نویسنده: joomir

الهام گرفته از امید

۱ اسد (مردادماه)

 

ما ممکن است با رویاهای یکدیگر ارتباط برقرار نکنیم اما میتوانیم با امید انرژی و هیجان کوششمان در دستیابی به رویاهایمان ارتباط برقرار کنیم.

 

پاک زیستن فصل ۲ ارتباط با دیگرانفقط برای امروز ۲۵ جوزا (خرداد)مقاومت در برابر تغییر

 

یکی از بزرگترین هدایا و لذتهای ،بهبودی این است که شاهد تحقق امیدها و رویاهای دیگر اعضای NA .باشیم.

ما آنجا حضور داریم وقتی که یکی از اعضای گروه خانگی ما بذری از یک ایده را در زندگی اش میکارد، این بذر در خاک ریشه میگیرد و ساقه هایش بسوی نور خورشید قد می کشند ما شاهدیم که آنها علیرغم تردیدها و برخی شکستهای واقعی همه کارهای لازم را برای به بار نشستن اهدافشان انجام میدهند

ما موفقیتهای یکدیگر مراسم فارغ التحصیلی و عروسی را جشن میگیریم برای روز ،تولد، سرپرستی کودکی را قبول کردن و یا پیوندهای خانوادگی در همان آغاز کار یا در افتتاحیه و یا در خط پایان حضور داریم – یا فقط در یک جلسه درباره آنها میشنویم، ما از آنها الهام میگیریم حتی اگر بذر ایده ما خیلی متفاوت است و یا اصلاً هنوز از خودمان چیزی نداریم. اکثر ما قبول کرده ایم که برای احساس همدلی و یا همذات پنداری با دیگر معتادان نیازی به این نیست که جزئیات داستانهای ما از دوران مصرف شبیه هم باشد. همین را میتوان در مورد ایده های خاص ما در مورد چگونگی غنی سازی زندگی مان نیز گفت. به اندازه همه معتادان راههایی به سوی آزادی هست و به همان اندازه راههای شادی، موفقیت رضایت مندی و کامیابی وجود دارد. دیدن دیگران که به دنبال تحقق آرزوهایشان ،هستند الهام بخش ما برای یافتن و تعقیب آرزوهایمان است در

دوره های مختلف ،سفرمان امید میتواند در عرصه های مختلف زندگی مانند ،کار خانواده و روابط با استفاده از عقل و خلاقیت به ما الهام ببخشد.

حالا همانطور که یکی از اعضا به شوخی میگفت من” عادت داشتم از دیوارها بالا بروم از کوهها بالا میروم. اینکه ما شاهد تحولات سفرهای یکدیگر هستیم یک موهبت است. ما میتوانیم از اشتباهات یکدیگر درس بگیریم بدون اینکه خودمان آنها را مرتکب شویم. ممکن است آنچه که در اوایل بهبودی برای ما ناممکن و یا ناخوشایند به نظر می رسد بعدها بوقوع بپیوندد – و زندگیمان را دگرگون کند.ما بهترین ایده ها را از همدیگر میگیریم.

 

من میتوانم علیرغم تفاوت و گاه شباهتهای جزئیات داستان خود با دیگر معتادان در حال بهبودی از آنها الهام بگیرم. امروز من به آینده خود امید دارم و حاضرم هر کاری از دستم بر آید انجام دهم تا دیگران را تشویق کنم تا امیدی که از دست داده اند یا هرگز نداشته اند را بیابند.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

۳۱سرطان (تیرماه)

یک خوشامدگویی توام با تفکر

ممکن است مفید باشد تا به خاطر آوریم وقتی تازه به جلسات میآمدیم چه چیزهایی باعث دلگرمی و احساس تعلق ما میشد و چه چیزهایی باعث ناراحتی و انزوا ما میگردید

 

اصول راهنما، سنت یک برای” “گروههافقط برای امروز ۲۲ سرطان (تیر ماه) فروتنی در عمل

 

ما اغلب این مسئله را تأکید میکنیم که تازه واردان مهمترین افراد جلسه میباشند، چرا که ما با در میان گذاشتن آنچه که داریم میتوانیم آن را حفظ کنیم. انصافا خواندن این کلمات ساده است اما عمل کردن به آنها بعضی اوقات دشوار است یکی از اعضا مشارکت میکرد احساس محبت من برای دیگران به خصوص تازه واردان به نوعی بیانگر میزان پیشرفت من در بهبودی است در گروههای ما این محبت از طریق کارهایی که ما برای برآورده کردن نیاز تازه واردان انجام میدهیم نشان داده میشود.

ما با قرار دادن تمرکز خود بر روی معتادی که هنوز در عذاب ،است در واقع منافع مشترک خود را در رأس قرار میدهیم اگر نقل قول بالا را به شکل سوالی برای خودمان مطرح کنیم نقطه خوبی برای شروع است.

هنگامی که در مورد معنای خوش آمدگویی صحبت میکنیم اغلب به ما یادآوری میشود که گروه ما در حال حاضر بسیاری از این کارها را به خوبی انجام میدهد. بسیاری از آنها در فرهنگ NA گنجانده شده است، یکی از اعضا خاطرات تازه واردی خود را تعریف میکرد ” قبل از جلسه یکی از اعضا به من نزدیک شد و خوشامد گفت و من کمی نسبت به این صمیمیت مشکوک شدم،کمی بعد یکی دیگر از اعضا به من خوشامد گفت و بعد آنها به بقیه معتادانی که وارد جلسه میشدند هم خوشامد گفتند.

من متوجه شدم اینجا برای تحت تاثیر قرار دادن تازه واردان یک الگوی رفتاری دارند و خیالم راحت شد که جای درستی آمده ام.

من دیگر احساس خواستنی نبودن نداشتم حسی که بیشتر زندگی ام با من همراه بود. بسیاری از ما در ابتدا احساس ناراحتی و غریبگی داریم. کمک به یک تازه وارد تا بتواند در برابر وسوسه ترک جلسه و مصرف مواد مخدر مقاومت کند، نیاز به تفکر و ملاحظه از جانب اعضا و گروههای NA دارد. اگرچه نمیتوانیم هر بهانه ای را که یک تازه وارد برای ترک جلسه می آورد، از او بگیریم اما میتوانیم اثر کارهای خود و فضای بهبودی گروههایمان را از چشمان یک تازه وارد متوجه شویم. بعضی از رفتارهای معنادار به ما کمک میکند تا به یاد بیاوریم چه چیزی باعث شد که احساس خوشایندی داشته باشیم و چگونه میتوانیم همین کار را برای دیگران انجام دهیم.

 

یک رفتار ساده میتواند قویترین تأثیر را داشته باشد. من به دقت رفتار خواهم کرد تا مطمئن شوم به یک تازه وارد به خوبی خوشامد گفته ام.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

۳۰ سرطان (تيرماه)

آزادی جهت التیام

 

به تدریج آزادی از زخمهای کهنه را تجربه میکنیم هر قدر که سردرگمی و تناقض در زندگی مان را از سر راه بر میداریم مقدار باری که به دوش میکشیم کمتر میشود.

 

پاک زیستن فصل ٤ روابط جنسی۱۰ سرطان (تیر) عشق و در آغوش کشیدن خاص NA.

 

هر معتادی با قطع مصرف مواد مخدر رهایی را تجربه میکند. اما به تدریج که غبار مصرف از بین میرود طوفان احساسات آشکار میشوند. برای پاک ماندن، ما نیاز داریم نسبت به لایه های زیرین احساسات خود رویکردی متفاوت داشته باشیم. ما درک میکنیم که

می توانیم از اعتیاد فعال خود رها شویم – اما آیا قادر به رها کردن زخمهای عمیق خود نیز هستیم؟

خیلی خوشحال میشدیم اگر جواب این سوال به طرز رسایی “قطعاً” میبود! – و برای بعضی از ما این پاسخ وجود دارد اما بسیاری از ما که رنجور از لطمات شدید روانی و سوءاستفاده های گوناگون هستیم شاید پاسخ واقعی تر این باشد ما التیام پیدا میکنیم. ما میتوانیم به جلو حرکت کنیم و بیش از پیش به رهایی برسیم بهبودی از اعتیاد یک فرآیند است همینطور رها کردن کوله”باری که به دوش داریم به خصوص بارهایی که ما نقشی

در آن نداشته ایم و البته آن بارهایی که ما بر دوش بقیه گذاشته ایم. این فرآیند میتواند ناخوشایند ،ترسناک و گاه جذاب و اغلب غیر قابل انتظار باشد با کارکرد قدم ها و مشارکت کردن گذشته خود با دیگران ما به آزادی میرسیم. ما از طریق دعا و مراقبه و شاید با کمک از ،بیرون از طریق گذر زمان و صبر تسکین می یابیم. ما سعی میکنیم از یادآوری خاطرات دردناک فرار نکرده و این رابطه را قطع نکنیم در عوض، به بهترین شکل ممکن با کوله بار خود روبرو میشویم و میفهمیم که قسمت زیادی از باری که تحمل میکنیم در واقع به ما تعلق ندارد ما به پذیرش و التیام دست مییابیم و خودمان را به خاطر رها نکردن بارهای اضافی میبخشیم، به همان اندازه مهم است تا به دیگران هم کمک کنیم تا همین کار را انجام دهند.

اگرچه برخی از زخمهای ما هرگز به طور کامل التیام نمی یابند اما امروز دیگر باعث به هم ریختگی ما نمیشوند این زخمها دیگر زندگی ما – روابطمان با دیگران خود و دنیا را اداره نمی کنند.

ما میاموزیم تا با دیگران ارتباط برقرار کنیم و بدون آنکه نیازهای خود را قربانی کنیم، به خواسته های آنها پاسخ دهیم.

ما میتوانیم شکننده باشیم و با دیگران رابطه عاطفی با کاوش آن را بیابیم صمیمانه ایجاد کنیم. ما میتوانیم آزادی را به دست آوریم باز کمی از دست بدهیم و دوباره باکاووش آنرا بیابیم.

 

دردهای من، مرا تعریف نمیکنند و من میتوانم از آنها برای التیام دیگران بهره ببرم من پناهگاه و رهایی هر دو را

در قدمها و در دوستان همدرد خود پیدا میکنم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

بخشش ما را رها میسازد

۲۹ سرطان( تيرماه )

پاداش بخشیدن در خود بخشش است ما آرامش را در درون خود پیدا میکنیم زمانی که از احساس گناه شرم و رنجش رها شویم افکارمان آرام میگیرد.

 

پاک زیستن، فصل ۷ ، “عشق”تلاش برای خدمتگزار فروتن بودن ۱۹ سرطان (تیرماه)

 

در گذشته، خشم خودپسندانه ما بود که پاداشش نیز در خودش بود. ما تحمل شنیدن نقطه نظرات دیگران را نداشتیم خشم دیوانه کننده برای ما اعتیاد آور شده بود. کسی قادر نبود جلوی نتایج انتخابهای ما را بگیرد خودمان را منزوی میکردیم مجوز غیبت کردن به خود میدادیم در برابر کسی که اشتباهی در حق ما مرتکب شده بود به سختی جبهه میگرفتیم و البته هزاران دلیل دیگر برای نشئه کردن، یکی از اعضا مشارکت میکرد چرا باید بخواهم که ببخشم وقتی آدرنالین خشم خودپسندانه این قدر احساس خوبی داشت، اما با “محق بودن واقعاً چه چیزی نصیب ما میشود؟ محق بودن حواس ما را از مشکل واقعی پرت میکند. تمام تلاشی که برای عصبانی ماندن از دیگران انجام میدهیم میتواند برای بهبودی خودمان استفاده شود و مانند مواد مخدر آن هجوم اولیه خشم خودپسندانه از بین میرود و احساس شرم و گناهی که در لایه زیرین پنهان ،است آشکار میشود یکی از اعضا میگفت همانطور که مواد بیشتری نیاز داشتم تا فقط روبراه ،باشم، مصرف هزار بار خشم موجه هم کافی نبود در آخر ما تنها میمانیم همراه با وسوسه هایی از احساس گناه، شرم و

رنجش و آتشی که از این احساسات برپا شده و کسی جز ما آن را شعله ور نگه نمیدارد از طریق فرآیند بهبودی ما میتوانیم دیگر به هر بی عدالتی که تجربه میکنیم یا گمان میکنیم که تجربه میکنیم عکس العمل آنی نشان ندهیم این کمی آرامش برایمان به همراه می آورد مهمتر اینکه ما به دنبال بخشش هستیم و کارهای لازم را برای رها کردن رنجش هایمان انجام میدهیم، پاداش این کارها در درازمدت باعث رضایت ما شده و برایمان ماندگارند، ما قانع میشویم که بیشتر باید سرمان به کار خودمان گرم باشد و کمتر تمایلی به کنترل رفتار دیگران داشته باشیم به جای آن ما قویاً سعی میکنیم آنها را دوست بداریم – یا حداقل درکشان کنیم برای از بین بردن رنجشهایی که برای همیشه به آنها دامن زده ایم چیزهای زیادی میتوان گفت رهایی زیادی در این کار وجود دارد ما میتوانیم با سبک بالی و حتی کمی آسایش به زندگی ادامه دهیم، برای بسیاری از ما بخشیدن دیگران با گذشت زمان آسانتر میشود به خصوص که پاداشهای آن را تجربه کرده ایم.

یکی از اعضا میگفت من” میدانم که زندانی شدن در تنگنای عمیق و تاریک خشم و حق به جانبی چگونه است اما آزادی رایگان نیست و بسیاری اوقات بهای آزادی بخشش است.

 

چه کسی را در زندگی ام بخشیده ام یا حداقل شروع به بخشیدن کرده ام – و تجربه من چه بوده است؟

اگر این مسیر را ادامه دهم چگونه ممکن است زندگی من متفاوت باشد؟

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

‍۲۸ سرطان ( تيرماه )

تمایل توام با فروتنی

 

معمولاً هر یک از اعضای ما بخشی از خدماتی را انتخاب میکنند که با یک برنامه بهبودی متعادل جور در می آید.

 

چگونگی عملکرد سنت ،اول، “کاربرد اصول “روحانی”نشریات معتادان گمنام

 

هر یک از ما به شیوه هایی که متناسب با زندگی و تواناییهایمان است در NA خدمت میکنیم، ما به عنوان اعضای گروه خانگی زودتر از همه در جلسه حاضر و دیرتر از همه جلسه را ترک میکنیم به عنوان ،راهنما عشق را در عمل نشان میدهیم. ما توسط گروهها و ساختارهای خدماتی برای خدمت در پستهای گوناگون انتخاب میشویم تا از هدف اصلی خود حمایت کنیم، ما از این روحیه خدمت بیرون از NA و در زندگیمان بهره میبریم پس دادن آنچه به دست آورده ایم، نشان دهنده قدردانی ما و بخش بزرگی از هویت ما به عنوان یک فرد و به عنوان یک انجمن است. خدمات به ما هدف میدهد و به ما کمک میکند جایگاه خود را در جامعه NA پیدا کنیم، اما تعهد ما برای کمک به دیگران میتواند دیدگاه ما را در مواقعی منحرف کند. در خدمت هم اصطلاحاً می تواند چشممان گرسنه تر از شکممان باشد، و وسوسه شویم که چندین تعهد را در بشقاب خود انباشته کنیم ممکن است متوجه شویم که خانواده های مان و کارکرد قدممان را به خاطر خدمت به دیگران نادیده گرفته ایم تمایل ما برای خدمت میتواند به دلایلی مثل اجتناب، غرور و تمایل به کنترل باعث شود مفید بودن آن را در نظر نگیریم. ما یاد میگیریم در مورد محدودیتهای خود واقع بین باشیم و به فروتنی اجازه دهیم تمایل ما را تعدیل کند. ما راحت تر میتوانیم کمک بخواهیم و تشخیص دهیم چه موقع نه گفتن کار درستی است.

یکی از اعضا مشارکت میکرد وقتی میبینم کسی حریص خدمت است میدانم که قلبش در جای درستی است اما با زیاده روی به خود یاما هیچ لطفی نمی.کند. چالش ما این است که تمایل خود را با کمی فروتنی تعدیل کنیم انجام یک کار خوب به طور افراطی برای من معتاد و برای کسانی که باید با من سر و کار داشته باشند بد است. ما با متعادل کردن اشتیاق خود تمایل پیدا میکنیم تا محدودیتهایمان را هم در نظر بگیریم ما هم به صورت جمعی و هم فردی با محدودیتهایمان رو به رو میشویم.

زمان بی نهایت نیست مهارتهای ما هم جامع و فراگیر نیستند بعضی وقتها نیازها و اشتیاق ما فراتر از استعداد و توان ما هستند ما به تمایل خود توجه میکنیم اما به طور کامل قادر به برآوردن

خواسته های خود نیستیم و در عین حال تاوانی که برای تلاش افراطی مان

میپردازیم را هم باید درنظر بگیریم. صداقت در تشخیص واقعیت به ما کمک میکند. با فروتنی درخواست کمک میکنیم و هم کمک دیگران را بپذیریم.

 

 

من ظرفیت خدمتم را بررسی میکنم تمایل و فروتنی را با هم به کار میبرم تا برکت خدمات خود را با دیگران به اشتراک بگذارم.

معتادان گمنام افغانستان

۲۷ سرطان(تيرماه )

آسیب پذیری باعث رشد میشود

 

با درخواست کمک از دیگران ما میتوانیم تغییر کنیم. بعضی وقتها، مشارکت صادقانه ممکن است برایمان یک ریسک باشد، اما باید به خاطر داشته باشیم – زخم پذیر بودن به ما امکان رشد هم میدهد.

کتاب پایه فصل :۹ فقط برای امروزفقط برای امروز ۱۹ جوزا ( خرداد )رؤیاهای قدیمی نباید بمیرند

 

در دوران کودکی برخی از ما از سر ناچاری کاملاً متکی به خود شدیم، زیرا مردم و با کسانی که سرپرستی ما را بر عهده داشتند و قرار بود از ما مراقبت و به ما کمک کنند مرتباً ما را نادیده میگرفتند، توانایی ما در اتکا به خود تا یک جایی در دوران مصرف به ما کمک می کرد. دسته دیگری از ما در دوران مصرف، قطعاً درخواست کمک میکردیم که البته این کمک در جهت رشد ما نبود کمکی که ما میخواستیم بیشتر اعتیادمان را تغذیه میکرد و اغلب ما را در موقعیت های خطرناکی قرار میداد، ما آسیب پذیر بودیم و امنیت نداشتیم.

آمدن به NA اقرار به این است که ما نیاز به کمک داریم، اما آیا ما وقتی خودمان را به اولین جلسه میکشاندیم به فکر پیشرفت شخصی و روحانی خود بودیم؟ جواب خیلی از ما به این سوال بطور” یک صدا نه میباشد. ما فقط میخواستیم قطع مصرف کنیم.

یکی از اعضا مشارکت میکرد درخواست کمک انتخاب من نبود. چون به معنای این بود که من ضعیف، شاکی و یک بازنده هستم. امکان داشت مورد تلافی قرار گیرم، تحقیرم کنند و یا طرد شوم، چون این همان چیزی بود که وقتی شکننده بودم در دنیای بیرون برایم اتفاق

می افتاد، مشارکت در بهبودی مخاطراتی هم دارد. امکان دارد توسط دیگران پذیرفته نشویم، ما خود را در برابر احساس شرم و گناه قرار میدهیم و چه کسی واقعاً دلش میخواهد این احساسات را تجربه کند؟ یکی از مخاطرات مشارکت مربوط به پاسخگویی و مسئولیت پذیریی است،مثلاً اگر ما راجع به افکار و احساساتمان با کسی مشارکت کنیم، ممکن است مجبور شویم در ازای آن کاری انجام دهیم در حالیکه نگه داشتن این احساسات و به تنهایی با آنها سر کردن ،هم از امنیت ما میکاهد. ترسهای ما بیشتر میشوند انزوای ما شدت می گیرد، و سپس به نظر میرسد که عمل از روی نواقصمان ایده خوبی است. همانطور که در بهبودی رشد میکنیم دردی که از انزوا و عمل کردن از روی نواقص میکشیم بر دردی که از مشارکت وقایع جاری بوجود میآید غالب میشود. تجربه مشارکت با دیگر اعضا بیان کننده این است که ما پذیرش حمایت و عشق دریافت میکنیم. ما یاد میگیریم که آسیب پذیر بودن شهامت میخواهد، بعنوان معتادان در حال بهبودی اشتیاق ما برای رشد، ترس ما از در معرض دید قرار گرفتن و افشا شدن را تحت الشعاع قرار میدهد.

 

آنچه را که ممکن است پنهان کنم و جایی که میترسم آسیب پذیر باشم را ارزیابی خواهم کرد، شاید امروز تصمیمی برای درخواست کمک نداشته باشم – اما میدانم که اگر این کار را بکنم ایمن تر خواهم بود.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

٢٦سرطان ( تيرماه )

 

امید مقاومت را به همراه دارد

 

در طول پاکی این امید برای ما تجدید میشود. هر بار که کشف جدیدی درباره بیماری مان میکنیم درد و ناراحتی از این کشف جدید توسط موجی از امید همراهی میشود

 

راهنمای کارکرد قدم قدم دو “امید”۷ سرطان (تیر) عشق بدون شرط التيام بخش است

 

اغلب به نظر میرسد که امید و مقاومت با هم مرتبط هستند. در دوران اعتیاد فعال مقاومت ما بیشتر براساس عدم صداقتمان بود. اکثر ما به لطف ظرفیتی که برای تقلب، عدم شفافیت و انکار تمام عیار ،داشتیم بر مشکلات غلبه میکردیم امید هم ما را در ادامه این مسیر کمک میکرد حتی اگر تنها امیدمان این بود که دستگیر نشویم. وقتی فرزند همکار و یا دوستی که برایمان منفعت داشت ما را با واقعیت رو به رو می کرد و تلاش می کرد تا ما خسارتی که به آنها زده ایم را ببینیم و یا اینکه چطور ناامیدشان کرده ایم باز هم نه میتوانستیم و نه میخواستیم که آنرا بپذیریم همین موضع را در برابر مراجع قانونی هم داشتیم، نه قربان من قسم میخورم این مال من نیست – این اصلاً شلوار من نیست. به خود می گفتیم هر چیزی که باعث خللی در داستان ما شود را باید به شدت رد کنیم وگرنه این شروعی بر پایان ما خواهد بود که به وضوح همینطور هم شد زیرا که ما الان در حال خواندن متنی از یک کتاب اصول روحانی NA هستیم.

مقاومت ما را در NA قرار میدهد و سپس ما را در آن نگه میدارد. وقتی در قدم یک عجز و غیر قابل اداره بودن زندگی بر ما آشکار میشود ما علیرغم تمایلمان به فرار میمانیم از طریق شرکت در جلسات اولین پست ،خدماتی و ارتباطاتمان با دیگر معتادان در حال بهبودی و نیروی برتر ما امیدوارم میشویم که میتوانیم پاک بمانیم حال به جای دوری کردن از واقعیت به دنبال راهکار برای روبرو شدن با آن هستیم. فرآیند کار کرد کامل دوازده قدم – چه اولین بار باشد که در آن شیرجه میزنیم و چه صدمین بار – ما را درگیر مقابله فعال و روشمند با ،بیماری ،منیت، عیبها، ترسها و اشتباهاتمان میکند. در نتیجه ما مدام در حال تجربه احساسات قابل توجهی از درد، حسرت و شرم هستیم، اما امید هم اینجا در بین این مکاشفه ها هست – امید برای آرامش برای شهامت و برای دانش ممکن است مثل نقل قول بالا ما با موجی از امید” روبرو نشویم، اما برای عقب گرد و حرکت به جلو بارقهای از آن هم کافی است.

 

وقتی متوجه چیزی در مورد خودم که باعث درد من میشود میشوم یا آن را کشف میکنم،تمام تلاشم را میکنم تا نسبت به امیدی که به دنبال دارد هم – آگاه باشم. من میتوانم از این عبور کنم میدانم که میتوانم.

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org

‍ ۲۵ سرطان ( تيرماه )

 

گوش دادن به زمینه های مشترک

 

در حین خدمت ما به خوبی گوش فرا میدهیم تا زمینه های مشترک را بیابیم به جای اینکه بخواهیم ثابت کنیم که ایده ما بهتر است.

 

اصول راهنما سنت چهار، در حین خدمتنشریات معتادان گمنام

 

فرصت های زیادی را برای ما فراهم میکند تا یاد بگیریم چگونه کار بهتری برای زندگی کردن در دنیا انجام دهیم.

در حالی که تعداد بسیار کمی از ما به عنوان یک «شنونده عالی» در NA حاضر میشویم نشستن در جلسات بهبودی میتواند به ما بیاموزد که چگونه تلاش کنیم به طور واقعی حرفهای دیگران را بفهمیم, مهارت شنیدن که ما در جلسات بهبودی کسب میکنیم در خدمات NA هم بسیار مفید واقع میشود.

امکان دارد خودمحوری ما باعث شود مسئولیت ارتباط برقرار کردن درست را به گردن بقیه بیاندازیم: اگر شفافتر حرف بزنند مجبور نیستیم اینقدر با دقت گوش کنیم، همانطور که در جلسات، از راهنمای خود و در تماس با دیگر معتادان یاد میگیریم که – ارتباط یک جاده دوطرف است – بهتر است ما هم روی خودمان کار کنیم تا اینکه به اصلاح طرف دیگر اصرار داشته باشیم.

یکی از اعضا نوشته بود من” متوجه شدم یکی از اعضای خدمتگزار و مورد اعتماد دائم مشارکت بقیه اعضا را با کلماتی متفاوت دوباره گویی میکند. عصبانی شدم و فکر کردم به این وسیله میخواهد با ایده کس دیگری برای خودش اعتبار کسب کند. بعد از مدتی، فهمیدم که او اساساً در حال تفسیر حرفهای دیگران است و سعی میکند بفهمد آنها چه میگویند. جلسات خدماتی خیلی طولانی میشوند، اما فکر میکنم شنیدن موضوعات به روشهای مختلف در نهایت کمک کننده باشند.

راههای زیادی وجود دارند تا ما بتوانیم توانایی شنیدن در حین خدمت را افزایش دهیم برای مثال وقتی دیگران در حال صحبت هستند ما سکوت کنیم و این تمرین خوبی است که می توانیم در اکثر جلسات بهبودی آن را انجام دهیم. تکنیکهای دیگر هم برای جلسات خدماتی وجود دارد مثل اینکه از دیگران بخواهیم تا راجع به حرفهایشان توضیح بیشتری بدهند. البته رابطه راهنما و رهجو هم کمک زیادی میکند. یکی از اعضا میگفت راهنمای من عادت داشت بگوید چیزی که دارم میشنوم این است که…و من از همین جمله در خدمت استفاده کردم و خیلی زود متوجه بهبود روابطم شدم

 

من معمولاً بیشتر از آن چیزی که فکر میکنم با دیگران نقاط مشترک دارم با صبر و قدردانی به زمینه های مشترک گوش خواهم داد.

گوش دادن

معتادان گمنام افغانستان

naafg.org