکار انکار و انکار باشیم در حالیکه این یک واقعیت است که وقتی ما به احساساتمان اجازه میدهیم رفتارهای مان را هدایت کنند باید بسیار احتیاط کنیم اما در عین حال نمیتوانیم انکار کنیم که احساساتمان واقعی هستند. در ضمن باید بدانیم که ،احساسات گذرا و موقتی هستند و به همین دلیل اعضا معمولاً پیشنهاد میکنند چند لحظه ای درنگ کنیم، نفسی بگیریم سرمان را در بالش فرو کنیم و فریاد بزنیم و یا بهتر از همه با یک معتاد در حال بهبودی دیگر درباره احساساتمان حرف بزنیم، ایجاد تعادل عاطفی نیاز به تمرین دارد و حالتی نیست که ما به آن دست یابیم و آن را حفظ کنیم مانند هر جنبه دیگر بهبودی یک روش کامل برای دستیابی و پیگیری ایجاد تعادل عاطفی وجود ندارد، ما رباتهای برنامه ریزی شده ای نیستیم که بتوانیم مجموعه ای از عواطف کاملاً واقعی و معتبر را انتخاب کنیم که هیچگاه به دلیل غیر منطقی ای نوسان نداشته باشند،ما و اطرافیانمان خوش شانس هستیم که امروز پاک هستیم و میتوانیم بر روی ابزار قابل دسترس در NA اتکا کنیم تا از انفجار درونی یا بیرونی ما جلوگیری کنند.

من تمرین میکنم تا احساسات واقعی خود را به روشی سازنده بیان کنم و اجازه ندهم تا آنها من را مجبور به عمل کنند. تعادل

انجمن معتادان گمنام افغانستان naafg.org

این وبسایت متعلق به معتادان گمنام افغانستان  میباشد