یک اصل روحانی برای هر روز ۱۰جوزا( خرداد )یافتن تعادل در زندگیمان

یافتن تعادل در زندگیمان

یک اصل روحانی برای هر روز ۱۰جوزا( خرداد )

هر یک از ما خواهان برقراری تعادلی هستیم که به ما اجازه دهد در این دنیا زندگی کنیم بدون اینکه بخواهیم بهبودی خود را فدا کنیم یا خود را به خطر اندازیم.

 

“پاک زیستن فصل ۵، پلی بین دو دنیا”نشریات معتادان گمنام

زندگی را مانند یک نمودار دایره ای تصور کنید قسمتهای این دایره حوزه های مختلف زندگی را نشان میدهد ما قسمتی برای NA داریم و قسمتهایی برای زندگی، دوستان، کار، جامعه علایقمان و خیلی موضوعات دیگر که میتوان به این فهرست اضافه کرد. در حالی که اغلب میشنویم که بهبودی باید اولویت ما باشد شاید حتی بزرگترین بخش باشد، هیچ تعادل ایده آلی برای مدت زمانی که به NA در مقابل دنیای خارج از NA اختصاص میدهیم وجود ندارد.

وقتی مصرف میکردیم اعتیادمان تقریبا همه نمودار را پر کرده بود. همه چیزهای دیگر بی ارزش شده بودند برای بسیاری از ما وقتی تازه به برنامه می،آییم NA بخش بزرگی از این نمودار دایره ای را پر می.کند بعنوان تازه وارد ما تمایل داریم که به انجمن خیلی نزدیک بمانیم . شاید چون راهنمایمان و دیگر اعضا اینگونه پیشنهاد کردهاند – و یا چون NA جایی است که ما در آن آسایش و امنیت پیدا میکنیم تا خود واقعی مان باشیم.

اما با تغییر ما در بهبودی زندگی ما هم به سمت شلوغی میرود نمودار دایره ای ما تنوع پیدا میکند. حتی با اینکه هدف ما نگهداشتن همان سطح برای شرکت در جلسات و کارکرد قدم و خدمت ،باشد باز هم زمانهای زیادی در طی یک روز داریم – و فضای خالی در نمودارمان همانطور که ما به دنبال حفظ تعادل در زندگی پر مشغله خود هستیم، ممکن است که متوجه شویم یک قسمت ما را مشغول خود کرده و قسمتهای دیگر را نادیده گرفته ایم. مهم نیست چه اتفاقی افتاده ما باید بیاد داشته باشیم که پاک ماندن الویت اول ماست وگرنه در خطر از دست دادن بخشهای دیگر دایره و همینطور پاکی خود هستیم. ما می توانیم تعادل مورد نیاز را بدون نگرانی درباره درست انجام دادن کاری به دست آوریم. ما میتوانیم بیاموزیم که وقتی اوضاع خراب است چطور ارزیابی کنیم و چه مقدار از اصول اولیه NA ضروری است. وقتی نیازهای زندگیمان در حال تغییر است، ما میتوانیم با آنها سازگار شویم. بدون آنکه بهبودی خود را در معرض خطری غیر ضروری بیندازیم، ما میتوانیم از زندگی کامل خود لذت ببریم.

بخشهای نمودار دایره ای من این روزها چگونه است؟ من چگونه تعادل را بین برنامه NA با دیگر مسئولیتها و فعالیتهای خود برقرار میکنم؟

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

یک اصل روحانی برای هر روز ۹ جوزا ( خرداد ) پذیرش مسیر یکدیگر

‍ یک اصل روحانی برای هر روز

۹ جوزا ( خرداد ) پذیرش مسیر یکدیگر

من یاد گرفته ام تا آدمهایی را که بعنوان رهجو قبول میکنم همانطور که هستند بپذیرم و دوست داشته باشم نه به صورت تصاویر کوچک شده ای از خود من یا هر نمونه دیگری از بهبودی

 

راهنما رهجو فصل ۳ خطاب به راهنمانشریات معتادان گمنام

هر یک از ما به دنبال راهنمایی هستیم که از عهده این کارها بربیاید به یک نیروی برتر اعتماد داشته باشد خانه اش را تمیز کند و به معتادان دیگر کمک کند.

ما در جستجوی اعضای با تجربه ای هستیم که آنچه ما خواهان آن هستیم را داشته باشند و بدون قضاوت ما را بپذیرند. مهمتر از همه ما به دنبال راهنمایی هستیم که در کارکرد دوازده قدم NA ما را عاشقانه راهنمایی کند. چنین عشقی، اشکال مختلفی دارد برخی از ما برای دیدگاهی بی طرفانه نسبت به افکار و رفتارمان به راهنمای خود متکی هستیم. بقیه ما سپاسگزار آنهایی هستیم که راهنمایی شان به آرامی توأم با حمایت و همدردی زیاد باشد.

راهنماهای ما چه روشی سخت گیرانه داشته باشند و چه به آرامی با ما برخورد کنند ما یاد میگیریم به آنها اعتماد کنیم پذیرش ما توسط آنها با کلیه نواقصمان  به ما کمک میکند تا همه چیز را همانطور که هست بپذیریم.

کارکرد قدمها فرآیند خودشناسی .است دستان ما آزادند تا به کمک چراغ قوه ای که در دستانِ راهنمای مان است هرچه عمیق تر درون خود را بکاویم.

آنها به ما کمک میکنند تا بفهمیم چه کسی هستیم و چه کسی نیستیم، همانطور که یکی از اعضا اینگونه میگفت، این فرآیند به من یاد داد تا از واقعیت خودم نترسم، معلوم میشود که من آنقدرها که فکر می کردم نه خوب هستم و نه بد.

ما می توانیم از راه صحبت با اعضائی که تجربه بیشتری دارند چیزهای زیادی درباره بهبودی بیاموزیم اگرچه برای یافتن واقعیت خودمان بهتر است کسی را داشته باشیم که عقاید ما را زیر سوال ببرد. همانطور که یکی از اعضا اینگونه میگفت: ” راهنمای من به جای آنکه به من بگوید چه کار کنم مرا کمک کرد تا از طریق پاسخهای خودم بفهمم چه کسی هستم.

ممکن است در شروع ما آرزو داشته باشیم شبیه راهنمای مان شویم اما کمتر . راهنمایی وجود دارد که بخواهد یک قالب از کوچک شده خودش را ببیند. در عوض آنها به ما کمک می کنند تا خودمان باشیم

عشق و پذیرش راهنمایم به من کمک کرد تا پی بیرم چه کسی هستم چه کسی نیستم ، و چه کسی می خواهم باشم. امروز من هم سعی خواهم کرد تا همان اصول را برای کمک به دیگری در مسیر بهبودی اش بکار گیرم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

یک اصل روحانی برای هرروز ۸ جوزا ( خرداد )

یک اصل روحانی برای هرروز ۸  جوزا  ( خرداد )

(هشیاری برای طولانی مدت)

خیلی از ما حتی وقتی که اوضاع خیلی ناگوار نیست, بلکه یکی، دو ناهمواری روحانی برسر راه مان قرار می گیرد، کنار می کشیم. بعضی اوقات متاسفانه ما درست قبل از وقوع معجزه، راه را گم می کنیم.

(پاک زیستن فصل ۱ دردهای فزاینده)یک اصل روحانی برای هر روز ۷ جوزا (خرداد) برابری در گمانی

بسیاری از ما این نقل قول را شنیده ایم ” قبل از اینکه معجزه به وقوع بپیوندد کنار نکش، برای تازه واردان، این می تواند به معنای آن باشد که حتی وقتی احساسات ما برای ترک جلسه بیشتر از تحمل ماست، در جلسه بمانیم .بعد از مدتی پاکی، ممکن است معنای این جمله این باشد که ما یکبار دیگر تماس تلفنی رهجویی که اصلا حرف شنوی ندارد، را جواب بدهیم و یا انتخاب کنیم تا در برابر رئیس یا شخص خاص دیگری که خشم ما را برانگیخته – دوباره و دوباره و دوباره – واکنشی نشان ندهیم. 

اما چطور ما به این جایگاه برسیم؟ یک تازه وارد چطور سر جایش بماند وقتی همه وجودش فریاد میزند: بلند شو از اینجا برو بیرون!  یک راهنما چطور یک لایه عمیق تر برود و بجای آنکه فقط یک آه عمیق بکشد و بپرسد ” آیا برایش دعا کرده ای؟ ” درعوض، تجربه، نیرو و امیدش را به رهجوی پر دردسر خود بدهد؟ چگونه تمرکز خود را از ناامیدی مکرر حاصل از یک بحث برداریم و به تعهدی که در رابطه یا شغل خود داریم، فکر کنیم؟

وقتی همه چیز خوب پیش میرود، و یا وقتی به آنچه میخواهیم یا فکر میکنیم حق ماست، میرسیم، انجام کار درست، آسان است. اگر چه بعضی اوقات “پاداشها” به نظر خیلی ناچیزند یا گویی قرار نیست هیچ وقت به دست ما برسند.بعضی از اعضا، بهبودی را به “دوی ماراتن” تشبیه کرده اند،  نه دوی سرعت”. دونده های ماراتن یک اصطلاحی دارند بعنوان به دیوار خوردن” و این جایی در مسابقه است که بنظر میرسد ادامه راه غیر ممکن است و اثری از خط پایان هم نیست. این اتفاق در بهبودی هم می افتد :ما برای ماهها، سالها، و حتی دهه ها با اصول زندگی می کنیم، اما همچنان بعضی از امیدها و آرزوهای ما دور از دسترس به نظر میرسند. ما حتی خط پایان را نمی بینیم و خسته ایم. ما باید بخاطر داشته باشیم که در یک برنامه “فقط برای امروز” خط پایانی وجود ندارد. ما اینجا نیستیم تا درخط پایان، جایزه بگیریم. 

ما به قدم زدن ادامه میدهیم. حتی اگر آهسته و پیوسته، چه بخواهیم، چه نخواهیم، ما به حرکت خود ادامه می دهیم. ممکن است نیاز داشته باشیم تا در یک ایستگاه امدادی توقف کنیم – مثل دونده ها که یک لیوان آب خنک یا نوشیدنی انرژی زا در هر چند کیلومتر، ادامه مسافت را برایشان ممکن می سازد. در بهبودی هم نوشیدن یک چای یا قهوه با یک معتاد دیگر میتواند ما را از آن ناهمواری روحانی عبور دهد و به معجزه ای که آن سو قرار دارد، برساند.

وقتی احساس میکنم می خواهم کنار بکشم، قدری مکت میکنم تا بیاد بیاورم که بهبودی یک سفر است و نه یک مقصد، من مراقب خواهم ماند و به حرکت خود به جلو ادامه میدهم.

معتادان گمنام افغانستان 

naafg.org

یک اصل روحانی برای هر روز ۷ جوزا (خرداد) برابری در گمانی

‍  معتادان گمنام افغانستان

یک_اصل_روحانی_برای_هرروز

۷ جوزا ( خرداد )

برابری در گمنامی

هرگز عضویت را طبقه بندی نمیکند و به هیچ وجه عضو درجه دومی در آن وجود ندارد. وجه مشترک در NA بیماری اعتیاد است و همگی ما اعضای NA بطور مساوی در تیررس و خطر نابودی از این بیماری قرار داریم. سهم همگی ما در استفاده از حق بهبودی مساوی است.

 

چگونگی ،عملکرد سنت سوم کاربرد اصول “روحانی”نشریات معتادان گمنام

برای بعضی از ما، سنت سوم که اصرار بر این داردکه تنها یک لازمه برای عضویت در NA وجود دارد، آسان به نظر میرسد. به هر حال ما در NA بهبودی را پیدا کرده ایم و هیچ کس از ما در مورد صلاحیتمان سوالی نپرسید.

ممکن است ما فکر کنیم که دیگران هم به همین سادگی آن را پیدا خواهند کرد. شاید ما علیرغم اعتیادمان، زندگی خوبی در حلقه ای از دوستان داشتیم، و برای همین احساس عدم تعلق هرگز برای ما پیش نیامده باشد. اگر با حضار زبان و فرهنگ مشترکی داشتیم، دیگر هماهنگ شدن با ایشان چالشی برای ما محسوب نمی شد.

امکان دارد ما در جلسه نگاهی به اطرافمان انداختیم و چهره هایی را دیدیم که شبیه خود ما بودند. و یا شاید آنقدر ناامید بودیم که بدبینی مان از بین رفته بود و علیرغم همه تفاوت های ظاهری، توانستیم خوشامدگویی گرم اولین جلسه خود را پذیرا باشیم. از جزئیات که بگذریم خیلی از ما بدون فکر، فرض را بر این گذاشتیم که دیگران هم مثل ما احساس استقبال داشته اند. بیماری اعتیاد تلاش میکند از تفاوتهای ما اسلحه ای بسازد تا ما را بیمار نگه دارد. واقعیت این است که علیرغم تلاشهای فردی ما برای تعمیم آن حس خوشامد معروف NA به افراد، موانع زیادی برای بسیاری از اعضای بالقوه وجود دارد.

بعضی از ما با پذیرش حس استقبال از سوی اعضایی که با ما و معیارهای جامعه تفاوت دارند، مشکل داریم. یکی از اعضا نوشت: ” من دائماً خودم را فاقد صلاحیت در NA میدانستم. من وقتی پاک شدم، جوان بودم ماده خاصی مصرف نکرده بودم و از لحاظ جنسیت نیز با دیگران فرق داشتم.

بیماری ام به من میگوید که تو به اینجا تعلق نداری و بگونه ای حق داری خودت را جدا کرده و تنها باشي. قبل از اینکه ما تفاوت هایمان را کنار بگذاریم – همانطور که در تمرین گمنامی به ما پیشنهاد شده – ممکن است تشخیص این نکته مفید باشد که اگر هنوز اعضای دیگری مانند خودمان را در جلسات نمی بینیم، هم ذات پنداری برایمان دشوارتر خواهد شد.

اعضای ثابت NA به خوبی بر بیماری مشترک ما تاکید میکنند. صرف نظر از ویژگیهای تجربیات مان مصرف مواد ما را به انزوا، احساس شرمساری و انحطاط کشاند.

شناسایی سطح احساسات اغلب نقطه خوبی برای شروع است.

راه مشترک ما ب سوی یک زندگی بهتر، در این پیام NA خلاصه شده است :یک معتاد، هر نوع معتادی میتواند قطع مصرف کند، میل به مصرف را از دست بدهد، و راه تازه ای برای زندگی پیدا کند. بیماری تبعیض قائل نمیشود، NAهم

نباید تبعیض قائل شود.

بهبودی ارزشمند است پس من تلاش خواهم کرد تا با تاکید بر شباهت هایمان و دست کم نگرفتن هیچ معتادی، به دسترسی بیشتر آن کمک کنم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

یک اصل روحانی برای هر روز ۶ جوزا ( خرداد ) حضور همراه درستکاری

یک_اصل_روحانی_برای_هرروز

۶ جورا ( خرداد )

حضور همراه با درستکاری

درستی و امانت داری به ارمغان آورنده یکپارچگی کامل است، و به این معنی است که: اعمال ما، با افکار ما، احساسات ما، ایده های ما و ارزشهایمان همگی با همدیگر هم خوانی داشته باشند.

 

(پاک زیستن فصل ۳ روحانیت قابل اجراست)نشریات معتادان گمنام

بسیاری از ما فکر میکنیم درستکاری، صداقت داشتن و قابل اطمینان بودن است، و اینکه روی قولمان بمانیم. اگرچه این کاملاً درست است ،اما درستکاری معنایی عمیق تر و ظریفتر دارد  که ما معمولاً در نظر نمی گیریم: کامل بودن، خود واقعی مان بودن، و اینکه مهم نباشد در حضور چه کسی هستیم و در هر لحظه ای خود کامل مان باشیم.

در زمان اعتیاد فعال، اغلب عدم درستکاری ما آشکار بود. ما قابل اعتماد، ارزشمند و مسئولیت پذیر نبودیم، در واقع خود کامل مان نبودیم. ما بخش هایی از واقعیت و خودمان و حذف کرده بودیم. یکی از اعضا به شوخی می گفت من مثل یک میز بودم که سه پایه دارد آره ،من میتوانستم سرپا بایستم اما سعی نکن به من تکیه کنی .

ما وجود خود را به قسمتهای کوچک تقسیم کرده بودیم: ما با بعضی ها به روش خاصی رفتار میکردیم و با برخی دیگر نه ،و زندگی دوگانه و گاه چندگانه ای را به پیش می بردیم. این روشها میتوانند در بهبودی هم بدنبال ما بیایند.

اینکه در ظاهر ما چگونه عمل میکنیم و به نظر می آییم، همیشه با آن چیزی که واقعا از درون هستیم یا تلاش میکنیم باشیم مطابقت ندارد. یکی از اعضا این موضوع را این گونه میگفت: امروز وقتی نواقصم – مثل ترین و قضاوت را دراحساساتم میبینم و از روی آنها عمل میکنم، می فهمم که با ارزش هایم هم راستا نیستند در عوض ،سعی میکنم تا جایی که ممکن است خود واقعی و صادقم باشم. این “خود” همان من ایده آل است که میخواهم در روابط و واکنشهایم باشم .

بعید است که احساسات ما همیشه با آرمانها و ارزشهایمان مطابقت داشته باشد. این عدم تطابق میتواند خلاقانه باشد ،ما یاد میگیریم کارهایی از سر عشق انجام دهیم و حتی وقتی لزوما عشق را احساس نمی کنیم. برای مثال، ما میتوانیم با عضوی که دوستش نداریم با مهربانی و احترام برخورد کنیم ما میتوانیم درست در کنار عضوی خدمت کنیم که خالی ممکن است گاهی در خیالمان آرزو کنیم کاش میتوانستیم او را به باتلاقی پر از تمساح هل بدهیم زمانهای دیگر ،احساسات ما کمتر واکنشی هستند، و بیشتر با وجدان ما مطابقت دارند تا نواقص مان ،در چنین مواقعی است که ممکن است لازم باشد ما به رفتار یک فرد دیگر بپردازیم. درستکاری راهنمای تصمیمات و چگونگی بیان ما در آن لحظات است. این به ما اجازه میدهد  تا خطر ناامیدی و عصبانیت دیگران را بپذیریم. این روراستی با خودمان است،همان صداقت و قابل اطمینان بودن،این عشق است.

من با اطمینان به تمامی آنچه هستم، درستکاری را تمرین خواهم کرد، من مطمئن میشوم که اعمال من منعکس کننده درونم باشند. من به این مسیر ادامه خواهم داد تا وجدانم را از واکنش هایم متمایز کنم و البته هر جا قول داده باشم  حضور پیدا کنم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

‍ یک_اصل_روحانی_برای_هرروز ۵ جوزا ( خرداد )

‍ یک_اصل_روحانی_برای_هرروز

        ۵ جوزا  ( خرداد )

          بخشیدن، پذیرش و التیام

کنار آمدن با این مسئله که شخصی ما را نبخشیده، سخت است. اما به همین دلیل نیز

با سطوح مختلفی از بخشش و پذیرش آشنا میشویم که در گذشته برایمان امکان نداشت. 

پاک زیستن فصل “جبران خسارت و اصلاح”اصلاح”

بعد از مدتی که در NA، هستیم درمیابیم که ما مستحق بخشیده شدن هستیم. بخشی از این درک نتیجه جبران خسارات ما در قدم نهم است و قسمتی از آمادگی ما برای این فرآیند، فهم این نکته است که اصلاً چرا میخواهیم این کار را انجام دهیم. برای ایجاد یک تغییر معنادار و ماندگار در زندگی، ما باید با عواقب اعمال خود و صدماتی که باعث شده‌ایم به صلح برسیم.

اگرچه بخشش از سوی کسانی که به آنها صدمه زده ایم، یک لطف است اما پذیرش خود نمی تواند مشروط به عکس العمل دیگران باشد.ما برای التیام از گذشته باید با خودمان آشتی کنیم. بخشیدن خودمان منوط به دریافت بخشش از سوی کسانی نیست که به آنها خسارت زده‌ایم.

اصلاح همیشه ممکن نیست در حالیکه ممکن است ما فکر کنیم مستحق شنیده شدن و بخشیده شدن هستیم، بعضیها بطور قابل درکی به تلاشهای ما پاسخ نمیدهند. حالا چه باید کرد؟ جمع کردن، شهامت برای عبور از این مرحله کار بسیار سختی است  اما ما باید دوباره فروتنی به خرج داده و این طرد شدن را بپذیریم، حتی اگر به نظرمان سطحی برسد.

برای آن دسته از ما که اعتماد به نفسمان کاملاً به دوست داشتن بقیه بستگی دارد، این عدم پذیرفته شدن خیلی جانفرساست. ما از خودمان میپرسیم ” آیا اصلا ارزش بخشیده شدن را دارم؟ چطور باید از این شرایط عبور کنم؟ 

هیچ کس مجبور نیست ما را ببخشد ما در مقابل تمایل یا آمادگی دیگران عاجزیم.

در موقعیت هایی شبیه به این, ما فقط یک راه برای التیام داریم: باید به جلو حرکت کنیم. البته ممکن است طول بکشد، چون طرد شدن دردناک است. اگر چه که پذیرش این موضوع سخت است، اما ما ناچاریم راهی پیدا کنیم تا بدون آنکه درد خود را به دیگران تحمیل کنیم، با آن زندگی کنیم. ما باید تلاش کنیم خود را به خاطر عواقب اعمال مان، ببخشیم. 

بخشیده نشدن ،هم با خودش شر دارد و هم برای ما درسهایی در تمرین اصول روحانی.

ممکن است این تجربه باعث شود وقتی خودمان میخواهیم درخواست بخشش دیگری را رد کنیم، قدری تامل کنیم.

یاحتی ممکن است سریع تر اورا ببخشیم چرا که خوب میدانیم آن دیوار امتناع چه تجربه سختی است و چقدر زندگی با آن و رها کردنش زحمت دارد.

امروز میکوشم تا گذشته خود را بپذیرم و از آن عبور کنم، هرچند که شاید دیگران این کار را نکنند. همه کاری که من میتوانم انجام دهم چه امروز چه هر روز  این است که بهتر عمل کنم.

معتادان گمنام افغانستان 

naafg.org

‍ یک اصل روحانی برای هرروز ۴ جوزا (خرداد) (فروتنی ما را استوار میکند )

‍ یک اصل روحانی برای هرروز

۴ جوزا  (خرداد)

(فروتنی ما را استوار میکند )

تمرین فروتنی کمک میکند تا ما درباره شرایط مان صادق باشیم. ما یاد میگیریم تا در محدوده زندگیمان ،زندگی و بخشش کنیم .

(اصول راهنما سنت ،هفت برای اعضا)نشریات معتادان گمنام

در دوران اعتیاد فعال ،ما استاد دغل بازی بودیم .ما تارهایی چنان در هم پیچیده از دروغ به دور خود تنیده بودیم که خودمان هم چرندیاتمان را باور کرده بودیم. اقرار به اینکه معتاد هستیم شاید اولین باری بود که در طی سالها ما واقعاً با خود صادق شدیم. همراه با این صداقت، ما فرصتی می یابیم تا نگاهی به زندگیمان بیاندازیم و ببینیم اعتیاد فعال ما را تا کجابرده بود.

برای بسیاری از ما قرار گرفتن در پایین ترین سطح شخصیتی خود، از دست دادن همه چیز جز زنده بودن ،و احساس حقارتی که از رفتار خود داشتیم ،الهام بخش اندکی صداقت و فروتنی است. بقیه ما ،قبل از اینکه روابطمان را خراب کنیم یا همه دارایی خود را از دست بدهیم، متوجه یأس روحانی و عاطفی خود شده بودیم. در هر دو صورت، یک ارزیابی صادقانه ما را به سوی تمرین فروتنی هدایت میکند اینکه بپذیریم ما از هیچ کس در جلسات نه بهتریم و نه بدتر.

همینطور که پاک میمانیم ،از طریق فرآیند کارکرد قدمها ،به شناخت بهتری از خودمان می رسیم. آشنایی با نقاط قوت و ضعف خود در قدم ششم، به ما چشم اندازی در مورد آنچه که میتوانیم به دنیا و انجمن ارائه کنیم، میدهد .و در قدم هفتم ما به رهایی تازه ای دست می یابیم تا نگاهی فروتنانه و واقع گرایانه به خود و منابع مان داشته باشیم. 

زندگی راهی دارد تا ما را به فروتنی بازگرداند چرا که در طول زمان تجربه های جدید ما را به چالش میکشند. ما یاد میگیریم از میان از دست دادنهای زندگی – طلاق، ورشکستگی و مرگ پاک عبور کنیم و می آموزیم حتی وقتی به تحصیلات خود ادامه میدهیم، یا در شغل خود موفقیتی کسب میکنیم و یا رابطه عاشقانه و سالمی برقرار میکنیم، همچنان فروتن باقی بمانیم. ما بهترین تلاش خود را میکنیم تا به کمک فروتنی در برنامه استوار بمانیم. 

تمرین فروتنی میتواند به ما کمک کند تا یاد بگیریم بدرستی عواطف خود را تحت نظر بگیریم و قبل از رسیدن به نقطه شکست ،تغییر مسیر بدهیم زمانی که چشممان را به روی فروتنی خود میبندیم، از خودمان زیادی کار میکشیم و آسیب پذیرتر میشویم و با فرسودگی عاطفی و جسمی خود را به خطر می اندازیم. 

در طی زمان ،محدودیتهای خود را شناسایی می کنیم و محافظت از غرور و منیت جایش را به دفاع از مرزهای سالم میدهد. ما یاد می گیریم چطور در حد توانمان بخشش کنیم.

امروز چشم انداز واقع بینانه را در مورد شرایط خود حفظ خواهم کرد و هنگام پیشنهاد مشارکت یا خدمت از خود فروتنی و بصیرت نشان خواهم داد.

معتادان گمنام افغانستان 

naafg.org

یک اصل روحانی برای هر روز ۳ جوزا(خرداد)

‍ یک_اصل_روحانی_برای_هرروز

۳ جوزا  (خرداد)

صمیمیت به عنوان یک رابطه و پیوند آگاهانه

صمیمیت نیز رابطه آگاهانه با یک انسان است. ما به یکدیگر وصل میشویم .زمانی که با یکدیگر صمیمی میشویم ،قادر خواهیم بود نیکی و خوبی را در طرف مقابل و همچنین در خود شاهد باشیم.

پاک زیستن فصل ۵ رابطه “آگاهانه”

تعداد کمی از ما با کوهی از موفقیت و با تمرین صمیمیت به NA می آییم. اغلب ما از زبان دوستان هم درد خود میشنویم که با خشم می گویند :من از آدمها متنفرم .قبل از پاک شدن ،حداقل چیزی که می توان گفت این است که اغلب خانواده هایی از هم پاشیده داشتیم .

هر چه در اعتیاد خود عمیقتر فرو رفته بودیم به همان نسبت دوستیها و روابط عاشقانه ما هم پوشالی تر شده بود. مصرف مواد ،منیّت و انکار ،سه ستون دیوارهای رسوخ ناپذیری بودند که ما را از ارتباط با نزدیکترین افراد به خود باز می‌داشتند . ما اعتمادمان را به دیگران از دست داده بودیم و به هیچ قیمتی حاضر نبودیم انتقاد پذیر باشیم .تصور اینکه واقعاً توسط شخص دیگری دیده شویم، غیر قابل تحمل و حتی محال بود.

به محض پاک شدن، ممکن است در ابتدا متوجه اشتیاق خود برای ایجاد ارتباط با دیگر معتادان نباشیم. ما در مقابل آشکار کردن خود واقعی مان مقاومت می کنیم، اما صمیمت فقط این نیست که ما جزئیات زندگی خود را به مشارکت بگذاریم .بلکه صمیمت میتواند دست کشیدن از عقاید قدیمی ما درباره آدمها و روابطمان باشد، یا حتی رها کردن تعریفی که از امنیت داشتیم.

 صمیمت می‌تواند قبول ریسک عاطفی باشد وقتی از نتیجه آن مطلع نیستیم و یا اینکه آنچه از یک رابطه می‌خواهیم را به طرف مقابل خود بگوییم. 

صمیمت یعنی وقتی که ما تحمل بازخورد عزیزانمان را داریم و از آن برای رشد خود استفاده می کنیم و یا وقتی با گروهی از معتادان در حال بهبودی در جلسه نشسته و به شکایت، بهانه ها، تمایلات و پیشرفتهای آنها گوش می‌دهیم . اینکه ما میتوانیم شاهد باشیم چطور تبدیل به انسانهایی می‌شويم که ارزش عشق و رابطه را دارند. 

صمیمیت نتیجه همه این چیزها است. صمیمیت چیزی نیست جز رها کردن هر چیزی که مانع این میشد تا ما در برابر دیگران خود واقعی مان باشیم. هر آنچه نیکی در ماست، اصیل و معتبر است.

امروز آگاهانه به دنبال فرصت‌هایی خواهم بود که بتوانم با انسان دیگری که به او اعتماد دارم به خود واقعی ام نزدیک تر شوم.

معتادان گمنام افغانستان 

 

naafg.org

یک اصل روحانی برای هر روز ۲ جوزا (خرداد) بیداری روحانی مان ،

یک اصل روحانی برای هر روز ۲ جوزا (خرداد) بیداری روحانی مان ,

#یک_اصل_روحانی_برای_هرروز
۲ جوزا ( خرداد) 📓📗📰📙📘📔📚📖

بلوغ به ما کمک میکند با واقعیت رو به رو شویم. زمانی به بلوغ می رسیم که برای رو به روشدن با واقعیات به جای استفاده از نقص های خود، از
اصول روحانی استفاده کنیم.
(کتاب پاک زیستن فصل ۳)نشریات معتادان گمنام

بیداری روحانی مان”

برای انکار اعتیاد فعال مان مهارتهای بقای کاملاً پیچیده ای وجود داشتند. برخی از ما با یک زندگی ساختگی کنار آمدیم این نوع افکار غیر واقعی، عادت های بدی را به همراه دارد که در بهبودی هم بدنبال ما می آیند. هنگامی که ما تمایلی برای پذیرش شرایط بدانگونه که هستند را نداریم و یا از قبول مسئولیتهای فردی خود و نقش خود در هر مسئله ای سرباز می زنیم، این افکار دوباره پدیدار می‌شوند! وقتی ما پاک و بیدار هستیم مقاومت در مقابل حقیقت دردناک میشود.
در طی فرآیند کارکرد قدمها ما
می آموزیم چطور با واقعیت روزمره، به روشی که کمتر زجرآور باشد، روبرو شویم ما برای روبرو شدن با زندگی به جای آن که سراغ آن کیسه حقه های کثیفی که دوران مصرف همراه ما بود برویم، شروع به تکیه بر اصول روحانی مینمائیم.
وقتی ما محتویات آن جعبه ابزار قدیمی و فرسوده را کشف میکنیم، دردهای فزاینده اجتناب ناپذیرند، حتی قبل از اینکه بیاموزیم تا تراز خود را بگیریم ممکن است راهنما و یا دوست نزدیکمان به سادگی به بعضی از الگوهای رفتاری ناخوشایندمان در لحظه اشاره کنند. یکی از اعضا مشارکت میکرد حقیقت تو را آزاد میکند اما اول عصبانی ات خواهد کرد! قدردانی از کسانی که ما را مسئول نگه میدارند نشان از بلوغ عاطفی ماست که در حال نمایان شدن است.
اینها دوستانی هستند که به رشد ما در بهبودی کمک می کنند. ما یاد میگیریم چه چیزهایی پوست ما را کلفت میکنند و چه چیزهایی پوستمان را میکنند. ما متوجه میشویم که در چه موقعیتهایی کدام نقص ها به سراغمان می آیند و ما کدام اصول روحانی را به جای آن باید تمرین کنیم. وقتی اصول روحانی را به زندگی روزانه خود می آوریم یک جهت نمای اخلاقی را ایجاد کرده ایم! برای مثال به جای پاسخ دادن به مدیر و یا همسر ناراحت خود، با حالت تدافعی و خشم چند لحظه مکث میکنیم تا رفتار جایگزینی داشته باشیم.
زمانی که با فکر واکنش نشان میدهیم و از اصول روحانی نه اجبار دعوت میکنیم تا راهنمای رفتار ما باشند احساس میکنیم که مانند یک انسان بالغ با واقعیت روبرو شده ایم ما داریم رشد میکنیم.

امروز اصول را در مقابله با نواقص خود به کار میگیرم و به فوایدی که بلوغ به من می بخشد آگاه هستم.
معتادان گمنام افغانستان
naafg.org

این وبسایت متعلق به معتادان گمنام افغانستان  میباشد